قبل از انقلاب، بنّایی میکرد و بعد از انقلاب، پیمانکار اداره آب کرمان شد. به مهاباد رفت و اعتراضات کُردها را با شدت سرکوب کرد. با آغاز جنگ، وارد عملیات شد اما هیچ موفقیت خاصی در قامت فرماندهی عملیات به دست نیاورد و همیشه جزو نفرات دستِپایین جبهه بود. در عملیات فتحالمبین و ابتدای جنگ، سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله بود و در آن عملیات شکست خورد و صدمات بزرگی ایجاد شد. تا آنجا که وی از فرماندهی برکنار شد ولی با وساطت حسن باقری، به مسئولیت خود بازگشت و تا آخر جنگ هم ارتقای خاصی نداشت. در عملیات خیبر، والفجر۸ و کربلای۵ نیز بعنوان مسئولیت پشتیبانی و خطشکن حاضر بود و بیشتر نقشهای فرعی داشت.
سلیمانی در طول جنگ، ناشناخته و کمنام و نشان بود و جایگاه خاصی به دست نیاورد.
بعد از پایان جنگ، مسئولیت امنیت شرق کشور در برابر مواد مخدر و قاچاق را برعهده گرفت و در سال ۱۳۷۶ با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، سلیمانی به فرماندهی سپاهقدس ارتقا یافت، ولی رسانهای نشد. دخالتهای او در جنگهای داخلی افغانستان، مشهود و مستند است.
سلیمانی از آغاز حضور نیروهای آمریکا در عراق و سال ۲۰۰۳، برای انجام عملیات علیه نیروهای آمریکایی، به تأسیس و پشتیبانی گروههای شبه نظامی مسلح پرداخت و آنها را پرورش داده و تجهیز کرد که این فعالیتها غالباً همراه با تلفات وسیعی در بین نیروهای امنیتی عراقی و شهروندان عادی همراه بود. این گروههای شبه نظامی، زیر نظر قاسم سلیمانی و با پشتیبانی سپاه قدس به شکل سریع و قارچ گونه رشد کردند و به چالشی جدی برای ثبات دولت عراق تبدیل شدند.
با آغاز جنگ لبنان و اسرائیل در ۲۰۰۶ ، سلیمانی برای تجهیز و کمک تسلیحاتی و آموزشی و مالی وارد بیروت شد و در آنکشور نه به خواست دولت قانونی لبنان، بلکه صرفا در حمایت حزبالله و سیدحسن نصرالله تلاش کرد.
قاسم سلیمانی از گروههای مسلح فلسطینی، حمایت مالی و نظامی میکرد. با کمک وی در نوار غزه کارخانه تولید سلاح ایجاد شد. او تسلیحات ایرانی و پول ملت ایران را در فلسطین خرج کرده و هیچگونه شفافیت خاصی در این موارد، وجود ندارد.
حمایت از اردوغان در کودتای ترکیه، از نکات مبهم جمهوریاسلامی و سلیمانی بوده و مشخص نیست که چرا در امور ترکیه دخالت داشتیم و به دنبال چه هدفی بودیم؟ درحالیکه در قضیه سوریه، درگیری نیابتی با ترکیه و حمایت ترکیه از داعش به خوبی مشاهده میشد.
با رویارویی مسلحانه «جامعه الحوثی» از سال ۲۰۰۴ علیعبداللهصالح، رئیسجمهور قانونی یمن در آن هنگام، از حسین بدرالدین حوثی برای گفتگو دربارهٔ مشکلات مردم صعده دعوت کرد. اما بدرالدین این دعوت را رد کرد. در پی آن، نیروهای امنیتی به حوثیها حمله کردند و پس از دو ماه او را کشتند. از این هنگام، گروه حوثی به گروههای شبهنظامی طرفدار جمهوریاسلامی تبدیل شد و نقش سلیمانی در حمایت مالی و تسلیحاتی پر رنگ است.
تا جاییکه دولت عبدربهمنصور که رییسجمهور دولت آشتیملی بود و با اتحاد تمام جناحها و اقوام به قدرت رسیده بود و با حوثیها نیز، قرارداد صلح ملی نوشته بودند، را سرنگون و کشور یمن، درگیر جنگ داخلی و صحنه مبارزه نیابتی ایران و عربستان گردید.
