داوود هرمیداس باوند تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به عدم ارائه برنامه برخی نامزدها در خصوص مسائل مرتبط با سیاست خارجی و تهدیدهای بینالمللی علیه ایران عنوان کرد: رقابتهای انتخاباتی در هر کشور و آن هم در مقیاس ریاست جمهوری اساساً بر جذب آراء شهروندان و برجسته سازی یک جریان و تفکر سیاسی در هر کشور تاکید میکند و در راستای این امر، به تصویر کشیدن غیرواقعی بسیاری از نارساییها در دستور کار قرار میگیرد. به گونهای آمار و ارقام در این میان دستخوش بزرگنمایی میشود و عمده مسائل مربوط به اقتصاد، بیکاری، تجارت و تورم که با زندگی مردم ارتباط مستقیم دارد، توسط نامزدهای مخالف یک جریان «برجستهسازی» میشوند.
وی ادامه داد: زمانی که استراتژی خاص و مفید توسط یک نامزد مشخص برای طرح در مناظرات و حتی کمپینهای انتخاباتی وجود ندارد، تیم هدایت کننده وی اقدام به طرح پرسشها و مباحث انحرافی میکند تا بتواند مسائلی که نامزد موردنظر در آن ضعف دارد یا برنامه مدونی برای آن طرحریزی نکرده است را از کانون توجهات دور کند که در مناظرههای این دوره شاهد چنین سناریویی از سوی برخی از نامزدها بودیم.
عدهای از نامزدها علاقهای برای طرح مسائل مرتبط با سیاستخارجی نداشته و ندارند؛ چراکه اساساً تخصصی در این رابطه ندارند و حتی نمیتوانند برنامه خاصی برای آن تدوین کنند. از این منظر تنها جلب آراء مردمی مورد توجه آنها قرار گرفته است که راهبرد مرتبط با آن هم تاکید بر روزمرگی مردم بود. اما واقعیت این است که بسیاری از مردم درباره مباحث مربوط به سیاست خارجی اطلاعات کافی ندارند و نمیدانند که برخی از مسائل مطرح شده در مورد برجام و سیاستخارجی دولت فعلی بر خلاف واقعیت است.
این استاد دانشگاه در تشریح تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای که ایران را هدف قرار داده است، گفت: بدون تردید یکی از موضوعاتی که باید در سطح یک تهدید منطقهای به آن نگاه شود پروندههای متعددی است که در جغرافیای غرب آسیا ترسیم و در حال اجراء شدن است. در قلب آن اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و در راس آن سعودیها قرار دارند. اتحادیه عرب از سالیان گذشته نتوانسته است مسائل میان خود را حل و فصل کند و حتی اختلاف نظر آنها در مورد ارتباط با اسرائیل همچنان باقی است. در این راستا «تشکیل ناتوی عربی- اسلامی- سنی» یکی از موضوعهایی خواهد بود که قرار است در دیدار هفته آینده پادشاه عربستان و ترامپ با حضور سران کشورهای عربی – آفریقایی که ریشه سنی دارند در ریاض مورد بررسی قرار بگیرد که البته نمیتوان به تشکیل آن امیدوار بود اما به هر حال باید آن را مورد رصد و تجزیه و تحلیل قرار داد.
وی افزود: نگاه کشورهای آفریقایی به خصوص دولتهایی که در شمال آفریقا حضور دارند، به مسائلی که عربستان به دنبال آنها است همسو با ریاض نیست و از این جهت به نظر نمیآید خروجی این نشست مثبت قلمداد شود. اما تطمیع کشورهای آفریقایی توسط پترو دلارهای سعودی شاید بتواند پای آنها را به صورت ناخواسته به عرصه درگیریهای منطقهای و فرامنطقهای باز کند. در این میان باید توجه داشت که قطر آنچنان که میپنداریم با عربستان همسو نخواهد بود و به دنبال آن کویت و عمان هم ملاحظات خاص خود را دارند. از این منظر به دلیل ماهیت سُنی بودن کشورهای دخیل در این پروژه باید به دنبال رد پای دولتهایی باشیم که غالباً ترکیب سنی دارند و در صدد هستند ایران را به چالش بکشند.
عربستان طی چند سال گذشته در صدد بوده است پای ایران را به پروندههای مختلف منطقهای و حتی آفریقایی باز کند که سودان یکی از آنها بود. در اینجا باید توجه شود که دیدار پادشاه عربستان و ترامپ که با حضور برخی از سران کشورهای عربی صورت خواهد گرفت، تنها تثبیت حیثیت و موجودیت ریاض قلمداد میشود. چراکه دولت های آفریقایی و حتی برخی از کشورهای منطقه مایل به ورود در این پروندهها نیستند. سیاست آمریکا در قبال ایران هم مدلی از «سیاست هشدار» است و تمامی آن به مرور زمان در آیندهای نزدیک و به خصوص پس از انتخابات کشورمان نمایان میشود.
