روشهای حاکمیت نامتمرکز: چگونه مردم میتوانند بر خود حکومت کنند؟
برنامه #جریان_سوم برای حاکمیت مردمی
جهان امروز در تمامی صنایع و حیطههای اجتماعی به سمت عدم تمرکز (decentralization) پیش میرود. در مورد ساختار حکومت، اولین برداشت اکثر مردم از عدم تمرکز، فدرالیسم است یعنی تأسیس حکومتهای محلی یا ایالتی که هرکدام به صورت مجزا در ایالت مربوطه حکومت کرده، اما تابع یک دولت فدرال مرکزی و قانون اساسی یگانه قرار میگیرند. اگرچه فدرالیسم میتواند در کشورهایی که دارای بافت جمعیتی، فرهنگی و اقتصادی متنوعی هستند، کارآمد باشد (زیرا شاید مقررات و مصوباتی که در یک ایالت کارآمد باشد در ایالت دیگر نباشد)، اما منظور ما در اینجا از عدم تمرکز، به فدرالیسم محدود نمیشود. در واقع، فدرالیسم ضعفهایی نیز دارد و ضرورتا حاکمیت مردمی را تضمین نخواهد کرد.
دلیل این برداشت محدود و تنگ نظر از حاکمیت نامتمرکز عدم درک تفاوت بین حکومت (government) و حاکمیت (governance) است. به بیان ساده، ما در اینجا از عدم تمرکز حاکمیت صحبت میکنیم و نه الزاما حکومت. حاکمیت، فرآیند تصمیمگیری بر سر منابع و نحوه قانونگذاری و مدیریت است. حکومت نهادی است که مسئول انجام این امور قلمداد میشود، اما میتواند نباشد و یا تنها نهاد انحصاری برای انجام این کار نباشد.
فنآوری امروز، سیستم مدیریت اطلاعات به صورت شبکهای، اینترنت اشیاء و فن آوری بلاکچین (blockchain) در حال دگرگونی در شیوه حاکمیت است. به بیان دیگر، ما با کمک اینترنت، فنآوری ارتباطات و مدیریت اطلاعاتی و شبکههای غیرمتمرکز میتوانیم سیستمی طراحی کنیم که مردم به معنای واقعی کلمه، بر خود حکومت کنند. برنامه ما برای حاکمیت مردمی و دموکراسی مستقیم باید از این فنآوریهای جدید بهرهمند شود. پس تصور ما از حاکمیت نامتمرکز به یک مفهوم سنتی و محدود فدرالیسم محدود نمیشود. برای روشن شدن مطلب، چند مثال را ذکر خواهم کرد. این مثالها فقط بخش کوچکی از تواناییهای بالقوه فن آوری امروز برای حاکمیت نامتمرکز است.
💠 مدیریت بر تخصیص بودجه: آیا شما میدانید که شهرداری شما، بودجههای خود را صرف انجام چه کارهایی میکند؟ چه درصدی از آن هزینه پرسنل و کارمندان میشود و چه درصدی صرف تامین منابع؟ چه کسی برای این تخصیص بودجه تصمیمگیری میکند؟ چطور میتوانید دریابید که مسئولین دزدی و فساد نمیکنند؟ ممکن است فکر کنید در یک حکومت دموکراتیک و آزاد، رسانههای مستقل و آزاد میتوانند شما را از نحوه مدیریت شهرداری شهر خود با خبر سازند. اما شهروندان در مقابل، جز سر تکان دادن یا ابراز نارضایتی چه میتوانند بکنند؟ این سطح اندک نظارت عمومی مربوط به گذشته است. در عوض، شهروندان میتوانند به عنوان کاربران یک شبکه جامع، هر تخصیص بودجه را با یک سیستم رأیگیری درونی تایید کنند و تمامی هزینهها و درآمدها در یک پایگاه داده نامتمرکز ثبت و قابل ردیابی باشند. تمام اطلاعات (غیرحساس) را میتوان در این شبکه به اشتراک گذاشت طوری که هر تصمیمگیری مسئولین شهرداری نیازمند تایید اکثریت شبکه باشد. شما به عنوان یک شهروند عادی، با رجوع به بلاک چین (یا همان پایگاه داده نامتمرکز) قادر خواهید بود که کوچکترین مسیر مالی و تراکنشهای شهرداری را ردیابی کنید. وقتی باغبانی، پارک کنار خانه شما را آبیاری میکند، خواهید دانست که بودجه آن از کجا تامین میشود، هر کسی چقدر درآمد و مزد دریافت میکند و بسیاری از موارد دیگر. در صورتی که تخلفی رخ بدهد، شهروندان از آن آگاه خواهند شد زیرا تمامی اطلاعات و مسیرهای مالی شفاف و قابل ردیابی است. هر شهروندی میتواند نسخهای از تمامی پایگاه داده شهرداری را داشته باشد. آنچه در اینجا میگویم خیال پردازی درباره آینده نیست، فنآوری این امر همین اکنون موجود است (حتی شما میتوانید همین اکنون، نسخههایی از آن را دانلود کنید) و جهان دیر یا زود به سوی این مدیریت نامتمرکز قدم خواهد برداشت.
