شنبه ۲ ژانویه ۲۰۱۶
سال نو ۲۰١۶ میلادی را به همه ایرانیان مسیحی و دوستان مسیحی ایرانیان در سراسر جهان شادباش می گویم؛ و امیدوارم که این سال نو نوید دهنده تحولاتی به سوی آزادی و نجات ملت ایران از ستمگری و فساد باشد، تا ما ایرانیان بتوانیم سال نو را آغازی نو بدانیم.
روند پاکسازی جهان از رژیم های ستمگر و دولتهای استعمارگر در طی هفت دهه گذشته، و امروزه بیرون آورده و آشکار شدن واپسگرایی و تروریسم مذهبی نشان می دهد که جامعه جهانی برای یک تمدن نوین آماده سازی می شود. جهانگرایی هرگز بدست نخواهد آمد مگر اینکه همه کشورهای جهان مردمگرا شوند و حقوق بشر سازمان یافته گردد. بازگشت طاعون افراطگرایی مذهبی و خشونت وحشیانه، و بازگشت دسیسه های سیاسی بین المللی برای هدفهای تاریخ گذشته گسترش ارضی و رویاهای استعمارنو، این نوید را می دهد که این بار آنها برای همیشه ریشه کن و نابود شوند. این اراده جامعه بشریست تا بتواند به نظم نوینی از همبستگی سیاسی دست یابد، آرمانی که نخستین بار کورش بزرگ ۲۶ سده پیش بنیانگذاری کرد.
رژیم های ستمگر، فاسد و منفور که تا حدود سد سال پیش بر بیشتر کشورهای جهان حاکم بودند اکنون به شمار انگشتان دست کاهش یافته اند؛ ولی شوربختانه بیشترشان در خاورمیانه هستند. آنان که هنوز باقی مانده اند از سرنوشت دیکتاتورهایی چون میلسویچ، صدام حسین، معمر قذافی، و امروز بشار اسد که کشورش ویرانه شده و مردمش قتل عام یا آواره شده اند، درس عبرت بگیرند.
رژیم های مذهبی، که همیشه با تبعیض و خشونت و در میان فساد سازمان یافته حکومت کرده اند، باید راه را بر سکولاریسم که در آن همه شهروندان برابر باشند، و همه کشور توسط کارشناسان اداره شود نه اهل عبا، باز کنند. بیشتر کشورهای اسلامی در این منطقه با بدترین درجه فساد و خشوت اداره میشوند.
مسیحیت هم در اروپا روزهای سخت خود را داشته است. سده ها به درازا کشید تا کلیسا به این آگاهی برسد که حکومت مذهبی بر کشورها تنها می تواند به فساد، خشونتگرایی و عقب افتادگی بیانجامد. مسحیت سرانجام جایگاه خود را پیدا کرد، و به تدریج احترام خود را در دل همه مردم بدست آورد. برای اسلام بیشتر طول کشیده است. دلیلش وجود ابرقدرتهایی است که در امور کشورهای کوچک مداخله و آنها را با تحمیل رژیم های مذهبی تندرو، و نیز خطرهای موجودیتی، سرگرم می کنند تا بتوانند به غارت دارایی های طبیعی و ثروت آنان بپردازند.
در این فرصت سال نو مسیحی، من باید پاپ فرانسیس شانزدهم را بستایم، که خود را نمونۂ آنچه یک رهبر مذهبی باید باشد نشان داده است. در حالیکه رهبران مذهبی افراطگرا چون مفتی مکه که همه شیعیان را مرتد اعلام و قتل آنان را خواستار شده، گروه داعش که قتل عام، غارت و تجاوز میکند و به بردگی می گیرد؛ و جمهوری اسلامی که که میان شهروندانش تبعیض بر پایه مذهب و جنسیت قایل می شود؛ پاپ فرانسیس صلح و رواداری را ترویج می کند: “زمان آن رسیده که ما همه گونه تعصب را کنار بگذاریم،” و در احترام به زن: “زنان درکلیسا مهمتر از اسقف ها و کشیش ها هستند.” همه مذهب ها درست هستند، زیرا آنها در قلب مردمی که آنها را باور دارند درست هستند.
کلیسای کاتولیک براستی تکامل خوشامدی را طی کرده است. پاپ فرانسیس شانزدهم، و پیش از او پاپ جان پال دوم، بیشترین نقش را در بلوغ کاتولیسم داشته اند. کلیسای کاتولیک باید مدلی برای مذهب های سنی و شیعه اسلام باشد. تا زمانی که چنین شود، باور دارم بر پایه معنایی که ما مسلمانان برای واژه “مسلمان” قایل هستیم، پاپ فرانسیس که آشتی و رواداری و برابری را موعظه می کند، تنها مسلمان در جهان است. من پیشنهاد می کنم که پاپ فرانسیس شانزدهم برای جایزه صلح نوبل سال آینده نامزد شود.
کورش زعیم
دبیر سیاسی همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران
٣١ دسامبر ۲۰١۵م – ١۰ دی ١٣٩۴خ
بخشها