اظهارات رسمی و غیررسمی از سوی متخصصین پزشکی و مسئولین بهداشتی کشور مانند معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان در مورد وقوع مکرر عود و ابتلای مجدد به بیماری یک نقطه عطف بسیار نگران کننده است. کسانی که شعار ابلهانه «کرونا را شکست میدهیم» را به تاسی از باورهای بی پایه و غیرعلمی خود ساخته و نشر دادند، اینک در مقابل تمام خسارات ناشی از شیوع های مکرر آن مسئول هستند…
مرگ ایمنی گلهای
عود بیماری و یا ابتلای مجدد بیماران، به معنی مرگ نظریه ایمنی گلهای در مورد کرونا تا قبل از ساخته شدن واکسن موثر برای آن است.
اینک، خوب فهمیدهایم که کرونا پایان ناپذیر بوده و تنها راه مقابله با آن، یاد گرفتن همزیستی با این عضو جدید طبیعت است؛ همانگونه که انسان فرا گرفت چگونه با طغیان زمین، آب، آتشفشان، طوفان و گردباد و دیگر بلایا زندگی کند، باید چگونه زیستن با کرونا را نیز بیاموزد.
آن بیخردان در همه نقاط جهان که تصور کردند میتوانند عضوی از طبیعت را با توسل به شعارها و شیوههای سطحی و ضدعلمی از میدان به در کنند، همگی یا کرونا گرفتند و یا عاقبت مجبور شدند حضور او را با زدن ماسک بپذیرند و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبود.
اینک زمان آن رسیده خواب زدگان رویاپرداز دست از تصورات وهم آلود خود بردارند و به جای انکار واقعیت و دویدن بهدنبال نظریههای غیر انسانی مانند ایمنی گلهای، به راهکار پیشگیری روی آورند.
گروه پزشکان و قانون به صراحت تمام و شفافیت مطلق اعلام میدارد که با توجه به وقوع عود و ابتلای مجدد به بیماری و تایید آن توسط مقامات رسمی کشور، دیگر هیچ بهانهای نمیتواند موجب تقدم پیشگیری علمی و خردورزانه بر نظریات بی پایهای مانند شکست کرونا شود و از همین لحظه باید کلیه رفتارهای مبتنی بر ایده پایان یافتن بیماری کرونا که به شکل پیدا و پنهان اجرا میشد، متوقف گردد.
اینک راهکارهای زیست با کرونا باید تبلیغ، نهادینه و قانونمند شده و هر فعالیتی در کشور به هر قیمتی باید با آن راهکارها، هماهنگ و همخوان گردد.
۱. پوشیدن ماسک باید به شکل یک واقعه عادی و کاملا پذیرفته شده نهادینه و قانونمند شده و بستر دسترسی به آن برای همه آحاد کشور بدون هیچ محدودیتی فراهم شود به حدی که آن را بخشی از پوشش و ملبوس شهروندان نماید.
۲٫ اصول حفاظت شخصی مانند مانورهای دائمی که برای بلایای طبیعی به شکل سازمان یافته و منظم انجام میشود، به صورت مستمر و با هدف فرهنگسازی و ملکه ذهن نمودن در شهروندان برقرار شده و بخشی از «وظایف» شهروندی و نه «حقوق» شهروندی گردد.
۳٫از آنجا که موثرترین عامل شیوع، افراد مشکوک و قطعی هستند و جداسازی آنان میتواند به میزان قابل توجهی از انتشار بیماری بکاهد، کلیه قوانین و مقرارت کشور و پروتکلهای اجرایی تا زمان اطمینان از کشف واکسن موثر و در دسترس به نحوی مناسب و عملی تغییر یابد که اعلام قرنطینه داوطلبانه توسط افراد به آسانی قابل انجام و اجرا گردد.
۴. کلیه رفتارهای درمانمحور در مورد بیماری کرونا توسط هر شخص و نهاد و یا سیاستگذار، فقط در قالب سیاست کلان پیشگیری-محور قابل بررسی و اجرا گردد و درمان بیماران مبتلا و بهخصوص انواع شدید آن تبدیل به محل کسب اعتبار و آبروی سیاسی و اجتماعی و یا محل درآمد برای عدهای خاص نشود.
۵. از هرگونه سیاست مقصر نمایی مردم و شهروندان عادی به هر ترتیب پرهیز گردد و تمام مسئولین ارشد و میانی و خرد بهخصوص آنان که دارای سمت در حوزه سلامت هستند، مکلف به رعایت آن و دوری از هرگونه شیوه فرافکنانه در تعامل با شهروندان شوند.
گروه پزشکان و قانون میداند آنچه میخواهد سهل و آسان نیست اما این بهایی است که باید پرداخت شود زیرا کرونا به انسانهای خودشیفته آموخت که قدرت مطلق جهان نیستند و یک ذره بسیار کوچک میتواند آنان را اینگونه از پای درآورد مگر راه خردورزانه در پیش گیرند و از خودمحوری دست بردارند و به همین دلیل، این گروه تاکید میکند برای حفظ جان آحاد ملت، جای هیچ گونه مماشاتی با مدعیان رفتارهای غیرعلمی، برگزارکنندگان تجمعات و تسهیلکنندگان شیوع بیماری کرونا، آن هم در شرایطی که کشور روزانه به اندازه سقوط یک هواپیما تلفات جانی ناشی از کورونا دارد، نیست.