هرمیداس باوند، کارشناس مسائل بینالملل، معتقد است هدف دولت آمریکا از گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست «سازمانهای تروریستی خارجی»، کشاندن ایران پای میز مذاکره است ولی این تصمیم میتواند به درگیری نظامی ایران و آمریکا منتهی شود.
گزارش از هومان دوراندیش
روز گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی قرار داده است. آقای باوند درباره این اقدام رئیس جمهوری آمریکا به یورونیوز گفت: «اینکه آمریکا کلیت یک نهاد نظامی و امنیتی یک کشور دیگر را در زمره گروههای تروریستی قلمداد کرده، رویدادی است که تا به حال سابقه نداشته و چنین اقدامی برای اولین بار در دنیا صورت میگیرد. البته آمریکا قبلاً سپاه قدس و همین طور خود سپاه و برخی فرماندهان این نهاد نظامی را تحریم کرده بود ولی این بار سپاه را به عنوان یک نهاد تروریستی مطرح کرده است. این اقدام در پی فشارهای اقتصادی و سیاسی قبلی، یک اهرم فشار جدیدتر است. چنانکه گفتم، سابقه ندارد کشوری در قبال نیروی نظامی یک کشور دیگر چنین خط مشیای در پیش گرفته باشد. سپاه نیروی هوایی و دریایی و زمینی و مهندسی دارد. اینکه کل سپاه با تمام ساختار تشکیلاتیاش به عنوان یک نهاد تروریستی قلمداد شود، نه سابقه دارد نه توجیه. اینکه یک بخش یا یک گروه از یک تشکیلات بزرگ تروریست قلمداد شود، خیلی فرق دارد با اینکه کل نیروهای یک نهاد نظامی رسمی یک کشور را تروریست قلمداد کنند.»
آقای ترامپ در بیانیهاش این مدعا را مطرح کرد که «ایران نه فقط دولتی حامی تروریسم است بلکه سپاه پاسدران فعالانه در تامین بودجه آن نقش دارد و از تروریسم بهعنوان ابزاری دولتی استفاده میکند.» وی همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را «ابزار اصلی دولت ایران برای هدایت و بهکارگیری فعالیتهای تروریستی خود در دنیا» دانست.
اکثر قدرتهای جهانی و منطقهای در مقاطعی حامی تروریستهای خاورمیانه بودهاند
هرمیداس باوند درباره ادعای مقامات آمریکایی در خصوص حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از گروههای تروریستی گفت: «سابقا گروههای فلسطینی به دلیل مبارزهشان با اسرائیل بیشتر به گروههای تروریستی مشهور بودند. مثلاً گروههای جرج حبش و نایب حواتمه و الفتح و الصاعقه. اسرائیل همۀ گروههای فلسطینی را تروریست میدانست و آمریکاییها هم به پیروی از اسرائیل این گروهها را تروریستی میدانستند. ولی بعد از حادثه یازده سپتامبر، با ظهور القاعده، مساله تروریسم بینالمللی مطرح شد. القاعده ارزشهای سلفی داشت و یک گروه جهادگرانه و میلیتاریستی بود که از نظر مالی از سوی عربستان و امارات تامین میشد، از نظر سیاسی هم از سوی آمریکا و انگلیس و پاکستان. القاعده با حمله انفجاری به سفارت آمریکا در تانزانیا و کنیا مطرح شد و بعد از آن، حادثه یازده سپتامبر را رقم زد. پس از القاعده داعش ایجاد شد و بعد از بهار عربی، گروههایی علیه نظامهای سیاسی جهان عرب ایجاد شدند. این گروهها در مصر و لیبی و سوریه از سوی کشورهای غربی و غیرغربی حمایت میشدند. خانم کلینتون رسماً اعلام کرد اشتباه ما این بود که از این گروهها حمایت کردیم. بنابراین آمریکا و سایر کشورها هم از این قبیل گروهها حمایت کردهاند. اگر دولتی از یکی از این گروهها حمایت کرده باشد، آیا آن دولت را باید برای همیشه حامی تروریسم قلمداد کرد یا اینکه باید گفت چنان حمایتی جنبههای مقطعی دارد؟ دولت ترکیه از تعداد قابل توجهی از مخالفین بشار اسد حمایت میکرد و حتی به آنها پایگاه داده بود. اما الان از آن حمایتها دست کشیده و در قبال مساله سوریه، با روسیه و ایران همسو شده است. آیا باید دولت و ارتش ترکیه را کلاً حامی تروریسم قلمداد کرد بابت چند سال حمایت این کشور از چنین گروههایی؟»
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، روز گذشته در توجیه اقدام دولت این کشور علیه سپاه پاسداران گفت: «سپاه و دولت ایران اقدامات تروریستی در دنیا انجام میدهند. در حال حاضر سپاه از هر روشی برای اعمال قدرتش استفاده میکند.» وی همچنین قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را متهم کرد که «تلاش میکند انقلاب اسلامی را با روشهای خشن به کشورهای دیگر صادر کند.»
