مشهد که خاستگاه علی خامنهای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی هست، به دلیل بافت مذهبی و سابقه تاریخی با اشکال پیچیدهای از “بنیادگرایی” مواجه بوده است.
طی سالهای اخیر محافل تندرو در مشهد از هر بهانهای برای اثرگذاری بر سیاستهای مرکز استفاده کردهاند. مشهد کانون اصلی مخالفت با مذاکرات ایران- آمریکا و توافق برجام بود که بارها – از جمله پس از دست دادن جواد ظریف و جان کری – صحنه اعتراض شد. غائله تسخیر سفارت عربستان که مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کرد عصر شنبه ۱۲ دی ۹۴ با حمله به کنسولگری سعودی در مشهد کلید خورد. در مسایلی مثل مقابله با سند آموزشی ۲۰۳۰ یا تشدید تنشهای ایران و انگلستان نیز این شهر عملاً نقش موتور محرکه اعتراضات بنیادگرایانه را بر عهده داشته و حتی از قم جلوتر بوده است.
از اسفند ۹۴ که احمد علمالهدی به عنوان نماینده ولی فقیه در خراسان مرکزی منصوب شد و ریاست آستان قدس رضوی به دامادش ابراهیم رئیسی رسید، جایگاه مشهد در معادلات سیاسی ایران تغییرات ماهیتی پیدا کرده است. یکی از اولین علایم این تغییر، مقاومت در مقابل کنسرت و به چالش کشیدن تصمیم دولت بود. با این که ابتدا تصور میشد این مقاومت جزیی از تنشهای سیاسی معمول است، تحولات بعدی مخصوصاً بازی پیچیده مشهد در ماجرای موسسات مالی – اعتباری نشان داد مساله فراتر از لجبازیهای سیاسی است.
در واقع در فضای سیاسی ایران وزنه جدیدی خلق شده که میکوشد مثل “قم” جایگاهی خاص در معادلات قدرت پیدا کند. اگر قبلاً مقامات دولت، مجلس، قوه قضاییه، سپاه و حتی خود رهبر در تصمیماتشان به شاخصی تحت عنوان “قم” دقت میکردند، حالا مشهد هم در رویای چنین جایگاه منحصر به فردی برای خود است.
طی ماههای اخیر در جریان تصویب لوایح چهارگانه FATF بار دیگر مشهد تلاش کرده به کانون مقاومت تبدیل شود. با آن که سران قوا در ۲۹ خرداد ۹۷ تصویب این لوایح را مورد تاکید قرار داده بودند و مصوبه آنها به تایید رهبر هم رسیده بود، این مقاومت باعث شده که سرنوشت لوایح همچنان نامعلوم باشد. حالا با اطمینان بیشتری میتوان گفت که در خراسان رضوی، همگرایی قدرت (سپاه)، ایدئولوژی (نمایندگی ولی فقیه) و پول (آستان قدس رضوی) یک “مشهد جدید” ساخته که مطالباتی فرا ایدئولوژیک دارد و درصدد گسترش دامنه تسلط خود به کل کشور است.
مشهد که خاستگاه علی خامنهای رهبر فعلی جمهوری اسلامی هست، به دلیل بافت مذهبی و سابقه تاریخی همیشه با اشکال پیچیدهای از «بنیادگرایی» مواجه بوده است
ائتلاف قدرت و ایدئولوژی
چهره کلیدی مخالفت با لوایح چهارگانه حداقل در سطح علنی و رسانهای احمد علم الهدی است. او نمازجمعههای خود را به سنگر حمله به این لوایح مخصوصاً کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم تبدیل کرده است. طی چند ماه گذشته دهها مراسم مذهبی و حداقل دو تجمع از سوی نهادهای وابسته به دفتر نمایندگی ولی فقیه برگزار شده. طوماری که توسط دانشجویان موسوم به “انقلابی” علیه این لوایح امضا و با تبلیغات فراوان رسانههای سپاه به یکی از نمایندگان مشهد تحویل داده شد، توسط یک گروه نزدیک به دفتر آقای علم الهدی برنامه ریزی و اجرا شد. دو نماینده نزدیک به علم الهدی در مجلس یعنی جواد کریمی قدوسی و نصرالله پژمانفر (هر دو نماینده مشهد و هر دو عضو جبهه پایداری) نیز از پرکارترین نمایندگان علیه لوایح مربوط به FATF هستند.
خط مشی سیاسی مشهد هماهنگی غیرقابل انکاری با سیاستهای سپاه پاسداران دارد. آن طور که علیرضا رحیم، عضو هیات رئیسه مجلس توضیح داده، در جلسه ویژهای که ۳۱ شهریور به ریاست علی لاریجانی و با حضور مقامات ارشد برگزار شد، سازمان اطلاعات سپاه تنها مخالف کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم بوده است.
