علی رضاقلی؛ قلبی عاشق از تپیدن باز ایستاد – مجتبی نجفی


علی رضاقلی

علی رضاقلی

“علی رضاقلی” نویسنده کتاب مشهور “جامعه شناسی نخبه کشی” هشتم فروردین‌ماه ۱۴۰۱ در سن هفتاد و پنج سالگی درگذشت. نویسنده ای شرافتمند که در دوران جستجوگری نسل ما برای پاسخ به این پرسش که چرا به توسعه و مشروطیت و دموکراسی به رغم جنبشها و انقلابها نمی رسیم اثری قابل اعتنا معرفی کرد که در آن ناکامی سه چهره اصلاحگر مهم تاریخ معاصرمان، قائم مقام فراهانی ، امیرکبیر و مصدق را نه صرفا در مخالفت قدرت حاکم که برآمده از عقب ماندگی فرهنگی و توسعه نیافتن فرهنگ مردم میداند.

– اکنون سالیان زیادی از خواندن این کتاب گذشته و من با دانسته های جدید، روش های تحقیق متفاوتی نو شده ام در نتیجه همه پاسخ علیرضا قلی را کافی به این پرسش مهم تاریخ معاصرمان نمی دانم اما قدر تیپ هایی مثل او را میدانم که در اوج عطش نسل ما برای دانستن، پرسشهای مهمی را طرح کردند. پرسشهای خوب ما را از روزمرّگی رها میکنند و به چالش دانستن و شک کردن و پژوهش کردن فرا میخوانند.

– “علی رضا قلی” در حد توان در این راه کوشید. او هم چون بسیاری دیگر تلاش کرد تا به پرسش اساسی تاریخ معاصر ما پاسخ دهد و رهیافت هایی ارائه کرد. حالا بگذریم که کندذهن های مسخ شده معتقدند ما قبلا دموکراسی و مشروطه داشته ایم؛ طرح پرسش کار آنها نیست اما بر شهروندانی که نمیخواهند عکس شاهی یا آیت اللهی را در ماه ببینند و قوه انتقادی ذهن خود را تعطیل کنند و کمبوددهای فکری و ذهنی شان را با چهر ه ای اقتدارگرا جبران کنند واجب است همچنان این پرسش بنیادین را پیش روی خود قرار دهند چرا به رغم این همه هزینه و جنبش و حرکتهای جمعی ما نتوانسته ایم از بار سنگین استبداد تاج و عمامه رهایی یابیم.

– زندگی انتقادی را پرسش های خوب می سازند و کندذهنها اصولا پرسشی ندارند. آنها حامل بسته هایی هستند که برای هر رخدادی پاسخ از پیش تعیین شده دارند. روان علی رضاقلی شاد. جویندگان پاسخ به پرسشهایش بیش باد.

این اشکها، این بغضها ، این ایستادن قلبی که برای آزادی ایران میتپید. قلبی که دوست داشت ایران به دور از جهل و نخبه کشی باشد، با ارزش آزادی زیست کند و مثل چراغی روشن در منطقه ای از خون و آتش برای والاترین ارزشهای انسانی بدرخشد.
رویای ایران آزاد، ایران شهروند مدار که تاج و تختش از آن شهروندان منتقد و جستجوگر باشد هنوز زنده است.
قلب رضاقلی ایستاد اما چه بسیار قلبهایی که به عشق وطن میتپد. وطنی به دور از جهل، با حاکمیت ملی و رها از سلطه چکمه و نعلین. ایران شهروندان آزاد، شکّاک، پرسشگر، توسعه محور. ایران آزاد یعنی حاکمیت ملی شهروندان بر سرنوشتشان. بدون رویا و تخیل هیچ کنش جمعی پیشرویی به ثمر نمینشیند. رویای “ایران مدنی” را باید زنده نگاه داشت. به یاد قلبهایی که برای آزادی ایران قلم زدند. قلمهایی که بر زمین افتادند و قلمهایی که خلق میشوند تا مسیر جهل ستیزی تداوم یابد. رویا ما را نه به گذشته ارتجاعی که به آینده استعلایی رهنمون میکند.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است