بازی خطرناک بانک مرکزی
فریدون خاوند،استاد اقتصاد در پاریس میگوید «ارز در کشوری تک نرخی است که به همه نیازها پاسخ داده بشود و اصولا مردم به پول ملیشان بدبین نباشند و از نگهداری این پول ترسی نداشته باشند.»
روز سه شنبه نظام رسمی ارزی ایران بعد از سالها بار دیگر «تک نرخی» اعلام شد و بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرد که تنها دلار ۴۲۰۰ تومانی را به رسمیت می شناسد. چه تجربهای به دست آمد از نخستین روز بازگشت ایران به نظام «تک نرخی»؟
وضعیت روز گذشته بازار را در برابر تصمیم دولت به «تک نرخی» شدن ارز در سه کلمه می توان خلاصه کرد : ناباوری و صبر و انتظار. به همین دلیل ما شاهد صفهای طولانی بودیم جلوی صرافیها و قحطی ارز برای فروش.
در اطلاعیه بانک مرکزی، که تصمیم دولت را به تک نرخی شدن ارز اعلام کرده، گفته میشود که این نهاد، در چارچوب قوانین ناظر بر صادرات و واردات کشور، برای نیازهای قانونی بازرگانی، ارز لازم را بر مبنای هر دلار ۴۲۰۰ تومان تامین میکند. این به آن معنا است که ارز مبادلهای از بین میرود، و در بازار ارز هم هر معاملهای که خارج از نظام بانکی و صرافیهای مجاز انجام بگیرد، به عنوان معامله قاچاق مجازات خواهد شد.
پرسش مهم این است که غیر از بازرگان هایی که با خارج داد و ستد میکنند، به بقیه متقاضیان ارز چه جوابی داده خواهد شد، از جمله کسانی که برای حفظ داراییشان می خواهند ارز بخرند، متقاضیان ارزهای دانشجویی و درمانی و مسافران؟
ارز در کشوری تک نرخی است که به همه نیازها پاسخ داده بشود و اصولا مردم به پول ملیشان بدبین نباشند و از نگهداری این پول ترسی نداشته باشند. در غیر این صورت خیلی زود بازارهای چند گانه یا به اصطلاح سیاه شکل میگیرد، حتی اگر تمام نیروی انتظامی بسیج بشوند.
اصولا نرخ ۴۲۰۰ تومان برای هر دلار بر پایه چه ملاک هایی در نظر گرفته شده؟
این یک پرسش اساسی است. چطور می شود تصمیم گرفت که نرخ هر دلار آمریکا در وضعیت فعلی کشور معادل ۴۲۰۰ است. چرا ۴۰۰۰ تومان در نظر گرفته نشده یا ۴۵۰۰ تومان؟
نوسانهای نرخ برابری یک پول در برابر ارزهای خارجی هم به متغیرهای اقتصادی بستگی دارد مثل نرخ تورم یا وضعیت بازرگانی خارجی، و هم به متغیرهای غیر اقتصادی از جمله عوامل روانی و اوضاع سیاسی و ژئوپولیتیک یک کشور.
مجموعه این عوامل است که بر عرضه و تقاضای یک ارز در بازار تاثیر میگذارد و نرخ آنرا بالا و پایین می برد، نه تصمیم دولت و بخشنامه بانک مرکزی.
چقدر احتمال دارد که دولت بتواند دلار ۴۲۰۰ تومانی را جا بیندازد و در سیاست تک نرخی کردن با همین نرخ، موفق بشود؟
این کار شدنی است به شرط این که بانک مرکزی آماده باشد به صورت دایمی و بدون حساب و کتاب ارز به بازار تزریق کند تا دلار در همین محدوده باقی بماند. این یک بازی بسیار خطرناک است.