رئیس اسبق کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل با بیان اینکه چینش تیم سیاست خارجی روحانی را نمیتوان با هیچکدام از نامزدها و روسای جمهور سابق ایران مقایسه کرد، اظهار داشت: تیمی که با روحانی در امر سیاستخارجی به رهبری و هدایت ظریف طی چهار سال گذشته در دستگاه دیپلماسی کشورمان فعالیت کردند؛ به صورت کاملاً مشهود در نظام بینالملل شناخته شده بودند و از دیپلماتهای با سابقه به حساب میآیند. به عنوان مثال شخص وزیر خارجه دقیقاً به دیپلماسی چند جانبه اشراف دارد و این توانایی یک حُسن بسیار بزرگ برای کشورمان تلقی میشود.
وی تاکید کرد: بدون تردید اگر رئیسی پیروز انتخابات شود، در حوزه سیاستخارجی و روابط بینالملل فاجعه به بار خواهد آمد. چراکه با روی کار آمدن اصولگرایان شاهد سیاست خارجی مدون و مشخصی نخواهیم بود و همین موضوع موجب میشود که درک متقابلی از دنیا و روابط بینالملل نداشته باشیم. نمونه این وضعیت را در زمان احمدینژاد شاهد بودیم؛ به صورتی که استراتژی دولت نهم و دهم بر اساس نگاه به آمریکای لاتین و شرق آسیا صورت گرفت و بسیاری از فرصتها قربانی سیاستهای غلط و درک نادرست شد. به دنبال این روند صدور قطعنامههای متعدد، فضای روانی منفی را به کشور القاء کرد که پروژه ایرانهراسی در راستای آن طرح و عملیاتی شد.
وزارت خارجه در زمان احمدینژاد به صورتی راهکارهای خود را اتخاذ کرد که روابط بینالملل را با دیدگاه جناحی ارزیابی کرد. تا جایی که رئیس دولت سابق اصرار داشت تا کمیسیونی برای حقیقتیابی در مورد پرونده ۱۱ سپتامبر تشکیل شود و مواردی این چنینی که هیچ ارتباطی به متن سیاستخارجی ما نداشت، باعث شد تا ایران روی حاشیههای بینالمللی متمرکز شود و از اصل موضوع غافل بماند. در اینجا بود که پرستیژ و جایگاه بینالمللی کشورمان به صورت جدی مخدوش و نهایتاً تهدید شد.
باوند خاطرنشان کرد: اگر اصولگرایان روی کار بیایند، بیشک فضای سیاست خارجی به سوی تعدیل روابط خواهد رفت. چراکه حداقل دو سال فرصت لازم است تا آنها بتوانند به راهکارها و ریزهکاریهای روابط و سیاستهای بینالمللی آشنا شوند و مطمئناً در این مدت فرصتهای زیادی از دست خواهد رفت. در مقابل اگر خروجی انتخابات، روحانی باشد به دلیل این که در طی چهار سال گذشته چهره ایران به دنیا معرفی شده است، قطعاً ادامه راه آسانتر و موفقتر خواهد بود. از سوی دیگر باید توجه داشت که رئیسی قرار گرفتن در جایگاه تولیت را موفقیت بزرگی میداند اما واقعیت های بینالمللی را نمیتوان با نگاه داخلی ارزیابی و تحلیل کرد.
این دیپلمات اسبق کشورمان با اشاره به تحلیل اندیشکدهها و اتاقهای فکر کشورهای منطقه و فرامنطقه در مورد پیروزی ابراهیم رئیسی یا حسن روحانی بیان کرد: دولتهای منطقه و فرامنطقه اعم از اعراب، اروپاییها و آمریکاییها از ماهها قبل و به خصوص در هفتههای گذشته که نامزدهای انتخاباتی معرفی شدند، اقدام به تحلیل و حتی مقایسه سیاستهای خارجی تمامی نامزدها کردند و در روزهای اخیر این وضعیت شدت بیشتری به خود گرفت. تا جایی که کشورهای عربی معتقدند که اگر رئیسی پیروز انتخابات باشد فضا برای اعمال فشار بر ایران مهیاتر خواهد شد. از جهتی دیگر به دلیل برقراری روابط مناسب دولت روحانی با اروپاییها، کشورهای حاکم بر قاره سبز روابط سیاسی خود با ایران در صورت پیروزی آقای رئیسی را در حطر میبینند و همین موضوع زمینههای اعمال فشار بر ایران را مساعد خواهد کرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با روی کار آمدن رئیسی و اصولگرایان، «سیاست فکری ثانوی» اروپاییها و شرکای فعلی ایران وارد فاز اجرایی میشود. به عبارتی دیگر آنها بررسی میکنند که آیا باید روابط خود را با ایران ادامه دهند یا اینکه تغییر رویههای متعدد را اعمال کنند. در امتداد این وضعیت القای فضای منفی روانی اولیه به کشور و نظامبینالملل صورت خواهد گرفت. در این راستا باید توجه باشیم که رئیسی در عمل و نظر با برجام مخالف است و حتی مخاطرات امنیتی برای آن ترسیم کرده است؛ اما تاکنون اعلام نکردهاند که سیاست ایشان و جناح منتسب به وی در مورد برجام، سیاست خارجی و تهدیدات بینالمللی چگونه خواهد بود. بنابراین باید بگوییم که در حالت فعلی جهل ایجاد وَهم خواهد کرد.