تاریخ: ۳/۵/ ۱۳۹۴
نامهیِ سرگشاده
از: دکتر على رشیدى ـ اقتصاددان
به
دکتر حسن روحانى ـ رئیس جمهور
موضوع: بهرهبردارى سریع از توافق هستهاى
جناب آقاى دکتر روحانى:
با سپاس فراوان از جنابعالى و جناب آقاى دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و همه افراد و مقامات دولت و حکومت، مخصوصاً دانشمندان هستهاى کشور که با تلاش بىوقفه هیجده ماهه و صرف هزاران ساعت وقت، مسئله خردکننده و ویرانگر سیزده ساله فعالیتهاى هستهاى ایران در مقابل دنیاى صنعتى را بسوى توافق نهائى هدایت کردهاند و سطح دانش فنى کشور و امکانات استفاده سودمند از دانش هسته ارتقاء دادهاند باطلاع مىرساند:
توافق هستهاى ایران با دنیاى صنعتى قبل از هرچیز شبح جنگى دیگر را از روى خاورمیانه و مردم مصیبتزده آن برداشت و از این نظر همه صلحدوستان و مخصوصاً مردم خاورمیانه باید از شما و تیم همکار شما تشکر کنند اما براى مردم ایران، مخصوصاً کسانى که نگران وضعیت اقتصادى اجتماعى و سیاسى کشور هستند، موضوع حیاتى چگونگى بهرهبردارى فورى از توافق هستهاى و فداکاریهاى بعمل آمده است!
توافق هستهاى با دنیاى صنعتى کلید راهگشاى رفع تحریمها علیه اقتصاد و مردم ایران و باز شدن فضاى اقتصادى و اجتماعى است که بمدت سه دهه (از آبان ۱۳۵۷) بر همه ابعاد زندگى و فعالیت مردم ایران در سطح جهان تنیده شده است.
هدف واقعى تحریمها براى ایالات متحده و دنیاى صنعتى شامل روسیه و چین و ژاپن بازداشتن ایران و یا حداقل انحراف موقت ایران از مسیر توسعه واقعى اقتصادى، اجتماعى و سیاسى و علمى بر پایه توانها، استعدادها و آمال و آرزوهاى ملى شناخته شده ما بوده است و از این نظر برخلاف ظاهرسازیها و حرافىهاى مقامات دولت گذشته این تحریمها طبق آمار و اطلاعات موجود بسیار ویرانگر بوده است.
توافق هستهاى با دنیاى صنعتى از دو نظر اهمیت حیاتى دارد. یکى فراهم شدن فرصت تازه براى اصلاح سیاستها و برنامههائى که تاکنون منابع انسانى و مالى بسیار سنگینى را جذب کرده و انحرافات عظیم اقتصادى و اجتماعى بوجود آورده است و حالا الزاماً طبق توافق هستهاى و زیر نظارتهاى بینالمللى باید این سیاستها و برنامهها کنار گذاشته شود. و در نتیجه منابع زیادى مىتواند آزاد شود و در صورت برنامهریزى صحیح صرف توسعه و عمران واقعى و پایدار شود و دوم اینکه به ایران فرصت داده مىشود که با دنیا رابطه عادى اقتصادى و سیاسى و علمى و فرهنگى داشته باشد و در صورت برنامهریزى و مدیریت مطلوب جایگاه شایسته ایران در صحنه بینالمللى را احیاء کند.
در دنیاى امروز ده شاخص اقتصادى که طبق استانداردهاى مراکز صلاحیتدار بینالمللى تهیه مىشود. معیار سنجش عملکرد قابلیت مدیریتى دولت و حکومت هر کشور در مقیاس جهانى است. رشد تولید ناخالص داخلى سالانه، رشد سرمایهگذارىهاى صنعتى، رشد اشتغال، رشد صادرات صنعتى، نرخ تورم سالانه، نرخ بیکارى، توزیع طبقاتى درآمد از جمله شاخصهائى است که از نوسانات آنها مىتوان به بقیه سیاستها و برنامهها پى برد. همین شاخصها نشان مىدهند که بطور نسبى ما حداقل بیست سال از کرهجنوبى، دوازده سال از ترکیه و هفت سال از مالزى (کشورهاى بدون نفت) عقب ماندهایم مضافاً اینکه ما در این دوره بیش از ۱۲٠٠ میلیارد دلار درآمد نفت داشتهایم، و آنها تقریباً ۹٠٠ میلیارد دلار هم هزینه واردات نفت داشتهاند.