اقدام آمریکا بنیان حقوقی محکمی ندارد
این استاد دانشگاه در پاسخ به این نکته که آمریکاییها میگویند سپاه پاسداران حدود چهار دهه است که از گروههای افراطی خاورمیانه حمایت میکند، گفت: «این حرف دیگر برآمده از دلایل و ملاحظات آنهاست. مثلاً آمریکاییها معتقدند بعد از اشغال عراق، سپاه پاسداران در وقایعی که علیه سربازان آمریکایی در عراق رخ داده، نقش داشته است. در صورتی که آن اقدامات کار گروههای داخلی خود عراق بود ولی الان سپاه پاسداران متهم میشود به دست داشتن در چنان اقداماتی. به نظر من در مجموع دلایل آمریکا در تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از منظر قواعد حقوق بینالملل، بنیان محکمی ندارد. ولی آمریکاییها در هر حال خودشان را آزاد میدانند و همان طور که علیه داعش دست به اقدامات سرکوبگرانه میزنند، گروههایی را که از نظر خودشان منتسب به سپاه قدس یا سپاه پاسداران است، سرکوب کنند.»
وزیر خارجه آمریکا در سخنان دیروزش، ظاهراً در اشاره به کشته شدن سربازان آمریکایی در عراق پس از صدام و نیز برخی وقایع دهه ۱۹۸۰میلادی در منطقه خاورمیانه، مدعی شد که «خون سربازان آمریکایی روی دست سپاه است.»
پیامدهای احتمالی تقابل ایران و آمریکا
آقای باوند ظهور یک بحران پیچیده امنیتی در منطقه خاورمیانه و مختل شدن آرامش در این منطقه را از پیامدهای اقدام اخیر دولت آمریکا دانست و در پاسخ به این سوال که آیا آمریکاییها بعد از این، این حق را برای خودشان قائل هستند که به نیروهای سپاه هم مثل نیروهای داعش حمله کنند و ایران هم که نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه را تروریست قلمداد کرده، متقابلاً چنین حقی برای خودش قائل است، گفت: «ظاهراً آمریکاییها چنین حقی برای خودشان قائلند. یعنی از بیانیه و سخنان روز گذشته رئیس جمهوری آمریکا و وزیر خارجه این کشور، چنین برمیآید. طبیعتاً نتیجه منطقی موضعگیری دیروز ایران هم چیزی جز حق متقابل در مبادرت ورزیدن به چنین اقدامی نیست. بند ۱ ماده ۲ منشور سازمان ملل هم از برابری حاکمیت کشورها سخن میگوید. ولی به قول جرج اورول همه ما برابر هستیم اما بعضیها برابرترند. بعضی قدرتهای جهانی برای خودشان هژمونی قائلند و دیگران را، اگر خواستهها و نظرات این قدرتها را رعایت نکنند، مورد مجازات قرار میدهند.»
وقوع جنگ در گرو واکنش ایران است
آقای باوند درباره احتمال وقوع جنگ بین ایران و آمریکا، با توجه به فضای روابط فعلی بین دو کشور و فضای سیاسی خاورمیانه گفت: «وقوع جنگ بستگی به نوع واکنشها دارد. در واقع همه چیز در گرو مکانیسمهایی است که از سوی ایران اتخاذ میشود برای پاسخ دادن متقابل به آمریکا. درگیری نظامی قطعی نیست. از الان نمیتوان پیشبینی قاطعی درباره نتایج اقدام اخیر دولت آمریکا کرد. به هر حال احتمال وقوع جنگ را نباید دست کم گرفت. اما نهایتاً باید دید کنشها و واکنشها چه خواهد بود. نحوه واکنش ایران میتواند در راستای وقوع جنگ یا در جهت ممانعت از آن باشد.»
