سرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر محبوس در زندان قرچک، طی نامهای به رییس سازمان زندانها، خواهان تعطیلی این زندان ویژه زنان به دلیل شرایط غیر استاندارد، غیر بهداشتی و غیر انسانی آن شد.در بخشی از این نامه که در صفحه فیسبوک رضا خندان، همسر نسرین ستوده، منتشر شد، این وکیل زندانی خطاب به رییس سازمان زندانها نوشته است که این سازمان وابسته به قوه قضاییه باید «نسبت به تعطیلی زندان قرچک به دلیل شرایط غیراستاندارد و غیرانسانی این زندان، اقدام و زندانی درشان زنان ایران در منطقهای مناسب احداث کند.»
ستوده در نامه خود به رییس سازمان زندانها تاکید کرده است که اولین شرط احداث یک زندان، وجود آب و هوای مناسب است، در حالی که زندان زنان قرچک نه آب سالم دارد و نه هوای مناسب برای تنفس» و «فضاهای داخل زندان مخروبه و به حدی فشرده و تنگ با سقفهای کوتاه و بدون پنجره و تهویه مناسب است که شرایطی غیرانسانی را ایجاد کرده است و بوی نامطبوع زندان حتی برای پرسنل آن نیز آزار دهنده است».
رضا خندان، همسر نسرین ستوده، در صفحه فیسبوک خود از قول پرسنل زندان قرچک، نوشت که ده سال پیش زندانیان زن به طور موقت به زندان قرچک منتقل شدند تا در اولین فرصت، زندانی برای زنان ساخته شود، زندانی که تاکنون هیچ اقدامی برای ساخت آن صورت نگرفته است.
زندان قرچک ده بند دارد و هر بند از ده کابین تشکیل شده است و هر کابین نیز ۴ تخت سه طبقه دارد، یعنی هر کابین ۱۲ نفر ظرفیت دارد و در هر بند ۱۲۰ تا ۳۰۰ نفر جا میشوند با این حال جمعیت زندان قرچک بین یک هزار و ۵۰۰ تا دو هزار زندانی زن متغیر است.
تاکنون گزارشهای متعددی درباره وضعیت بسیار بد زندان قرچک ورامین منتشر شده است از جمله سپیده قلیان، فعال مدنی که اکنون نیز زندانی است سال گذشته در دورهای که از زندان قرچک آزاد شده بود، در صفحه توییتر خود شرحی از وضعیت این زندان منتشر کرد.
او از جمله تاکید کرد که «زندان قرچک ورامین در بیابانهای حوالی شرق تهران در ابتدای جاده شهرری به سمت قرچک واقع شده است اما در حقیقت قرچک آخر دنیاست».
قلیان با اشاره به اینکه این زندان «آب آشامیدنی ندارد، معمولا فاضلاب بالا میزند و آب شور هم قطع میشود» و «وضعیت غذا در زندان قرچک فاجعه است»، نوشته بود که در زندان قرچک «تحویل لباس و وسایل از سمت خانواده ممنوع است»، «زنده بودن در قرچک بسیار گران است» و «با کوچکترین اعتراضی زندانی را راهی [بیمارستان روانی] امینآباد میکنند».
به گفته قلیان زندان قرچک «آب آشامیدنی ندارد، معمولا فاضلاب بالا میزند و آب شور هم قطع میشود. تحویل لباس و وسایل از سمت خانواده ممنوع است.»
این فعال مدنی با تاکید بر این که «وضعیت غذا در زندان قرچک فاجعه است»، نوشت که «جیره غذای افراد ناچیز است. آشپزخانه هیچگونه امکانات صنعتی و بهداشتی متناسب با تهیه غذای دو هزار زندانی را ندارد».
او تاکید کرد که «زنده بودن در قرچک بسیار گران است. خرید لباس، آب آشامیدنی، خرید تایم تلفن، خرید کنسرو به علت غیر قابل خوردن بودن غذای زندان، بخشی از این هزینهها هستند که زندانی باید متقبل شود».
قلیان از جمله اشاره کرد که وقتی «۴۰۰ نفر در یک صف برای خرید چهار تا کنسرو» میایستند و این وضعیت در مواردی سبب بروز درگیری میشود اما پرسنل زندان با عدم کنترل فضا «همواره میخواهند زندانی را یک جانی نشان دهند.»
در گزارش توییتری قلیان همچنین درباره وضعیت ملاقات زندانیها نیز آمده که «زندان قرچک در بیابان است و خانوادهها به سختی برای ملاقات میآیند. فقط چند کابین است که نهایتا ۱۵ دقیقه حق صحبت به صورت کابینی داری و اگر ملاقات غیرکابینی بخواهی باید از هفتخوان رستم رد شوی.»
این فعال مدنی همچنین نوشت: «آنچه که در گوش ما فرو کردهاند خطرناک بودن مجرمین/متهمین عادی است درحالی که دروغ است. زندانیان بیپناه هیچ آزاری به زندانی نمیرسانند» و عدم امنیت در زندان قرچک برای تمام زندانیان است.