توافق هستهاى با دنیاى صنعتى در اصل دادن فرصت تنفس و حرکت به ایران در کلیه صحنهها در سطح جهانى است. ولى بهرهبردارى از این فرصتها قبل از هر چیز مستلزم شناخت اهمیت این موقعیت و وجود اراده ملى براى بهرهبردارى از فرصتهاى ارائه شده و بالاتر از همه آمادهسازى و برنامهریزى براى رفع تنگناهاى تحمیل شده طى دوره بعد از انقلاب و باز کردن بندهاى تنیده شده بر اقتصاد ایران تحت عنوان انواع تحریمها است. اما براى بهرهبردارى واقعى از مزایاى احتمالى توافق هستهاى، ظهور سه پیششرط ضرورى است.
۱ ـ ایجاد نهضت ملى و سراسرى تجهیز افکار عمومى براى همگامى و آمادهسازى براى بهرهبردارى از فرصتهاى پیدا شده. نقش وسائل ارتباط جمعى و نشان دادن مزایاى پیوستن به صف کشورها و شرکت در رقابتهاى سازنده بینالمللى خود نیاز به بکارگیرى صدها و هزارها متخصص و کارشناس دارد که تصویر ایران فردا را امروز به مردم ایران و جهان ارائه دهند و همه مردم را درگیر این نهضت نمایند.
۲ ـ شناخت وضعیت واقعى کلیه بخشهاى اقتصاد و جامعه ایران که طى دوره تحریمها آسیب دیدهاند. براى این شناخت مددگیرى از کلیه مردم ایران، کلیه مدیران و صاحبنظران در کلیه بخشها ضرورى است. تنها مدیران و دستاندرکاران فعالیتهاى صنعتى و تولیدى، آموزشى و پرورشى، فنى و تکنولوژیکى مىدانند که تحریمها چه صدمههایى به اقتصاد و جامعه ایرانى وارد کرده است. تهیه صدها گزارش مستند و واقعى از وضعیت اسفبار فعلى تمام بخشهاى اقتصاد کشور (کشاورزى، صنعت، معدن، حملونقل، آموزش و پروش…) و نیز امور فنى و تکنولوژیکى و اجتماعى قدم اول شناخت براى برنامهریزى رفع این تنگناها است. تشکیل دهها مرکز بررسى و شناخت وضع موجود به صدها کارشناس در رشتههاى مختلف نیاز دارد و تشکلهاى مردمنهاد ذینفع عامل و واسطه انجام این بررسیها هستند.
۳ ـ شناخت اینکه ما از دنیا چه مىخواهیم. براى راهاندازى اقتصاد بسته و جامعه منفعل فعلى به چه کمکهائى از دنیا نیاز داریم؟ امکانات داخلى ما چیست؟ براى رفع هر تنگنا چه برنامهاى باید تهیه شود و امکانات و نیازهاى مالى، پرسنلى، مدیریتى و فنى و تکنولوژیکى ما چیست؟ بعنوان مثال کمبود آب مهمترین مسئله حیاتى اقتصاد و جامعه ایران در دهههاى آینده است که راه حل آن، هم از نظر مالى و فنى، مدیریتى مستلزم همکارى با گروهى از کشورها و همسایگان است و یا اینکه گفته مىشود صنعت نفت بسیار آسیب دیده ایران، نیاز به سرمایهگذارى چهل میلیارد دلارى سالانه دارد ولى با شناخت وضعیت واقعى فنى و تکنولوژیکى هر چاه، هر منبع یا هر پالایشگاه، خطوط انتقال، تلمبهخانهها و اکتشاف در دریاها و نیز نیازهاى آینده، روشن مىشود که از دنیا چه مىخواهیم و کدام کشورها قادر به کمک به ما هستند. بسیارى از ماشینآلات و ابزار، تکنولوژى و کاتالیزورها و مواد در انحصار تنها چند کشور صنعتى است ـ چگونه باید آنها راضى به عرضه این کمبودها به ایران کرد؟
اما کلید طلائى رفع همه این تنگناها در درازمدت، فرصت پیدا شده براى پیوستن ایران به اقتصاد جهانى با پیوستن و عضویت ایران در سازمان تجارت جهانى است که به هر عضو اجازه مىدهد با قبول مقاولههاى تاکنون امضاء شده (حدود ۴٠ مقاولهنامه) مربوط به کلیه فعالیتها و بین همه ممالک، ایران نیز از مزایاى آنها استفاده کند و با دادن و گرفتن امتیازات مساوى و متقابل موقعیت خود را در سطح جهانى تثبیت نماید و بطور رقابتآمیز در جهت نیل به اهداف و خواستههاى ملى خود گام بردارد. بعنوان مثال باید دقیقاً بررسى شود که کرهجنوبى چگونه توانسته است در همین سى و پنج سال که ما گرفتار تحریمها بودهایم تولید ناخالص ملى سرانه خود را شش برابر نماید و در گروه بیست ممالک صنعتى قرار گیرد. در حالیکه ما بطور متوسط رشد اقتصادى سالانه حتى دو درصد هم نداشتهایم، زمانى درآمد سرانه ملى ما حدود ۲٠ درصد از کره بالاتر بود ولى امروز نهایتاً درآمد سرانه ما به حدود یک پنجم آنها کاهش یافته است.