هدف ترامپ نشاندن ایران پشت میز مذاکره است
این استاد روابط بینالملل در پاسخ به این سوال که آیا ترامپ با اقدام اخیرش علیه سپاه پاسداران در حال نزدیکی گام به گام به جنگ است یا میخواهد فشار را بر ایران بیشتر کند، گفت: «هدف آمریکا این است که ایران را وادار به توافق کند. اگر توافق مورد نظر آمریکا حاصل شود، جنگ منتفی خواهد بود. در این صورت آمریکا با توجه به تبلیغاتش میگوید خطر جهانی ایران را از سر دنیا کم کرده و ترامپ با همین حرفها تلاش میکند در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برنده شود. اگر ایران به سمت دستیابی به توافق مد نظر آمریکا حرکت نکند، که تا اینجا هم به نظر هم میرسد پذیرای چنین توافقی نخواهد بود، پاسخهایی به اقدامات آمریکا خواهد داد. اینکه جنگی درمیگیرد یا نه، بستگی دارد که ایران چه نوع پاسخهایی به آمریکا میدهد. ترامپ برای اینکه ایران را بکشاند پای میز مذاکره، در حال اعمال فشار بیشتر بر ایران است و این اقدام اخیر دولت آمریکا علیه سپاه پاسداران هم در راستای نشاندن ایران پای میز مذاکره است. هدف ترامپ این است که ایران را وادار کند به توافق مورد نظر آمریکا.»
اقدام تنبیهی متفاوت از جنگ است
هرمیداس باوند در پاسخ به این سوال که اگر جنگ شود به نظرتان یک درگیری نظامی مختصر خواهد بود یا یک جنگ تمامعیار، گفت: «این امر دیگر به تصمیم آمریکا بستگی دارد. در زمان ریگان سکوهای نفتی ایران را در خلیج فارس منهدم کردند و آن را مصداق “اقدامات تنبیهی” قلمداد کردند. اقدامات تنبیهی با اقدامات نظامی گسترده فرق دارد. باید دید تصمیم دولت آمریکا در شرایط عینی چه خواهد بود. درگیری نظامی گسترده و طویلالمدت مصداق اقدامات تنبیهی نیست و معنایی جز جنگ ندارد. جنگ مفهومی کلیتر از اقدامات تنبیهی است. اقدام تنبیهی صدمات محدودی به پایگاههای نظامی یا تاسیسات نفتی میزند. حتی هدف قرار دادن هواپیمای ایرباس ایران در سال ۱۳۶۷ هم از نظر آمریکاییها یک اقدام تنبیهی بود.»
این استاد حقوق بینالملل با رد این نکته که علاوه بر اقدام تنبیهی، میتوان بین جنگ و درگیری نظامی محدود تفاوت قائل شد، گفت: «اقدام تنبیهی همان درگیری نظامی محدود است. یعنی ما در این جا با دو پدیده مواجهیم: جنگ و درگیری نظامی محدود. این دومی معمولاً با اهداف تنبیهی صورت میگیرد.
جنگ و شانس پیروزی ترامپ در انتخابات
آقای باوند نهایتاً درباره تاثیر احتمالی جنگ در افزایش شانش پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا به یورونیوز گفت: «باید دید موضع مجلس نمایندگان چیست. اکثریت مجلس نمایندگان در اختیار دموکراتهاست. باید دید آنها با جنگ احتمالی آمریکا علیه ایران همراهی میکنند یا نه. اگر اکثریت دموکراتها همراهی کنند، وضعیت در انتخابات ریاستجمهوری به سود ترامپ میشود اما اگر در مقام مخالفت جدی قرار بگیرند، هیچ معلوم نیست ورود ترامپ به جنگ علیه ایران، برگ برنده او در انتخابات ریاست جمهوری باشد.»