من فکر می کنم که دولت آقای روحانی و بانک مرکزی ریسک بزرگی را قبول کرده اند. چون تاثیرگذاری به این صورت بر بازار ارز با یک فرمان و بخشنامه، یا با اقدامات انتظامی و اضظراری به نظر من خیلی خیلی دشوار است اگر غیر ممکن نباشد. چون این پرسش مطرح می شود که اصولا نرخ ۴۲۰۰تومان از طرف بانک مرکزی چگونه برای دلار تایید شده؟ اگر این را عملی بکنند، چند پرسش مطرح می شود: آیا دلار ۴۲۰۰ تومانی با مجموعه شاخص های اقتصادی کشور از جمله نرخ تورم سازگار است یا نه؟ آیا عدم اعتماد به پول ملی ازبین می رود؟ چون باید این پرسش را مطرح کرد که آیا آن عواملی که نرخ دلار را به ۶۰۰۰ تومان رساندند، از بین رفته اند؟ آیا عواملی که فرار سرمایه را در ایران به وجود می آورد و روی بازار ارز فشار وارد می کند، یکباره ناپدید می شوند؟ آیا ترس از آینده برجام و احتمال بازگشت تحریم ها که نقش مهمی در تنش های اخیر بازار ارز داشته،این عوامل دیگر وجود ندارند؟ آیا بی اعتمادی مردم به نظام بانکی از جمله بانک مرکزی از بین می رود؟ خلاصه کنیم: آیا مجموعه عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی که نرخ دلار را به ۶۰۰۰ تومان افزایش داد، –باز تکرار می کنم، آیا این عوامل با فرمان دولت و بخشنامه بانک مرکزی، دود می شوند و به هوا می روند؟ من فکر می کنم این تصمیم ممکن است با اقدامات خیلی حاد طی مدت بسیار کوتاهی بتواند تاثیر بگذارد، ولی نمی تواند در داده های بنیادی بازار، تغییر واقعی به وجود بیاورد.
آقای خاوند، نکته دیگری که وجود دارد این است که ولی الله سیف، رییس کل بانک مرکزی، در جلسه علنی که امروز صبح در مجلس، برای بررسی وضعیت بازار برگزار شد، گفت به رهبری پیشنهاد داده است یورو در مبادلات ارزی جایگزین دلار شود، چرا که به گفته ایشان، دلار نقشی را در مبادلات خارجی ندارند و ظاهرا رهبری هم از موضوع استقبال کرده اند، این طور که آقای سیف گفته اند. شما فکر می کنید این چاره کار است و اصلا این امکان وجود دارد که از اقتصاد ایران دلارزدایی بشود؟
در ایران، جمهوری اسلامی تلاش کرده که در چند سال گذشته تا جایی که ممکن است، یک مقداری دلار را کنار بگذارد و مثلا در مبادلاتش با چین، از یوان استفاده می کند، در مبادلاتش با هند از روپیه استفاده می کند، در واقع آن ها با دلار حساب می کنند، ولی پول ملی خودشان را، یعنی یوان برای چین و روپیه برای هند، آن را به ایران تحمیل می کنند و ایران را وادار می کند از بازارهای آن ها خریداری کند. در مجموع این کار بسیار بسیار سختی برای ایران است، چون از یک طرف نباید فراموش کنیم که دارایی اصلی ارزی ایران که از محل نفت حاصل می شود، با دلار است، چون معاملات نفتی عمدتا با دلار انجام می گیرد و از طرف دیگر، دلار سیال ترین پول بین المللی است. ۶۳% ذخایر ارزی بانک های مرکزی در دنیا به دلار است. ایران می تواند این کار [دلارزدایی] را بکند، ولی با قبول زیان های بسیار بسیار کلان، چون به هرحال مبادلاتش با دلار محاسبه می شود، ولی این بعدا به پول های این یا آن کشور بر می گردد، از جمله با همین یورو. و این در واقع امکان پذیر است اما به گونه ای که عرض کردم، دامنه مانور ایران را در بازرگانی بین المللی به مقدار زیادی کاهش می دهد.
radiofarda