فخری جان
شش سال است که به جرم خوردن میوه ممنوعه «نقد عملکرد رهبر» محکوم به زندگی در اوین رنج و آگاهی و آزادی شده ام و بنابر این از شرکت در جشن تولد تو محرومم ولی کیست که نداند:
گر تنم دور افتاد از هم نفس
جان مشتاقم بدو نزدیک و بس
تولدت را در بهشت آساترین ماه زمینی در پانزدهم اردیبهشت تبریک می گویم و تندرستی و شادابی و سربلندی ات را از خداوند خواهانم. وجود تو برای بسیاری عزیز است به خصوص برای من که در ۳۴ سال گذشته از لطف و محبت هایت بهره مند بوده ام. اعتراف می کنم که آسودگی خاطر خویش را مرهون وفاداری و فداکاری و نیز شکیبایی و پشتیبانی تو هستم.
قدح پر کن که من در دولت عشق
جوان بخت جهانم گرچه پیرم
همسر سبز و بهاری ام
خداوند را سپاسگزارم که در راه دشوار و پرمخاطره صید گوهر عدالت و آزادی و نفی فساد و تک صدایی و طالبانی گری مرا به داشتن پدر و مادری صبور و بزگوار، دخترانی همراه و بردبار و همسری حامی و پرهیزگارمتنعم و مفتخر کرده است. با چنین سرمایه بزرگی چه باک اگر آقای صادق لاریجانی با چشم بستن بر موازین قانونی، دینی و اخلاقی زندانیان سیاسی را در ردیف سارقان مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر قرار می دهد تا نقض مسلم ترین حقوق شان موجه شود. بگذریم ازاین که وقتی با تحرکات غیرقانونی داعش وطنی مواجه می شود که آشکارا بزرگان جامعه را تهدید می کنند و در روز روشن به ایجاد رعب و وحشت و حتی ضرب و شتم چهره های دلسوز می نمایند، لکنت زبان می گیرند و خط و نشان کشیدن را از یاد می برند. روشن است که از ایشان چشم یاری نباید داشت بلکه به تعبیر امام سجاد (ع) «باید به کسی پناه برد که با او می توان بی نیاز شد و بی او بی نیاز نمی توان بود.»
گیرم نه پیر مغان در به روز بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم؟
بهشتی خویم
هرچه ریاکاری در ارکان حکومت رایج تر می شود، با حافظ که جانانه به مبارزه با این پدیده شوم پرداخت، انس بیشتری می گیرم. در پلیدی و خطرناکی ریا همین بس که پیامبر اکرم (ص) آن را شرک اصغر خوانده و فرمود: «بر امت خویش از هیچ چیز چنان نمی ترسم که از ریا» خواجه شیراز نیز فسق و گناهی بالاتر از آن نمی شناسد. او که پیام آور مداراست و انسان ها را فرامی خواند تا جنگ هفتاد و دو ملت را عذر بنهند و خدا را در همه جا، مسجد و کنشت و میخانه ببینند. اما وقتی به سالوس ورزان می رسد، بی تحمل می شود. هم خود جام می گیرد و ازاصل ریا دور می گردد و هم از زاهد خودبین می خواهد که از او دور شود چون تاب دیدن و شنیدن تزویر ندارد. جرم نابخشودنی ریاکاران دین به دنیا فروش، نزد لسان الغیب آن است که خود سراپا عیبند و در دیگران جز عیب نمی بینند. خود مست غرورند و با این حال در تعقیب دردی کشانند و در دیگران جز عیب نمی یابند. خود لقمه شبهه ناک می خورند ولی در پوستین خلق می افتند تا مانع حرام خواری شوند. آن چه حافظ را به خشم می آورد آتشی است که زهد ریایی به خرمن دین می زند و ایمان مردم بر باد می دهد. به باور من خانه قوم ریاکار در میان ملتی که چنین شاعر عارفی دارد، هم چون خانه عنکبوت سست و لرزان است. اگرچه ظاهری منسجم و حساب شده دارد. یکی از مهم ترین دلایل مخالفت من با هرگونه استبدادی چه سکولار و چه دینی، رشد مفاسد اخلاقی بویژه ریا و دورویی و نفاق و تملق در آن رژیم است:
احوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان
کردم سوال صبحدم از پیر می فروش
گفتا نه گفتنی است سخن گرچه محرمی
درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش
یار دلبندم
شنبه ها برای من فرح بخش ترین روز هفته است. چرا که تو را در این روز ملاقات می کنم. این را نگهبانان نیز متوجه شده اند زیرا نمی توانم شادمانی خود را پنهان کنم:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
می دانی که شب و روزی نیست که دعایت نکنم. برای همه چیز از تو ممنونم و با سربلندی می گویم دوستت دارم بیش از همیشه و می بوسمت حتی از پشت شیشه!
حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار
ثناگویت مصطفی
اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
کلمه