💠 سیستمهای رأیگیری: در ایران آینده ما، نگرانی و مجادله بر سر تقلب در انتخابات (مانند انتخابات در سال ۸۸)، برای ایران آینده ما، چیزی مربوط به گذشته خواهد بود. فرزندان ما به ما خواهند خندید که چگونه دولت توانست میلیونها رأی را جابجا کند. فنآوری امروز، میتواند تقلب در انتخابات را امری غیر ممکن سازد. در اینجا مجال پرداختن به جزئیات فنی نیست. ولی فقط اشاره میکنم که سیستم ثبت اطلاعات میتواند مطابق یک مکانیزم توافق بیزانسی، طوری باشد که کاربران شبکه بدون نیاز به اعتماد به یکدیگر، اطلاعات درست را ثبت کنند. هر تقلب، یا دستکاری در ثبت اطلاعات به سرعت توسط اعضای شبکه تشخیص داده می شود.
💠 ثبت اسناد و املاک: با به کارگیری فن آوری ثبت اطلاعات به صورت نامتمرکز و در پایگاه دادههای توزیعی، زمینخواری و مناقشات حقوقی بر سر مالکیت را ناممکن خواهیم ساخت. سیستم قضایی کشور، دیگر نیازی به صرف مخارج هنگفت برای حل و فصل منازعات بر سر املاک و داراییها نخواهد بود زیرا در یک شبکه نامتمرکز، تمامی نقل و انتقالات املاک ثبت میشود، این ثبت توسط افراد مختلف صورت میگیرد و توسط افراد مختلف هم تایید میشود و نیازی به وجود یک ناظر مرکزی نیست. کسی قادر نخواهد بود که آن را دستکاری کند زیرا پایگاه داده آن در اختیار هزاران نود در شبکه قرار دارد و هیچ تراکنشی بدون تایید آنها، انجام نخواهد شد. به جای دلالان مسکن، این نودها هستند که با تایید تراکنش میتوانند کارمزد اندکی دریافت کنند و به این ترتیب خریداران و فروشندگان املاک و یا مؤجرین و مستاجرین، از شر پرداخت کمیسیونهای گزاف به دلالان مسکن خلاص خواهند شد.
حاکمیت نامتمرکز به آینده بشریت تعلق دارد و مطمئنیم مخاطبین اینقدر باهوش هستند که آن را فقط به فدرالیسم محدود نکنند. فدرالیسم میتواند یکی از روشهای حکومتداری مثبت و مفید برای توزیع برابر امکانات در سراسر کشور باشد. اما فدرالیسم اصلا کافی نیست و اگر کشور همچنان به شیوه سنتی اداره شود، ما در نهایت به جای نهادهای فاسد مرکزی، چند نهاد فاسد محلی خواهیم داشت و بنابراین فقط فساد و سوء مدیریت را تکثیر کردهایم.
هم اکنون حکام حتی به اصطلاح دموکراتیکترین و پیشرفتهترین کشورهای جهان نیز در برابر این تواناییهای بالقوه برای حاکمیت مردمی، مقاومت میکنند، زیرا آنها نیز نمیخواهند قدرت را تمام و کمال به مردم واگذار کنند. اصحاب قدرت و رسانه هنوز سعی میکنند حاکمیت مردمی و دموکراسی مستقیم را غیر ممکن یا مساوی با هرج و مرج بدانند. اما ما با سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، فرصت فوق العادهای برای تاسیس مردمیترین حکومت جهان با بهرهگیری از پیشرفتهترین فن آوریها خواهیم داشت.