سلیمانی در هرکشوری حضور داشت، آنجا را به بیثباتی و هرجومرج میکشاند و اغلب بدون موافقت دولتهای قانونی اقدام میکرد.
در داخل کشور نیز، هیچگاه در کنار مردم و معترضان نبود و نقش او در تبلیغات سیاسی و حمایتانتخابات حکومتی مشهود بود. نامه سراسر تهدید سلیمانی خطاب به خاتمی، نقش سلیمانی و نیروهای خارجی تحت امر او برای سرکوب اعتراضات ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ و همچنین ۱۳۹۸ کاملا عیان و آشکار است. کدام میهنپرست میپذیرد که برای سرکوب اعتراض هموطنان، از نیروهای خارجی و اسحلهسازمانیشان استفاده شود؟ وظیفه سلیمانی بعنوان سرباز وطن، حمایت از مطالبات مدنی و صنفی مردم بوده ولی او در نقش سرباز ولایت و رژیم خامنهای، نقش سرکوبگر و اختناق را ایفا کرد.
او در سال ۱۳۹۱ و قبل از ظهور داعش، به توصیه خامنهای به سوریه رفت و از بشار اسد حمایت کرد و علیه مردم سوریه اقدامات شدید سرکوب انجام داد و سوریه را به جنگ داخلی کشاند تا آنجا که ابوبکر البغدادی که در تهران مشغول آموزش و فعالیت دینی بود قدرت گیرد و بر علیه آمریکا در ۲۰۱۳ داعش را پایهگذاری نماید. دروغی در رسانهها و جامعه ایران منتشر میشد که سلیمانی برای جنگ با داعش و دفاع از حرم به سوریه رفته ولی بارها، این دروغ افشا شده است. حتی نیروهای تحت فرماندهی سلیمانی در جنگ با داعش، بارها شکست خوردند و جوانان زیادی قربانی شدند و منابع زیادی به هدر رفت. در نبرد اسرائیل و فلسطین و لبنان نیز، اکثر مواقع شکست میخورد و انبارهای اسلحه و مهمات هدف قرار میگرفت و منفجر میشد. اوج بیتدبیری نظامی سلیمانی، زمانی بود که با فرمانده عراقی در تله امریکا قرار گرفتند و کشته شدند. سلیمانی موفقیت خاصی در طول خدمت نداشته و تنها با برجستگی رسانهای و پول مردم ایران و ظرفیت نیروهای افغانی و عراقی و پاکستانی و یمنی و لبنانی و فلسطینی منطقه را به آشوب و تشنج میکشید. نابودی داعش در عراق بهواسطه بمباران هوایی جنگندههای امریکایی و فتوای جهاد سیستانی و شیرازی و استقامت کُردهای عراقی حاصل شد و نقش سلیمانی، در پیامهای تبریک مراجع و مردمیِ عراق معین است که هیچ اسمی از سلیمانی و ایران نیاوردهاند. طارقهاشمی در مصاحبه عنوان کرد که حضور سلیمانی در عراق و سوریه، برای مبارزه با آمریکا و لغو موافقتنامه همکاری عراق و آمریکا بوده و اگر بیگناهانی کشته شوند نیز ادامه پیدا خواهد کرد. ریاضحجاب معاون بشار اسد در اردن فاش کرد که اعتراضات مردم سوریه، با دخالت و سرکوب سلیمانی، مدیریت شد. آیا منافع سوریه در زمان بازسازی به ایران رسیده است؟ یا فقط نقش جادهصافکن روسیه را با پول ایران و نیروهای انسانی خود بازی کردهایم؟
گزارشات فراوانی در مورد کِشت خشخاش و تولید مخدر صنعتی توسط حزبالله لبنان در خاک سوریه با کنترل و نظارت سلیمانی در جوامع علمی و اطلاعاتی منتشر شده است که هیچ پاسخ روشنی داده نشده.
الهام علیاف در مصاحبهای، سپاه قدس ایران و کشور ارمنستان را متهم کرد که بیش از ۳۰سال در فعالیت قاچاق مواد مخدر و انسان به اروپا فعالیت دارند و هیچ پاسخ روشنی داده نشده است.
