حوادث لندن می تواند صحنه جنگ روانی عربستان در تضعیف وجهه دولت ایران باشد.
هرمیداس باوند تحلیلگر مسائل بینالملل در مورد تصمیم کره شمالی برای مذاکره با آمریکا گفت: پس از انجام آزمایشات هسته ای و ارتقای برد موشک های کره شمالی تا ایالت های مختلف آمریکا، فشار کاخ سفید بر حل بحران کره شمالی متمرکز شد. تصویب تحریمهای شدید مالی و ایجاد محدودیت و تهدید جدی حامیان اصلی کره شمالی یعنی روسیه و چین موجب شد تا پیونگ یانگ در سخترین فشارهای جهانی قرار گیرد.
این استاد روابط بین الملل در گفتوگو با عصر ایران ادامه داد: اگرچه برای پیش بینی نتیجه و پایان بحران کره شمالی کمی زود هست، اما نهایتاً ترامپ چه با استفاده از زور و چه با دیپلماسی پنهان توانست کره شمالی را پای میز مذاکره بنشاند. امروز پیونگ یانگ از موضع مقابله و تهدید مستقیم آمریکا به جنگ هسته ای، به مرحله ای رسیده است که پیشنهاد مذاکره بدون شرط برای حل بحران خود را می دهد. دکترهرمیداس باوند کارشناس روابط بین الملل ، این مسئله را در راستای تغییر سیاست های آمریکا در تحمیل هزینه های تامین امنیت بر دیگر کشورها تلقی می کند.
دکترباوند معتقد است پیش از این کره شمالی مذاکراتی را در سازمان ملل صورت داده بود که براساس آن کمک هایی به این کشور صورت گیرد و در عوض این کشور به قطعنامه های شورای امنیت پایند بماند. اما پس از مدتی پیونگ یانگ مدعی شد که شورای امنیت سیاست ورزی کرده و به تعهدات خود پایبند نیست، از همین جهت کره شمالی از شورای امنیت خارج شد و راه خود را در مسیر آزمایش سیستم های موشکی IBM و موشک های دوربرد و انفجارهای هسته ای پیش گرفت. این مسئله شدیدا موجب نگرانی کشورهای جهان به ویژه همسایگان کره شمالی گردیده بود.
براساس تقسیم بندی های صورت گرفته در نظام جهانی کشورهای همسایه کره شمالی همچون کره جنوبی و ژاپن زیرچتر حمایتی آمریکا هستند. مخصوصاً ژاپنی ها که تجربه وحشتناک بمب باران هسته ای را داشته اند از این بابت بسیار نگران هستند. لذا ترامپ آمد و از تهدید و خطر کره شمالی استفاده کرد و به کشورهای منطقه اعلام کرد که از این پس هزینه تامین امنیت منطقه را خود کشورهای منطقه باید بپردازند و آمریکا دیگر هزینه ای در این زمینه نخواهد کرد. البته آمریکا حمایت اتکایی و استراتژیک خود را از این کشورها خواهد داشت اما خرجی برای آنها نخواهد کرد.
این عملکرد ترامپ از بعد مالی تامین امنیت و همچنین تهدیدات جدی نظامی علیه کره شمالی، باعث شد تا پیونگ یانگ خود را تنها ببیند و میز مذاکره را انتخاب کند. حال کره شمالی حاضر به مذاکراتی شده که خوب می داند چه محدودیت ها و خواسته هایی در تکنولوژی موشکی و هسته ای از سوی طرف مقابل اعمال خواهد شد. نتیجه این مذاکرات بستگی به این دارد که رهبرکره شمالی چه امتیاز و درخواست هایی ازآمریکا خواهد داشت و اینکه آمریکا و غرب تاچه حد حاضر خواهند بود به او امتیاز بدهند و با خواسته های وی موافقت کنند. حتی در داخل آمریکا نیز سازمان های امنیتی و نظامی از این دیدار و مذاکره ابراز نگرانی کرده اند.
ولی درهر حال اگر مسئله کره شمالی حل شود و نگرانی های جهانی و منطقه ای برطرف شود، دستاورد بزرگی برای ترامپ خواهد بود. اگر به نتیجه نرسد این نگرانی پا برجا خواهد ماند و آمریکا باید تصمیمات دیگری در مواجهه با کره شمالی اتخاذ کند.
از آنجا که در دوره اخیر استراتژی کلان آمریکا بر روی خاور دور و آسیای جنوب شرقی متمرکز شده این دستاورد یک امتیاز مثبت برای ترامپ خواهد بود و نگرانی ها و شایعاتی را که پیرامون نپختگی های سیاسی او مطرح است را ازبین خواهد برد.
اما نکته بسیار مهم در این تحولات بین المللی این است که اگر این مدلی که ترامپ با استفاده از افزایش فشار و تهدید کره شمالی را وادار به مذاکره کرد، به نتیجه برسد شیوه عملی برای وی خواهد بود تا فشارخود را برروی ایران متمرکز کند .
چرا که نگاه امنیتی آمریکا بعد از کره شمالی متوجه ایران است، بدون تردید موفقیت ترامپ درفرایند این مذاکرات، موجب تمرکز فشارهای آمریکا بر ایران خواهد شد و سعی خواهد کرد با استفاده از دستاوردهای این پیروزی یک موضع سخت گیرانه تر در قبال ایران اتخاذ کند و قطعاً اجماعی جهانی را برعلیه ایران ایجاد خواهد کرد.
دکترهرمیداس باوند همچنین درمورد اتفاقاتی که در سفارت ایران در لندن رخ داد گفت: دولت انگلستان به لحاظ کنواسیون های حقوق و مزایای دیپلماتیک همچنین برپایه اصول عرف بین الملل موظف بوده از سفارت ایران و کارکنان آن محافظت کند و از این جهت کوتاهی کرده است.
ضمن اینکه ما باید حمله به سفارت انگلیس در تهران را نیز به یاد بیاوریم و اقدامات ایران را نیز در قبال محافظت از سفارت انگلستان مد نظر قرار دهیم. همچنین در زمان جنگ ایران و عراق یک عده ظاهراً عراقی به سفارت ایران حمله کردند و سفیر ایران را نیز به شهادت رساندند و نهایتاً انگلیس ها آمدند و آن افراد را اخراج کردند. امروز نیز می توانند ابراز بی اطلاعی کنند و نتیجه خاصی از اعتراض ایران حاصل نخواهد شد.
این اشخاص نیز گویا از حامیان جریان شیرازی هستند و به نظر من پشتوانه این افراد عربستان است. علت این مسئله را نیز در این می بینم که عربستان به دنبال تخریب وجهه ایران به عنوان قطب شیعیان جهان می باشد. آنها خواستند بگویند ایران فکرنکند که سروری و رهبری شیعیان را برعهده دارد چراکه خط مشی شما مورد تایید شیعیان هم نیست. به نظر می رسد این تغذیه ای از سوی سعودی باشد تا اعتراض جریان های شیعه به حکومت ایران را به دنیا نشان دهد و یک جنگ روانی به راه بیندازد.
عصرایران