به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شیرین بزرگمهر، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران، استاد پرسابقه تئاتر و از چهرههای شاخص پژوهش و آموزش در تئاتر ایران در نامهای گفته است که کتابهای اهدایی پدرش به کتابخانه عمومی آستارا با بیمهری مسئولان امر به دستگاههای بازیافت سپرده شده است.
این استاد و هنرمند تئاتر در نامه خود از اهمیت تاریخی شخصیت پدر خویش گفته است که امروز به عنوان یک شخصیت علمی و تاریخی برای شهر آستارا از او یاد میشود؛ اما اکنون یادگار نامآور آستارا از دست رفته است.
متن این نامه به شرح زیر است:
«چهار سال پس از درگذشت پدرم سرهنگ جلیل بزرگمهر، از مشاهیر علمی و نخبه آستارا و وکیل مدافع دکتر محمد مصدق در دادگاههای نظامی کودتای ۲۸ مرداد، مجموعه کتابهای کتابخانه ایشان را در سال ۱۳۹۰، با توجه به عشق ایشان به شهر آستارا، به کتابخانه عمومی این شهر هدیه کردم، بلکه به وظیفه خود در قبال دلبستگی او به زادگاهش عمل کرده باشم.
از آن زمان به طور دایمی خود و تنی چند از دوستان و اقوام مقیم آستارا پیگیر وضعیت کتابها بودیم. هر بار با جوابهایی چون قفسه کافی برای چیدن کتابها موجود نیست و پولی هم برای خرید آنها وجود ندارد؛ (که ما تقبل هزینهها را هم اعلام کرده بودیم) کتابها باید ابتدا مورد بازبینی واقع شوند؛ کتابها باید مورد تأیید مسوولان استان در شهر رشت قرار گیرند؛ هنوز نتایج بررسی اعلام نشده است و… از سوی رئیس کتابخانه آقای قاسم خسروی روبرو میشدیم. این درحالی بود که هر بار عودت کتابها را از کتابخانه طلب میکردیم آنها سرانجام پس از شش سال پیگیری مستمر (که همواره با تقاضای باز پس گرفتن کتابها همراه بود)، در تاریخ دوشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۶، در ملاقات حضوری در «اداره کتابخانههای عمومی شهرستان آستارا» (واقع در خیابان شهید رستمیان)، پاسخ نهایی ایشان چنین بود: «مجموعهٔ کتابها به دلیل فرسودگی طبق دستورالعمل رسمی و با نظر کتابدار به بازیافت سپرده شدند.
پاسخی بسیار غم انگیز و تکان دهنده. با ناباوری به ایشان گفتم این کتابهایی که برای بازیافت فرستادهاید از کتابخانه مردی آورده شده که خود از نویسندگان شهره محسوب میگردد، آثار ایشان درباره محاکمات دکتر مصدق دقیقترین و موثقترین منبع مطالعات و تحقیقات درباره آن برهه زمانی حساس است که نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان به آنها رجوع میشود.
چگونه رئیس کتابخانه شهری که روزی به عدم وجود بیسواد شهره بود، اجازه میدهد این چنین کتابهای با ارزش و بعضاً کمیاب که میتوانست به ارتقاء دانش و فرهنگ جامعه به خصوص کتاب خوانان جوان و علاقمند آستارا یاری رساند، به راحتی برای بازیافت فرستاده شود. راستی در آن شهر چه خبر است؟ در سر چنین مدیری چه میگذرد؟ او چگونه به جامعه کتابخوان پاسخگوست؟ و …
به گفته دوستی حاضر در آن جلسه، «مگر مغولان با کتابهای ما جز این کردند؟». در این جا اعلام میکنم که حق خود را برای دادخواهی از مراجع قضایی محفوظ میدانم.»
هنوز مسئولان و مسببان این رویداد واکنشی نسبت به این رویداد نامیمون نشان ندادهاند.