سلطان قابوس در تهران
سلطان قابوس در شهریور ماه سال گذشته در تهران با مقامات جمهوری اسلامی دیدار کرد
مناسبات عمان با ایران در ۴۰ سال گذشته مناسباتی ویژه بوده است. این کشور در دو سال اخیر هم نقشی ویژه در گشایش در مذاکرات هستهای ایران بازی کرده است. با توجه به گزارشهای مبنی بر بیماری سلطان قابوس، پادشاه عمان، شاید این نقش ویژه عمان برای ایران برای زمان طولانی ادامه نیابد.
سلطان قابوس از سال ۱۹۷۴ در ایالت باوریای آلمان دارای قصری شخصی است و تابستانها معمولا چند هفتهای را در آن میگذراند و سپس به عمان باز میگردد. اما امسال از اواسط تابستان که قابوس به آلمان رفت، ظاهرا در آن کشور مانده و مشغول مداوای پزشکی بوده است. بنا به نوشته نشریات آلمان او از همین قصر، حکومت عمان را اداره کرده است.
طولانیشدن اقامت قابوس در آلمان و غیاب او در مسقط حتی در عید قربان، بسیاری از عمانیهای هوادار او را واداشت که به رغم اطمینانهای دولت مبنی بر کسالت مختصر پادشاه، در باره وضعیت واقعی سلامت او ابراز نگرانی کنند.
کمتر اطلاع دقیقی از بیماری قابوس در دست است. اما شایعاتی قوی وجود دارد که او از سرطان روده رنج میبرد.
قدیمیترین حاکم منطقه
قابوس از سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) که پدر خود را در کودتایی آرام و بدون خونریزی کنار گذاشت و به تبعید فرستاد، زمام امور عمان را در دست دارد. زمامداری فردی وی سبب شده که حکومت تمام و کمال به خود وی وابسته باشد.
اندکی پس از به قدرت رسیدن قابوس، او با شورش گروهی چپگرا در ایالت ظفار عمان مواجه شد، ولی توانست با حمایت شاه و ارتش ایران بر آنها غلبه کند. از همین رو، او بقای تخت و تاج خود را تا حد زیادی مدیون ایران میداند.
قابوس کشور عمان را که در آغاز زمامداریش سخت عقبافتاده و منزوی از دنیا بود، به سوی پیشرفت اقتصادی هدایت کرد. او با استفاده از منابع ارزی ناشی از درآمدهای نفتی و جهانگردی، زیرساختهایی را ایجاد کرد و مسکن و مدرسه و بندرگاه ساخت. خود نیز با استفاده از این منابع ثروت بیشتری اندوخت و حالا بنا به دادههای نشریات غربی، یکی از ده پادشاه ثروتمند جهان به شمار میرود.
قابوس در میان حکام کشورهای عربی پرسابقهترین است. او در عین حال یکی از محبوبترین آنها در میان مردمشان به حساب میآید. شکافهای طبقاتی و اجتماعی در عمان نسبت به بسیاری از کشورهای عربی در سطح محدودتری است و روند مدرنسازی با آسیبها و محرومیتهای اجتماعی شدید توام نبوده است.
مدرنسازی نظام آموزشی عمان دستاوردهای قابل اعتنایی داشته و دسترسی به آموزش در این کشور دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر (یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر بومی و ۷۰۰ هزار نفر خارجی) به امری قابل دسترس بدل شده است. دولت سالانه یک چهارم بودجه خود را به امور آموزشی اختصاص میدهد. در زمینه برابری قانونی زن و مرد نیز عمان از همه کشورهای عرب منطقه پیشروتر است.
سیاست خارجی ویژه
یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان در مسقط میزبان وزیران امور خارجه ایران و آمریکا و هماهنگکننده شش قدرت جهانی است
در مجموع، سلطان قابوس در عرصه اجتماعی و سیاسی نوعی ثبات توام با اصلاحات محافظهکارانه را دنبال کرده و به رغم قدرت مطلقهاش با خواستهای محدودی که اینجا و آنجا در جامعه محافظهکار عمان شکل گرفته همراهی و همگامی نشان داده است تا “ثبات” کشور و تاج و تخت دستخوش بحران نشود. همین رفتار در جریان “بهار عربی” که تنشهای محدودی در درون عمان نیز در پی داشت، سبب شد که این کشور در مجموع با عوارض و پیامدهای محدود، بحران را از سر بگذراند.
عمده وعدههای سلطان قابوس برای بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد مشاغل دولتی تا حدودی جامه عمل پوشیده است، ولی وعده تبدیل سلطنت مطلقه به یک سلطنت تقریبا مشروطه کم وبیش روی کاغذ مانده است. در واقع هم تحولات منفی در سایر کشورهای بهار عربی و هم قدرت ناچیز مخالفان در عمان سبب شده که اصلاحات یادشده چندان پیگیری نشوند.