از نظر تبلیغاتی نیز دلایلی که توسط جریان مشهد برای مخالفت با لوایح چهارگانه ارایه شده، کپی برابر اصل با دلایلی است که هر روزه توسط خبرگزاریهای سپاه مخابره میشود. محور این دلایل تاکید بر ادامه حمایت ایران از گروههایی مثل حزب الله لبنان، حماس، حشد الشعبی عراق و حوثیهای یمن است که مولفه اصلی قدرت سپاه و عامل برتری اش در سیاست خارجی است. مهمترین پاتک عملی محفل مشهد یعنی افشای نامه محرمانه حسن روحانی به دبیر شورای نگهبان نیز توسط کریمی قدوسی اجرا شد که علاوه بر نزدیکی به آقای علم الهدی، سابقه عضویت در سپاه و فرماندهی بسیج خراسان رضوی را در کارنامه دارد و حلقه وصل او با جبهه پایداری است.
علاوه بر همگرایی ذاتی سپاه و روحانیت تندرو بر سر حمایت از گروههایی مثل حزب الله لبنان، موضوع دیگری نیز ائتلاف فعلی این دو نهاد را محکم تر کرده که همانا برجام است. واقعیت این است که بدون تصویب لوایح چهارگانه، سیاست ادامه برجام به اتکای اروپا شانس چندانی ندارد. به گفته جواد ظریف در صورت عدم تصویب این لوایح نه تنها خط مالی ویژه اروپا عملی نمیشود که حتی بانکهای روسیه و چین نیز از همکاری با شبکه بانکی ایران امتناع خواهند کرد. در این حالت برجام بیش از هر زمان دیگری با خطر نابودی مواجه خواهد شد.
مشهد پایتخت هرج و مرج مالی در ایران است. دو فساد سازمان یافته یعنی پروژه پدیده شاندیز و موسسات اعتباری ثبت شده در مشهد تنها نوک کوه یخ است
ائتلاف قدرت و پول
چهرههایی مثل ابراهیم رئیسی را احتمالاً نمی توان به سادگی مراجع تقلید کهنسال یا بنیادگرایان ساده اندیش تحریک کرد. این طیف از مقامات اجرایی احتمالاً به خوبی میدانند عمده کمکهای جمهوری اسلامی به گروههای شبه نظامی شیعه از شبکه بانکی نمی گذرد. ضمن این که بخش اعظم این کمکها مخصوصا به گروههایی مثل حزب الله لبنان و انصارلله یمن اساسا کمکهای نظامی و تسلیحاتی اند که ربطی به شبکه بانکی ندارند.
اینجاست که ائتلاف نانوشته دومی میان بخش دیگری از سپاه با بخش دیگری از مشهد شکل گرفته است. اگر سپاه قدس را موتلف استراتژیک روحانیون بنیادگرا مثل علم الهدی بدانیم، موتلف اصلی روحانیونی مثل ابراهیم رئیسی بخشهای اقتصادی، تجاری و امنیتی سپاه هستند. شانس بزرگ خانواده رئیسی – علم الهدی در واقع همین مساله یعنی امکان جذب همزمان بخشهای مختلف سپاه است.
مشهد پایتخت هرج و مرج مالی در ایران است. دو فساد سازمان یافته یعنی پروژه پدیده شاندیز و موسسات اعتباری ثبت شده در مشهد تنها نوک کوه یخ است. گزارش تازه بانک مرکزی که ۲۰ مهر ۹۷ منتشر شد نشان میدهد دولت بابت پرداخت مطالبات مردم از موسسات مالی – اعتباری ورشکسته و با هدف خواباندن خشم عمومی، تاکنون چیزی حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان هزینه کرده است! از ۶ موسسه مالی و اعتباری بزرگ ورشکسته ۵ موسسه در خراسان ثبت شده بودند.
تنها در یک پرونده برای موسسه ثامن الحجج حداقل ۴۳۰۰ میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور هزینه شد. در کنار این بی نظمی بزرگ که منافع عظیمی برای بخشی از قدرت دارد، آستان قدس رضوی هم به عنوان بزرگترین کارتل اقتصادی ایران و یکی از بزرگترین کارتلهای اقتصادی خاورمیانه بدون پرداخت مالیات یا هرگونه نظارت دولتی فعالیت میکند. حجم ثروت عظیم این نهاد قابل گمانه زنی نیست. فقط در یک نمونه تقیزاده خامسی شهردار مشهد دی ماه ۹۶ فاش کرد که بیش از نیمی از زمینهای مشهد متعلق به آستان قدس رضوی است.
قلمرو مالی سپاه پاسداران هم به همین اندازه عظیم و ناشناخته است.
از این زوایه محور اتحاد استراتژیک نهادی مثل آستان قدس رضوی با نهادی مانند سپاه پاسداران، نه گروههای شبه نظامی خارجی که ترس از مسالهای به نام “نظارت و شفافیت” است. دستورالعملهای FATF قبل از این که بر سیاست خارجی ایران اثر بگذارد، گردش مالی نهادهایی مثل آستان قدس رضوی و قلمرو اقتصادی سپاه را زیر ذره بین خواهد برد و همین عامل ترس مشترک این دو است. برای این بخش، مسایلی مثل حزب الله لبنان و حماس فلسطین یک بهانه است.
bbc