۱۶ آذر سال ۳۲ برآمده از نوع نگاه دانشجویان به مقدمات ازسرگیری ارتباط ایران و انگلستان بود. در آن زمان دانشجویان تصور میکردند که ارتباط مجدد دو کشور به منزله ازبین رفتن تمام تلاشهای ضداستعماری است و از اینرو چند روز پیش از ورود نیکسون به تهران این جنبش آغاز شد و در روز ۱۶آذر به اوج خود رسید. به یاد دارم آن روز هنگامی که سر کلاس دانشگاه بودیم، خبر رسید که در دانشکده فنی تیراندازی شده است و چند نفر از دانشجویان جان خود را از دست دادهاند. آن خبر و رویکرد بسیار امنیتی دولت وقت باعث شد که فضای دانشگاه مملو از سکوت شود و تحرکات دانشجویی به حداقل خود برسد. جبهه ملی در آن شرایط به دلیل آنکه تحت فشارهای بالای امنیتی بود، نمیتوانست موضعگیری متناسب کند و فضای سیاسی آن زمان به میزانی ملتهب بود که هیچکس توان مقابله با سرکوب گسترده نیروهای امنیتی را نداشت. چنین شرایطی به مدت محدودی مانع هرگونه تجمع، تظاهرات یا اعتراض شد اما بهتدریج با ایجاد فضای نسبتا آزاد دانشجویان توانستند مجددا به راهپیماییهای محدود در دانشگاهها بپردازند. آنها باور داشتند که ۱۶ آذر حاوی یک پیام مهم و آیندهساز برای دانشجویان است و از اینرو تلاش کردند که اهداف آن روز از بین نرود. در آن زمان بسیاری از گروهها به فعالیت میپرداختند؛ گروههایی که بعضا منشعب از جبهه ملی و بعدها منشعب از نهضت آزادی بودند. حزب توده نیز از پیش از کودتای سال ۳۲ به صورت سازمانیافته در دانشگاهها فعالیت میکرد و حتی در عموم موارد میتوانست در انتخاباتهای دانشگاهی، حزب پیروز باشد اما بعدها با توفیقهای نهضت ملی نفت ایران اقبال حزب توده در دانشگاه مانند سابق نبود و بسیاری از دانشجویان به جبهه ملی پیوستند. حتی در آن دوران برای نخستینبار ملیها توانستند در انتخابات دانشگاه پیروز شوند که در نوع خود اتفاق مهمی محسوب میشد. حزب توده نیز با سرکوب و اعدام گسترده از سوی نیروهای دولت وقت، فعالیتهایش زیرزمینی شد و از این بابت قدری به انزوا رفت. در مقابل جبهه ملی توانست در انتخاباتی که پس از ۲۸ مرداد برگزار شد، مشارکت کند و جبهه ملی دوم شکل گرفت. با گذر زمان فضای سیاسی قدری بازتر شد به نحوی که به یاد دارم دوستی تعدادی بیانیه به دستم داد تا در سبزهمیدان تهران به شخصی برسانم تا در نهایت میان بازاریها پخش شود. در واقع فعالیت سیاسی به میزان بسیار زیادی بسته نبود و بهتدریج فضای فعالیت باز شد. البته نباید از خاطر دور داشت که دانشجویان در مقاطع مختلفی بازوان گروهها و احزاب بودند و امیال آنها را ترویج میکردند. دانشگاه پیش از انقلاب چندان مستقل عمل نمیکرد و معمولا در خدمت باورهای گروهها به فعالیت میپرداخت. گرچه با چنین وصفی نباید انکار کرد که در انتخاباتهای سراسری بسیار اثربخش بود و معمولا در موقعیتی که انتخابات به صورت آزاد برگزار میشد، کاندیداهایی توفیق مییافتند که از سوی دانشجویان حمایت میشدند. اما تجمع مستقل سازمانیافته در دانشگاهها چندان وجود نداشت. با این گزاره میتوان دریافت که تولید اندیشه از بطن دانشگاه صورت نمیگرفت و دانشجویان بیشتر در صدد تبیین باورهای گروهها بودند و نقدهایشان متأثر از القائات آنها بود. دانشجویان آنچنان غرق در گروهگرایی شده بودند که حتی امیال و اهداف گروههای رادیکال و مسلح را نیز گسترش میدادند؛ در صورتی که میتوانستند به صورت مستقل و عاری از پیشفرضهای گروهی به نقد مسائل بپردازند. به هر روی با تمام چنین خلأهایی دانشجویان سعی کردند از پیام ۱۶ آذر محافظت کنند و از استمرار کنشهای دانشجویی غافل نشوند. این روند ادامه داشت تا آنکه با رویکارآمدن کندی در آمریکا و فشارهای آمریکاییها فضای سیاسی ایران قدری باز شد. از سوی دیگر دولت امینی نیز در بازشدن فضای سیاسی بیتأثیر نبود. یکی از نتایج آن شرایط، تظاهرات جبهه ملی در جلالیه بود. نهاد دانشگاه در آن دوران نقش کلیدی و مهمی را ایفا میکرد و مرکز بحثها، نقدها، نظرها و مجادلات شده بود. از سوی دیگر آرامآرام ارزشهای دینی نیز توسط گروهی در بین مردم تبیین میشد و برخی از چهرهها مانند شریعتی سعی در تئوریزهکردن آن ارزشها داشتند و برخی دیگر مانند جلال آلاحمد رجعت به خویش داشتند و از رویکرد چپ به عقاید متافیزیکی رسیدند. در واقع با شکلگیری این شرایط تمام نیروهای سیاسی یک هدف مشترک را دنبال میکردند و آن سقوط رژیم شاه بود. شرایط آنقدر رادیکال شده بود که واقعگرایی در میان نیروهای سیاسی کمتر مشاهده میشد و همه در راستای پیروزی انقلاب تلاش میکردند. دانشجویان نیز با این موج همراه بودند. در نهایت باید گفت که بیتردید نقش دانشگاه در مسیر انقلاب سال ۵۷ بسیار مهم قلمداد میشود و نمیتوان آن را نادیده گرفت و شاید به همین دلیل بود که تمام نیروهای سیاسی در آن زمان به جذب مشارکت دانشجویان برای بسط افکار خود میاندیشیدند و تلاش میکردند که از این پتانسیل مهم استفاده کنند؛ گرچه این پتانسیل در مقاطعی نتوانست به صورت مستقل عمل کند.
روزنامه شرق – شماره ۳۳۱۰ – شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