این در حالی است که نارضایتی از فساد و انباشت ثروت کشور در دست نزدیکان پادشاه رو به افزایش است. اقدام دولت در تابستان امسال در حذف یارانه ۷۰ قلم کالا و افزایش قیمت این کالاها نیز تاثیر مثبتی در میان مردم باقی نگذاشته است.
در عرصه سیاست خارجی عمان پیوسته به نوعی از ثبات محافظهکارانه در رویکردها و جهتگیریهای بینالمللی و منطقهای مشهور بوده است.
این کشور علاوه بر پیوندهای نزدیک با کشورهای غربی، یکی از اعضای ششگانه شورای همکاری خلیج فارس است، شورایی که دو سال پس از انقلاب ایران و با هدف مقابله با آنچه این کشورها آن را “خطر انقلاب اسلامی” مینامیدند، تشکیل شد. با این همه، ثبات و تمایز در سیاست خارجی عمان تا به حدی است که در سی و دو سال گذشته (از آزادسازی خرمشهر به این سو) بر خلاف اکثر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کمتر تنشی در مناسبات مسقط و تهران به وجود آمده است. داشتن مناسبات نزدیک با تهران برای مسقط این فرصت را هم ایجاد میکرده که بتواند استقلال و امکان مانور خود را در برابر “برادر بزرگتر” (عربستان) تا حدی حفظ کند.
تنگه هرمز
بنا به اسناد ویکیلیکس، در حالی که در مناقشه بر سر برنامه هستهای ایران، توصیه مخفیانه مقامهای عربستان به مقامهای آمریکایی این است که باید “سر مار را زد”، یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان در گفتوگوهای محرمانهاش با نمایندگان آمریکا تا آنجا پیش میرود که میگوید: “یک ایران مسلح به سلاح اتمی لزوما عامل بیثباتی در منطقه نیست”.
در گزارشهای ویکیلیکس همچنین خبرهایی از پیگیری دائمی عمانیها برای برقراری ارتباط بین ایران و آمریکا وجود دارد. بر اساس این گزارشها، سلطان قابوس به همراه وزیر امور خارجه و وزیر فرهنگ عمان به طور پیوسته دیدگاه و میزان تمایل ایران برای تعامل با آمریکا را به مقامات این کشور گزارش میکردهاند. این کنشها حتی از پیش از روی کار آمدن دولت اوباما نیز در جریان بوده است.
علاوه بر سابقه قدیمی روابط دو کشور، این که ایران و عمان بر دو سوی تنگه هرمز مسلط هستند هم عاملی مهم در حسن همجواری آنها به شمار میرود. ثبات و آرامش این تنگه هم به لحاظ امنیت عمان و هم به دلیل اهمیت آن برای تدوام صدور نفت از خلیج فارس به جهان اهمیت زیادی دارد. همه اینها ایجاب میکند که مسقط روابط حسنه و عاری از تنشی با تهران داشته باشد و حتی بکوشد تنشهای بالقوه خطرناک در روابط ایران با سایر کشورها را هم تا حد ممکن کاهش دهد.
همین مناسبات خوب با تهران سبب شده که به خصوص در دهه گذشته عمان نقش میانجیگرانه بیبدیل در مناسبات ایران و غرب برای آزادی گروگانها و شهروندان زندانی دو طرف بازی کند.
یک نمونه معروف این میانجیگریها، وساطت سلطان قابوس در ماجرای سه شهروند آمریکایی بازداشت شده در ایران (سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتال) بود که هر سه بعد از پرداخت وثیقه ۵/ ۱ میلیارد تومانی توسط پادشاه عمان، از زندان آزاد و در دو مرحله با هواپیمای اختصاصی پادشاهی عمان به مسقط منتقل و تحویل خانواده هایشان شدند.
در مقابل گزارش شده که شماری از افراد نزدیک به حکومت ایران که در زندانهای غرب بودهاند نیز با میانجیگری سلطان قابوس و دولت عمان آزاد شده و به ایران بازگشتهاند.
میانجگیری مخفیانه در پرونده هستهای
دعوت باز و معنادار عمان برای برگزاری دور جاری مذاکرات سه جانبه ظریف و کری و اشتون در ۱۸ و ۱۹ آبان در این کشور از یک سو نشانه دیگری از نقشی است که مسقط در میانجیگری ویژه خود میان ایران و غرب و به طور خاص آمریکا قائل است و از دیگر سو نماد اهمیتی است که به ثمربخششدن این مذاکرات میدهد
به رغم مناسبات خوب عمان و ایران، سلطان قابوس در ۴۰ سال گذشته مجموعا فقط سه بار به ایران سفر کرده است. اولین دیدار او در دوره محمدرضا شاه پهلوی انجام شد.