نیکلاس مادورو نیز بعد از سرکوب اعتراضات مدنی در ونزوئلا و حمایت از دولت کمونیستیاش، از سلیمانی تقدیر و تشکر کرد. آیا سپاهقدس و شبهنظامیان تحت امر سلیمانی، در سرکوب مردم ونزوئلا نقشی داشتهاند؟ آیا بازار مخدر و قاچاق انسانی و اسلحه در امریکای جنوبی، با سلیمانی ارتباطی دارد؟
سلیمانی از هواپیمای مسافربری ایران، برای قاچاق سلاح و پول و سپر انسانی استفاده کرده است. سلیمانی برای سوریه، به روسیه سفر میکرد و با پوتین به گفتگو مینشست و در نقش وزیرخارجه ایران، ظاهر میشد. حتی ظریف، بعلت ناهماهنگیها استعفا کرد و مخالفت علنی داشت. ظریف معتقد بود که دستاورد برجام، توسط سلیمانی نابود شده است و هزینهها را برای ملت و مملکت افزایش داده است.
به نظر میرسد که کنوانسیون پالرمو و توافق CFT که دولت و مجلس ایران تصویب کرده بود، با مخالفت سیدعلیخامنهای برای حمایت از فعالیتهای قاچاق مهمات و مخدر و انسان توسط سلیمانی، در شورای نگهبان مردود شد و همچنان نیز، توضیح مشخصی داده نشده است.
در قضیه محکومیت بقایی و اختلاس پول ۱۰ میلیارد دلاری، احمدینژاد با نامهسرگشاده خطاب به سلیمانی، او را مطلع در سرنوشت پول دانست و از سلیمانی توضیح خواست. ولی هیچگونه شفافیت مشاهده نشد.
در مورد فساد مالی ۱۳هزارمیلیاردی کرمان نیز، اتهامات جدی به سلیمانی وجود دارد ولی هیچگونه اطلاعات خاصی مبنی بر تبرئه سلیمانی، وجود ندارد.
در پرونده زمینخواری با نام همسر سلیمانی که توسط سخنگوی شورای شهر تهران عنوان شد، هیچگاه دادگاه برگزار نشد و دادرسی صورت نگرفته است.
عدهای معتقد هستند که در ترور سلیمانی، بصورت گسترده و خاص، پوشش خبری و اطلاعاتی از طرف جمهوریاسلامی انجام گرفته است، ولی ترور شخصیتهای دیگر مانند دکتر بختیار و فرخزاد و قاسملو و … هیچگاه مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفت. عدهای معتقد هستند که در مورد محبوبیت سلیمانی، مبالغه شده است و برای نمونه، سلیمانی از صیادشیرازی و یا جهانبانی محبوبتر نیست. اغلب طرفداران سلیمانی، از بدنه حکومت هستند و از رژیم جمهوری اسلامی منفعت خوردهاند.
در مورد جمعیت حاضر در تشییع جنازه سلیمانی، پایگاه اطلاعرسانی راستیآزمایی، با بررسی علمی و آماری، اثبات میکند که جمعیت حاضر، بسیار کمتر از مقدار عنوان شده در رسانه جمهوریاسلامی بوده است و مُبالغه صورت گرفته است.
عدهای معتقد بودند که برای دفاع از کشور، لازم است که در سوریه و عراق و فلسطین و لبنان بجنگیم. آیا این نگاه فاشیستی و ناسیونالیستی، به قیمت تخریب همسایگان و ایجاد وحشت داخلی، خون ایرانی را رنگینتر از خون عراقی و افغانستانی و لبنانی و سوری و فلسطینی میداند و حاضر است که برای منافع خود، بقیه را قربانی کند؟ مگر اینگونه نبوده که در طول تاریخ، در برابر دشمن از مرزهای کشورمان دفاع کردیم و با خون خود، مملکت و عزت خودمان را حفظ کردهایم؟
در پایان، هرشخصی در طول دوران مسئولیت، ممکن است خدماتی برای ملت و مملکت خودش داشته باشد و دستاوردی حاصل شده باشد، ولی وقتی ارزنده خواهد بود که هزینه غیرمنطقی نساخته باشد و امکانات مالی و انسانی به هدر نداده باشد. لذا منتظر نتایج عملکرد سلیمانی با اسناد و مدارک و آمار هستیم. سلیمانی سردار ملی نبود و صرفا سرباز ولایت مطلقه خامنهای بود و هرزمان توانست، با قدرت از خامنهای و رژیم جمهوریاسلامی دفاع کرد. حتی به قیمت تخریب منابع و امکانات و نیروهای انسانی کشورمان ایران.
ا- حقگو
۱۲ دیماه ۱۴۰۰