از مرور و یادآوری روزهای سیاه گذشته، علیرغم همه تلخی ها و درد ها، به منظور تلاش برای جلوگیری از تکرار آن در آینده گریزی نیست.
در سی و چند سالی که از آغاز جمهوری اسلامی می گذرد، تاکنون ما همواره شاهد اِعمال سیاستهای سرکوب و سکوت به شیوههای مختلف و با شدت و حدت متفاوت بودهایم. شیوه های فشار و سرکوب ممکن است در زمانهایی و بسته به شرایطی برای مدتی کم رنگ شده باشد، اما هیچگاه کنار گذاشته نشده و پس از هر فرودی با فرازی گستردهتر و همه جانبهتر رخ نموده است. نمونه آن وقایعی است که در طی چند ماه اخیر به وقوع پیوسته و نگرانیهای گستردهای را در میان همه انسان های آزاداندیش و آزادیخواه ایجاد کرده است. وقایعی از قبیل ناپدید شدن افراد و بی خبری از سرنوشت آنان و سپس پیداشدن ردِپایی از آنها در بازداشتگاههای مختلف. این بازداشتها تا آنجا پیش رفته که دامان اهالی فرهنگ و هنر و فضای مجازی را نیز گرفته است.از دیگر موارد، حمله به منازل و دفاتر کار افراد و سرقت اموال آنان و سند و مدرک فعالان سیاسی، وکلا و روزنامه نگاران و همچنین کنترل رفت و آمد و تلفن که به امری کاملا عادی تبدیل شده است. گذاشتن دستگاههای شنود حتی در حریم شخصی افراد و لغو ناگهانی و بدون دلیل سخنرانیهای شخصیتهای مختلف و برنامههای هنری و فرهنگی که حتی مجوز هم گرفته بودند؛ ندادن مجوز یا لغو مجوز تشکلهای مستقل از قبیل تشکلهای کارگری و روزنامه نگاری؛ افزایش دستگیریها و باز داشتهای بی رویه و سلیقه ای؛ بلاتکلیف گذاشتن دستگیر شدگان تا مدتهای طولانی در زندان؛ احضار و بازجویی فعالین سیاسی و مدنی و حقوق بشری؛ در کنار آن کاهش و لغو مرخصیهای زندانیان سیاسی و عقیدتی؛ باز گرداندن زندانیانی که در مرخصی بودند و افزایش فشار در داخل زندان ها و باز گذاشتن دست زندانیان اجیر شده برای ایجاد تنش و درگیری در محیط زندان به منظور افزایش محرومیتهای زندانیان سیاسی و بی اعتنایی به خواستهایی صنفی و حقوقی زندانیان که منجر به اعتصاب غذای طولانی مدت آنان میشود. بی توجهی به وضعیت زندانیان بیمار؛ تبعید غیر قانونی زندانیان سیاسی؛ عدم رسیدگی به درخواستهای زندانیان عقیدتی با وجود اعتصاب غذای طولانی مدت آنان؛ حمایتهای غیرقانونی متولیان قانون از قانون شکنان (مداحی که به مردم تیراندازی کرده بود) و توجیه کارهای آنها و غیرو.
همچنین، تشدید فشار به فعالین کارگری، از قبیل احضار و بازداشت و زندانی کردن و زندانی بریدنهای طولانی به منظور ساکت کردن هر گونه صدای مخالف و سرکوب حرکتهای اعتراضی کارگران. به گفته یکی از اعضای فعال تشکلهای مستقل کارگری از زمان روی کار آمدن دولت جدید برخورد با فعالین کارگری تندتر شده است، به گونه ای که ما شاهد زندانی شدن و جریمههای مادی آنان برای اعتراضهای صنفی هستیم. بازداشتهای غیرقانونی روزنامه نگاران و فعالین اجتماعی و اینترنتی توسط نهادهای اطلاعاتی و دستگیری و اعمال سرکوب کسانی که در ارتباط با موسیقی زیر زمینی هستند. در کنار همه اینها موج گسترده اعدامها در چند ماه اخیر و خطر اعدام قریب الوقوع فعالین فرهنگی و سیاسی عرب که موجی از اعتراض گروههای حقوق بشری را در همه جهان بهوجود آورده و در کنار آن افزایش اعدامهای مخفیانه در گوشه و کنار کشور به بهانههای گوناگون و فعالتر شدن دستگاههای اطلاعاتی موازی باعث می شود که بار دیگر نگرانیها از تکرار فاجعهای دیگر را در ذهنها شکل گیرد. فراموش نکنیم که همه این موارد هشداری است که به گوش باشیم و سکوت نکنیم.
ما مادران پا رک لاله با چشمانی نگران این وقایع را دنبال می کنیم و همگان را به مبارزه علیه “سیاست سکوت” فرا می خوانیم. ما با تاکید دوباره به خواستهای همیشگی خود، یادآور میشویم که برای جلوگیری از تکرار فجایع گذشته از قبیل اعدام زندانیان سیاسی، قتلهای زنجیره ای و قتل عام دگر اندیشان، باید وسیعا دست به افشاگری زد. ما معتقدیم که دیکتاتوری با ردایی جدید ولی با همان ابزارهای قدیمی وارد شده است.
مادران پارک لاله ایران
دوم بهمن ۱۳۹۲
http://www.mpliran.org/2014/01/blog-post_22.html