نزدیک به یک هفته از شروع ناگهانی اعتراضات سراسری ایران میگذرد. این شروع ناگهانی و درجاتی از ابهام در مورد ماهیت، مسیر و آینده اعتراضات، نیاز به بررسی ابعاد گوناگون این حرکت اجتماعی به امید دستیابی شناختی دقیقتر از آنرا پررنگتر میکند.
از اصلیترین ویژگیهای اعتراضات سراسری ۹۶ که با تظاهرات خیابانی شروع شده است تفاوتهای چشمگیر آن با نزدیکترین نمونه مشابه به لحاظ زمانی، یعنی اعتراضهای گسترده سال ۸۸ است. این تفاوتّها در ابعاد گوناگونی از جمله شعارهایی که بر زبان معترضان جاری میشود جلوهگر است. در روزهای گذشته، تحلیلهای متفاوتی در مورد شعارها صورت گرفته که این نوشتار به بخشی از آنها میپردازد و موارد تأثیرگذاری که کمتر مورد توجه قرارگرفتهاند را نیز مطرح میکند.
در بررسی گوناگونی شعارهایی که در هفته اول تظاهرات سراسری شنیده شد، به مجموعه مواردی میتوان اشاره کرد که هر یک به نوعی مؤثر بودهاند.
دو دغدغه اصلی معترضان
میتوان گفت اصلیترین سر نخ برای درک دلایل شکلگرفتن اعتراضات سراسری، شعارهاییست که به مشکلات اقتصادی-معیشتی اشاره میکند. این واقعیت غیرقابل انکار که خوره مشکلات معیشتی-اقتصادی به جان زندگی بخشهای جمعیتی وسیعی از مردم در نقطه نقطه ایران افتاده، باعث پذیرش قطعی این واقعیت شد که وضعیت نابسامان اقتصادی بسترساز و اصلیترین دلیل فراگیر شدن پرشتاب دامنه اعتراضات در سراسر کشور است.
در کنار ابراز ناخشنودی عمیق از وضعیت اقتصادی، صدای اعتراض به رهبر جمهوری اسلامی نسبت به هر زمان دیگری در تاریخ اعتراضهای عمومی در چند دهه گذشته، بلندتر، گستردهتر و مداومتر در فضای عمومی کشور طنینانداز شد. این شعارها، در کنار شعارهایی که دستشستن از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را بازگو میکند، پیام بیاعتمادی معترضان به ساختار حکومت را چنان عریان فریاد میزند که انکار آن غیرممکن است. این شعارها همچنین گویای آن است که جمعیت معترض در خیابانها نه تنها امیدی به بهبود شرایط زندگیشان با حفظ یا اصلاح وضع موجود ندارند بلکه ریشه مشکلاتشان را رأس و وجوه هرم قدرت در ایران میدانند. در عین حال، هویداست که هیولای ترسِ اعلام جمعی و عمومی عدم اعتقاد به مشروعیت نظام از هر زمانی کم جانتر شده و این خود نقطه عطفی در تاریخ چند دهه گذشته است.
کم رنگ شدن بعد مذهبی
در تاریخ تظاهرات مردمی در نیم قرن گذشته در ایران، بسیاری از شعارهایی که گاه به نماد جنبشها تبدیل شدند، ریشه در باورهای مذهبی داشتند. ویژگی دیگر شعارهایی که در اعتراضهای اخیر سرداده میشود آن است که تنها زمانی نشانی از مذهب در آنها پیدا میشود که هدف نقد حکومت است. به عنوان مثال میتوان به این شعار اشاره کرد: «اسلام رو پله کردند، مردم رو ذله کردند.» به نظر نگارنده با توجه به پیچیدگی رابطه بخش وسیعی از جمعیت ایران با مذهب، هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت که نشنیدن شعارهای مذهبی در اعتراضات اخیر نشان از عبور به سکولاریسم در متن جامعه است.
آنچه با قاطعیت بیشتری قابل ذکر است آن است که عدم رهبری اصلاحطلبان در تظاهرات سراسری اخیر باعث شده شعارهای منتخب اصلاحطلبان که لاجرم ریشه در باورهای مذهبی هم دارد به گوش نرسد. نباید از یاد برد که در اعتراضات ۸۸ دلیل پربسامد شدن شعارهای مذهبی که توسط رهبران و سازماندهندگان جنبش سبز منتشر میشد، نه الزاماً باور قلبی تمام معترضان در خیابانها یا بر پشتبامها به بخش مذهبی شعارها، بلکه همصدایی به نشانه همبستگی بود.
ضعف دانش عمومی درباره تاریخ دوره پهلوی
در بررسی مجموعه دلایل بروز انقلاب ۵۷، از لابهلای تحلیلهای تخصصی تاریخ معاصر و هم از خلال تجربه مردم عادی میفهمیم که عدم انتشار آزاد کتابهای آیتالله خمینی در دوره پهلوی دوم، باعث عدم آشنایی دقیق مردم با تفکرات و نظرات او در رابطه با مسائل گوناگون شده بود. این سیاست سانسور مانعی جدی ایجاد کرد برای شناختی دقیقتر از رهبر آینده انقلاب که میتوانست با کمک مطالعه و تحلیلهای انتقادیِ بیطرفانه شکل بگیرد. نبود این شناخت به ساخته شدن تصوری غیرواقعی از آیتالله خمینی به عنوان رهبر ایدهآل انقلاب در میان گروههایی از مردم کمک کرد. شنیده شدن شعارهایی در رابطه با دوره پهلوی در روزهای اول تظاهرات، تفسیری مشابه را به ذهن متبادر میکند.
