سلامت اجتماعی با موضوع ضرورت پرداختن به سلامت اجتماعی کارگران- امیر رزاقی، جامعه‌شناس


تمام کوشش‌های انسانی در بستر سلامت شکل می‌گیرد و در صورت وجود سلامت، افراد جامعه قادر خواهند بود از دیگر منابع حیات بهره‌مند شوند. سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را نه فقط عدم بیماری یا ناتوانی بلکه حالت کامل رفاه جسمی، روانی و اجتماعی تعریف کرده است. سلامتی انسان از حقوق اولیه‌ی اوست و بایستی منابع اساسی برای تامین سلامت را در دسترسی داشته باشد. ابعاد سلامت متنوع می‌باشد و ما بیش‌تر با بعد جسمانی آن آشنا هستیم، اما باید به این موضوع باور داشت که تمام ابعاد سلامت در جایگاه خود حائز اهمیت هستند. درک و شناخت همه جانبه‌ی سلامت ایجاب می‌کند، نظام‌ها و ساختارهایی که وضعیت اجتماعی اقتصادی و محیط فیزیکی را در کنترل و تسلط خود دارند و  بر سلامت و رفاه فرد و جامعه تاثیر می‌گذارند، در نظر بگیرند.

سلامت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که در چند دهه‌ی اخیر به عنوان عوامل موثر بر کیفیت زندگی  مورد توجه قرار گرفته است. سلامت اجتماعی ترکیبی از چند عامل است که در مجموع نشان می‌دهند چقدر یک شخص در زندگی اجتماعی‌اش مثلاً به عنوان همسایه، همکار و شهروند عملکرد و کنشی مناسب دارد. امروزه سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامت، در کنار سلامت جسمی و روانی و معنوی نقش و اهمیت گسترده‌ای یافته است؛ به گونه‌ای که دیگر، سلامتی فقط عاری بودن از بیماری‌های جسمی و روانی نیست، بلکه چگونگی عملکرد انسان در روابط اجتماعی و چگونگی تفکر وی از اجتماع نیز به عنوان معیارهای ارزیابی سلامت فرد در سطح کلان جامعه به شمار می‌رود.

سلامت اجتماعی هم در سطح فردی و هم در سطح جامعه مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. “لارسن” سلامت اجتماعی را نوعی ارزیابی فرد از کیفیت روابطش با خانواده و دیگران و گروه‌های اجتماعی تعریف می‌کند. وی معتقد است که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می‌سنجد که نشانگر رضایت یا نا‌رضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعی است و در واقع، شامل پاسخ‌های درونی فرد، یعنی احساس و تفکر و رفتار است . “کییز” سلامت اجتماعی را ارزیابی شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با دیگران، نزدیکان و گروه‌های اجتماعی می‌داند که او نیز عضو آن‌هاست. کییز پنج شاخص اساسی را برای سلامت اجتماعی پیشنهاد کرده است: شکوفایی اجتماعی،  همبستگی اجتماعی،  پذیرش اجتماعی،  مشارکت اجتماعی،  انسجام و یک‌پارچگی اجتماعی.

در حوزه‌ی نظریات اجتماعی نیز از سوی جامعه‌شناسان این مبحث مورد توجه قرار گرفته است، “دورکیم”، از بُعد همبستگی اجتماعی، تقویت روح جمعی و منفعت اجتماعی آن را مورد بررسی قرار داده است. هم‌چنین بسترسازی و تقویت رفتارهای صادقانه، عملکردهای متعهدانه‌ی فردی، تربیت، مشارکت پایدار در توسعه‌ی فردی و اجتماعی می‌تواند در رشد سرمایه‌های اجتماعی و بر روی معیارهای سلامت اجتماعی موثر باشد.