اما کلید پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانى در دست ایالات متحده آمریکا است و جایزه ایران براى پذیرش توافق هستهاى باید کمک آمریکا به پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانى باشد.
سازمان تجارت جهانى (WTO) قبل از هرچیز معرف یک فلسفه و یک نگرش سیاسى، اقتصادى و اجتماعى است. جامعه سکولار، نظام سیاسى دموکراتیک و نظام اقتصادى آزاد و رقابتى ممکن است گفته شود که همه ممالک عضو مثل عربستان سعودى، چین و روسیه نه سکولار هستند نه دموکراتیک و نه نظام اقتصاد آزاد و رقابتى دارند. جواب این است که کشورها در موقع پذیرش، تعهد مىکنند که اولاً وضع را بدتر و محدودتر نکنند و ثانیاً طى دورهاى در این جهت حرکت نمایند و به این اهداف برسند. از همه بالاتر برنامه راه آزادسازى باید به تصویب همه اعضاء برسد و بهمین دلیل است که تدوین و تصویب برنامه پیوستن به سازمان تجارت جهانى براى چین، عربستان سعودى و روسیه بیش از ده سال طول کشیده است و سرانجام همان ممالک صنعتى به سرکردگى ایالات متحده آمریکا هستند که باید به پیوستن یک کشور به سازمان تجارت جهانى رضایت دهند. چون این ممالک هستند که بیشتر تجارت خارجى هر کشور را در دست دارند.
عضویت در سازمان تجارت جهانى مانند آب براى شنا و حرکت در اقیانوس بیکران داد و ستدهاى بینالمللى حیاتى است و ۹۸ درصد روابط اقتصادى بینالمللى را پوشش مىدهد. بسیار تعجببرانگیز است که چرا ایران از سال ۱۹۴۷ و زمان آغاز به کار گات (GATT) ، پایهگذار سازمان تجارت جهانى، از سلک کشورهاى فعال در صحنه اقتصاد جهانى کنار مانده است؟ اگر کوتهنظرىهاى نفعطلبانه تولیدکنندگان داخلى و خودسرىها و غرور ناشى از درآمدهاى نفتى زمامداران قبل از انقلاب را از عضویت در گات دور نگاه داشت، امروز بسیار بیشتر تعجببرانگیز است که چرا از سال ۱۳۶۸ و مخصوصاً در دولت تدبیر و امید این موضوع حیاتى مسکوت مانده است؟
رانتخواران و سودجویان که بازارهاى داخلى و تجارت خارجى و واردات را در کنترل دارند همیشه سد پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانى بودهاند و اگر چه با برپا کردن تشکیلات پرهزینه و اسم بىمسمى دفتر نمایندگى تامالاختیار ایران در سازمان تجارت جهانى و یافتن سمت ناظر، کوشیدهاند افکار عمومى را فریب دهند وانمود نمایند که براى عضویت دارند کارى انجام مىدهند ولى واقعیت این است که وزارتخانههاى مربوطه و حامیان آنها علاقهاى به ایجاد نظم و منطق در روابط اقتصادى بینالمللى کشور نداشتهاند. حذف نیاز به فرستادن صدها هیئت تجارى و هزاران سفر خارجى از اولین پىآمدهاى ایجاد نظم و منطق عضویت در سازمان تجارت جهانى است که براى عدهاى دستاندرکار نامطلوب و براى انحصارداران و رانت خواران مذموم است.