در چهاردهه گذشته، جمهوری اسلامی برنامه سیستماتیکی را برای دستکاری تاریخ دوره پهلوی به نفع تاریخ جمهوری اسلامی پیاده کرده است. بخش مهمی از این برنامه در محتوای کتابهای درسی تاریخ در مدارس و دانشگاهها متجلیست. شنیده شدن شعارهایی در روزهای اول تظاهرات سراسری در حمایت از دوره پهلوی این برداشت را موجب میشود که اقدامات حکومت برای مهندسی دانش تاریخی نسل جوان شکست خورده است. اما این شکست ابعاد گوناگونی دارد. سیاست جمهوری اسلامی در رابطه با آموزش تاریخ معاصر بیش از هر چیز موجب ضعف دانش تاریخی نقادانه در رابطه با نقاط مثبت و منفی دوره پهلوی و در نتیجه ایجاد تصورِ یک گذشته ایدهآل در بخشهایی از جامعه شده است.
در عین حال ذکر این نکته ضروریست که یاد نیک از رضاشاه میتواند وجوه مختلفی داشته باشد. رضاشاه یکی از شخصیتهای تاریخیست که داستانهای مردمی فراوانی که گاه ریشه در واقعیت تاریخی هم ندارند، حول اقداماتش شکل گرفته و در حافظه جمعی بخشهایی از جامعه ثبت شده و نسل به نسل انتقال مییابد. ساخت مستندهای تاریخی غیرانتقادی در مورد اقدامات پهلوی اول و البته کل دوران پهلوی در رسانههای خارج از ایران، بر گسترش نگاهی یک بعدی و حسرتوار در سطح جامعه نسبت به این دوران دامن میزند. به نظر میرسد یاد از رضاشاه و به طور کلی دوران پهلوی، بیش از هر چیز نمادیست از ابراز نیازی عمیق به حکمرانانی که بیش از هر چیز سودای ساختن کشور را در سر داشته باشند.
قدرت شبکه تلگرام
چنانکه نقش تأثیرگذار صنعت چاپ در انقلاب مشروطه، نقش اعلامیهها، شبنامهها و نوار کاست در انقلاب ۵۷ و نقش اینترنت و شبکههای اجتماعی چون فیسبوک و توئیتر در جنبش ۸۸ بسیار مورد توجه قرار میگرد، نقش شبکه تلگرام به عنوان عاملی مؤثر در بروز و سازماندهی تظاهرات ۹۶، همینطور در شکلگیری و پخش شعارها قابل بررسی است. تحلیل دقیق این موضوع پژوهش و پیمایش گستردهای میطلبد اما با توجه به شواهد میتوان گمانهزنیهایی صورت داد.
وزارت ارتباطات در خرداد ماه امسال از این خبر داد که ۳۳ میلیون شهروند ایرانی با موبایلهای شخصی به اینترنت وصل میشوند. همینطور باشگاه خبرنگاران جوان با فاصله چند ماه تعداد کاربران اپلیکیشن تلگرام در ایران را بیش از ۴۰ میلیون نفر اعلام کرد. این ارقام نشاندهنده چند برابرشدن تعداد کاربران تلفنهای همراه هوشمند و به تبع آن افزایش قابل توجه امکان دسترسی به شبکههای اجتماعی در چند سال گذشته در ایران است.
در کنار استفاده گسترده از تلفن همراه هوشمند به عنوان یک ابزار ارتباط جمعی که هزینه و موانع اقتصادی و فرهنگی تهیه آن در قیاس با ابزارهای ارتباطی دیگری چون کامپیوتر، ماهواره و تلویزیون کمتر است، عواملی شبکه تلگرام را در مقایسه با دیگر شبکههای اجتماعی به مدیومی قابل دسترس برای اکثریت جامعه با زمینههای گوناگون فکری، فرهنگی، اقتصادی و غیره تبدیل میکند. میدانیم که شبکه تلگرام، به طور معمول در ایران فیلتر نیست و استفاده از آن قانونیست. دیگر اینکه طراحی ساده شبکه تلگرام که آنرا شبیه به ابزارهای سنتی انتقال یک طرفه اطلاعات میکند، امکان استفاده از این شبکه اجتماعی را برای اقشار گوناگون جامعه حتی در دورافتادهترین نقاط ایران بالا برده است.
این دسترسی آسان به شبکهای که اخبار غیرسانسور شده و مطالبی مطابق ذائقه عموم را به آسانی و با سرعت انتقال میدهد میتواند نقش عمدهای در خبررسانی و تقویت انگیزه جمعی برای اعتراض ایفا کند. همچنین نقش چرخش اطلاعات در این شبکه را میتوان به نوبه خود در شکلگیری شعارها و شباهت میان آنها در نقاط مختلف ایران مؤثر دانست.
لازم به ذکر است که این تحلیل بیشتر بر مبنای مشاهدات یک هفته گذشته شکل گرفته است. مطمئناً با گذشت زمان بررسی دقیقتر و جامعتری میتوان ارائه داد.