کارگران رکن اصلی اقتصاد می‌باشند بار اصلی تولیدات و ارائه‌ی خدمات بر دوش آنان بوده و نقش بسیار مهمی در توسعه ایفا می‌نمایند. آنان برای آن‌که بتوانند نقش خود را به درستی ایفا کنند، باید از سلامت، توانایی‌ و مهارت‌های لازم برخوردار باشند. کارگری که از سلامت و توانایی برای رویارویی با مسائل، مشکلات، کشمکش‌ها، ناملایمات غیره برخوردار باشد، می‌توانند کارایی مناسبی داشته باشد. بنابراین توجه به سلامت این طبقه‌ی اجتماعی  به ویژه سلامت اجتماعی آن‌ها، تاثیر مهمی بر سلامت جامعه و توسعه‌ی اقتصادی کشور خواهد داشت.

اشتغال ثابت و امنیت شغلی نقش عمده‌ای در کسب مهارت‌های اجتماعی، تجارب، تقویت شبکه‌ی اجتماعی و در نتیجه، سلامت اجتماعی دارد.

آن‌چه در مباحث اجتماعی در خصوص کارگران بیش‌تر مطرح است، بحث نابرابری‌ها و تبعیض‌ها است. احساس وجود نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی، توزیع نادرست درآمد، فقر، نبود تامین اجتماعی پایدار و مستمر در بین کارگران بر روی اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی و هم‌چنین رفتارهای آنان تاثیر به سزایی دارد که سبب کاهش سلامت اجتماعی می‌گردد. درآمد مناسب می‌تواند نقش مهمی در شکل گیری هویت سالم و عزت نفس آنان داشته باشد.

در مبحث سلامت اجتماع در خصوص کارگران به مانند دیگر طبقات و قشرهای اجتماعی با شاخص‌هایی مواجه هستیم. یکی از مهم‌ترین مسائلی که مورد توجه قرار می‌گیرد “شاخص امید به زندگی” است. در واقع شاخص امید به زندگی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های توسعه یافتگی نیز هست. آن‌جا که امید به زندگی بالا‌تر است فرض بر این است که آن جامعه توسعه یافته‌تر و دارای سلامت، به ویژه سلامت اجتماعی مناسب است. متاسفانه امروز در طبقه‌ی کارگر یک رنج مضاعف را شاهد می‌باشیم، بسیاری از کارگران سال‌های پایان عمر خود را توام با بیماری می‌گذرانند و دسترسی مناسبی به امکانات و خدمات رفاهی و اجتماعی مناسب ندارند و این موضوع امید به زندگی در کارگران را کاهش می‌دهد.

با توجه به مطالعات انجام شده در خصوص سلامت اجتماعی بر روی زنان، دانش‌‌آموزان، کارکنان سازمان‌ها، معلمان و غیره و تعمیم آن به کارگران می‌توان از عوامل موثر در سلامت اجتماعی به علائم و مظاهر بیماری (درد و ناراحتی و غیره)، موقعیت و شرایط بدن از نظر توانایی عملکردها و کارکردها (معلولیت‌ها، قابلیت تحرک و غیره)، فعالیت‌های مرتبط با نقش اجتماعی (تاهل و خانواده، محیط و غیره)، عملکرد کلی در جامعه (روابط اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی، تفریحات، فراغت و غیره)، خواب و استراحت به مقدار ضروری (خستگی و خواب راحت)، انرژی و سرزندگی (سطح استقلال، توانایی کار و غیره)، وضع و موقعیت عاطفی (عزت نفس، احساسات مثبت، قوای روحی، اعتقادات شخصی و غیره)، احساس فردی از سلامت (انرژی، روابط جنسی و غیره)، رضایت کلی از زندگی و ابعاد مختلف آن (منابع مالی، امنیت و پایگاه اجتماعی و اقتصادی و غیره) اشاره نمود.

مطالعات انجام شده در خصوص سلامت اجتماعی به ویژه در حوزه‌ی کارگری با توجه به اهمیت و ضرورت آن مطالعات، جامع و کافی صورت نگرفته است و خلاء تحقیقاتی وجود دارد. لازم است مراکز علمی و دانشگاهی ایران و دانشجویان و پژوهشگران توجه لازمی نیز به این مهم داشته باشند و سازمان‌های مرتبط با بررسی و اتخاذ سیاست‌های درست و راهکارهای مناسب در بهبود سلامت اجتماعی کارگران و ارتقاء سلامت جامعه نقش به سزایی را ایفاء نمایند.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است