در سه دهه اول پس از انقلاب ایران او هیچگاه به تهران سفر نکرد. اما جهتگیری محافظهکارانهاش در سیاست خارجی سبب شد که دعوت به اولین دیدار از ایران در اوج بحران انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را لغو نکند و در گرماگرم تظاهرات و اعتراضهای مخالفان علیه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، به تهران برود. جمهوری اسلامی با حالتی از امتنان این سفر را تلاشی از سوی قابوس برای شکستن انزوای بینالمللی خود در پی حوادث خرداد ۱۳۸۸ تلقی کرد.
سومین سفر قابوس به تهران شهریور سال گذشته و اندکی پس از آغاز دوران ریاست جمهوری حسن روحانی انجام شد. آن زمان خبرهایی مبنی بر وساطت عمان میان ایران و آمریکا برای حل مناقشهای هستهای منتشر شد، اما چندان مورد تایید قرار نگرفت.
در آذرماه گذشته فاش شد که عمان از یک سال پیشتر به طور فشرده در کار میانجیگری میان ایران و آمریکا برای حل مناقشه هستهای بوده و هر دو طرف چندین دیدار محرمانه در این کشور داشتهاند. بعدتر یکی از مشاوران حسن روحانی فاش کرد که اولین دیدار محمدجواد ظریف و جان کری نه ابتدا به ساکن، بلکه حاصل مذاکرات محرمانه قبلی و نهایتا گامی در جهت آشکارسازی این مذاکرات بوده است.
برملاشدن نقش ویژه عمان در میانجیگریهای دو سال اخیر میان ایران و آمریکا با انتقادهای سختی در کشورهای عرب خلیج فارس روبرو شد، اما مقامهای عمانی از این اقدام خود دفاع و آن را در راستای تامین امنیت بیشتر برای منطقه توصیف کردند.
فرصتی که شاید تکرار نشود
دعوت باز و معنادار عمان برای برگزاری دور جاری مذاکرات سه جانبه ظریف و کری و اشتون در ۱۸ و ۱۹ آبان در این کشور از یک سو نشانه دیگری از نقشی است که مسقط در میانجیگری ویژه خود میان ایران و غرب و به طور خاص آمریکا قائل است و از دیگر سو نماد اهمیتی است که به ثمربخششدن این مذاکرات میدهد.
هنوز معلوم نیست که آیا سلطان قابوس در جریان این مذاکرات در عمان خواهد بود یا نه. ولی ثمربخشی احتمالی و حتی نسبی مذاکرات تا ۲۴ نوامبر، یعنی تا سقف زمانی تعیینشده برای دستیابی به یک توافق جامع، تبعا به حساب عمان و شخص سلطان قابوس هم نوشته خواهد شد و شاید یکی از نکات مثبت مهم کارنامه او در سیاست خارجی کشورش به حساب آید.
این که سلطان قابوس که اینک از مریضیاش صحبت میشود بتواند در زمینه تعیین زمامدار آینده عمان و ادامه ثبات این کشور نیز موفقیتی داشته باشد، پرسشی است که هنوز برای آن پاسخ قاطعی وجود ندارد.
مشکل سلطان قابوس این است که نه همسر دارد و نه فرزند و در حکومت فردیاش که حتی از دربار سعودی هم بستهتر به حساب میآید هیچ جانشینی برای خود نپرورده است.
بنا به تغییراتی که در قانون اساسی عمان ایجاد شده، به هنگام مرگ پادشاه اگر اعضای خانواده سلطنتی نتوانند ظرف سه روز بر سر جانشینی او به توافق برسند، شورای دفاعی کشور در جلسهای مشترک با روسای دو مجلس و دو عضو از سالخوردهترین نمایندگان این دو نهاد در این باره تصمیم خواهد گرفت. گفته میشود که سلطان قابوس، نامهای سربسته در باره تعیین جانشینش نوشته که باید بعد از مرگ او باز شود.
بعید است که جانشین سلطان قابوس اقتدار و نفوذ او را داشته باشد و در کشوری که با رشد سریع جمعیت روبرو است و برخی مشکلات اقتصادی آن هم رو به افزایش است زمامداری راحتی را تجربه کند.
ایران اگر در آینده نزدیک نتواند مشکلاتش در مناسبات با غرب را کاهش دهد، نقش ویژه میانجیگرانه عمان دوران سلطان قابوس، در غیاب او شاید تکرارشدنی نباشد.