اگرچه ممالک توسعهیافته صنعتى از وضع فعلى اقتصادى ایران بسیار راضى هستند، نفت کالاى حیاتى ما را بگیرند و در مقابل به ما کالاى مصرفى صنعتى و گندم و روغن و بنزین بدهند ولى این وضع کجا براى ما توسعه اقتصادى واقعى و رشد ایجاد مىکند و گره کور فعلى اقتصادى و اجتماعى ما را مىگشاید. چرا دولت تدبیر و امید از این امر حیاتى و کلیدى غافل مانده است؟
بالاترین مزیت عضویت کشور در سازمان تجارت جهانى نظم پیدا کردن و یا نظم دادن به اقدامات، سیاستها و برنامههاى اقتصاد داخلى است. بعنوان مثال تعرفههاى گمرکى در کشور تابع توافقهاى بینالمللى است و یک شبه عوض شدنى نیست. یا آوردن و حمل گندم به ایران یا مسافرت با هواپیما یا پهلو گرفتن کشتىها در بنادر نمىتواند انحصاراً در اختیار شرکتهاى دولتى ایرانى باشد. سیاستهاى بازرگانى در هر مورد دقیقاً تشریح و به اطلاع شرکاء تجارى علاقمند رسانده مىشود و در صورت اعتراض، در توافق نهائى راه رفع محدودیتها در مقابل گرفتن امتیازات مساوى مورد تصویب قرار مىگیرد. عضویت در سازمان تجارت جهانى بالهاى پرواز شرکتهاى ایرانى در بازارهاى جهانى را باز مىکند. در حد شعور مدیران و توان فنى و تکنولوژیکى و مالى شرکتها و مساعدت نهادهاى ملى و دولتى، آنها مىتوانند در سراسر جهان در شرایط رقابتى فعال باشند و اینقدر براى حفظ بازار نیمه بسته داخلى اصرار نورزند.
با توجه به آنچه که گفته شد فرداى امضاء توافق هستهاى مىتواند و باید روز اول شروع جهاد واقعى اقتصادى در ایران با شرکت همه فعالین اقتصادى، دانشگاهى، متخصصین و کارشناسان فنى و تکنولوژیکى و حقوقى، همه دیپلماتها، همه تجربهداران در صحنههاى زندگى اجتماعى ـ سیاسى ـ مطبوعاتى ایرانى با هر سن و سال و مقیم هرکجاى دنیا باشد.
تشکیل ستاد ویژه پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانى با تصویب قانون مربوط با حوزه کار، اختیارات و امکانات مالى معین در کنار رئیس جمهور و با عضویت حداقل دوازده نماینده کارشناس و متخصص از دوازده بخش اقتصاد و نیز کارشناسان آمار، جمعیت، محیط زیست، مسائل خاص مثل آب، جنگل و منابع طبیعى همراه با ناظرین از مطبوعات و رادیو ـ تلویزیون، اتاقهاى بازرگانى، مجلس، قوه قضاییه، دانشگاهیان و دانشجویان، معلمین، و فعالین بخش بهداشت و درمان و کارگران (بدون حق دخالت در روند بررسیها و تصمیمات) ضرورى است.
جریان پیوستن به سازمان تجارت جهانى براى هر کشور یک جریان، کامل، صمیمانه و صادقانه براى دولتها و فعالین اقتصادى بوده است. هیئت مذاکرهکننده یک کشور، مقیم ژنو گاه به سیصد نفر ممکن است برسد که هرکس و هر گروه مسئله کوچکى یا کالاى خاصى را با رقباى تجارى خود مورد بحث و توافق قرار مىدهد.
توافق هستهاى یعنى خاتمه جنگ با استکبار موهوم جهانى که ما هیجده ماه رودرروى آن نشستیم و چانه زدیم و فداکارى کردیم و به توافق رسیدیم. حالا وقت بهرهبردارى از امتیازات آنها و وادار کردن آنها به راهگشائى براى اقتصاد و مردم ایران است. کمک آمریکا به ایران در عضویت در سازمان تجارت جهانى مشکلگشا همه تحریمها و انحرافات دهههاى اخیر است.