تاریخ ایران در حال تجربه کردن چهل ودومین سال حکمرانی حکومتی به نام جمهوری اسلامی! می باشد.
یعنی چهل دو سال، استبداد، فقر، خفقان، فساد، تباهی، اعدام و زندان و….. هر آنچه که در اساطیر ایران بدان سیاهی اهریمنی می گویند.
دقیقا در تمامی لحظات این چهل و دو سال این ملت رنج دیده، با پدیده های گوناگونی به نام اپوزیسیون!! مواجه بوده است.
پدیده هایی که شوربختانه در تمام این سالهای شهر آشوب نه تنها هیچ گونه کارآمدی تاثیر گذاری برای عبور از استبداد تحمیلی این رژیم نداشته ، بلکه خود از طرفی دیگر عامل بیچارگی این ملت ستمدیده بوده است.
شعارهای تهی از واقعیت ، مردم فریبی، هیاهو فقط برای نمایش و در نهایت شرمساری از وابستگی به بیگانه، سکه رایج اپوزیسیون نماها بوده است.
اپوزیسیون نماهایی که ادعای مبارزه بر علیه رژیم استبدادی را دارند اما حتا درون خود نیز به حداقل های اصول دموکراسی باور نداشته و دقیقا به همان سبک و سیاق رژیم عمل می کنند، آیا چنین اپوزیسیونی می تواند دموکراسی را برای ملت ایران به ارمغان بیاورد؟
آیا این اپوزیسیون نماها تاریخ نخواننده اند؟ نمی دانند بیچارگی ملت ایران دقیقا از آن روزی شروع شد که سرسپرده بودن به بیگانه، امید و نگاه به بیرون از مرزها، نه تنها تقبیح نشد بلکه با ریختن قبح استمداد طلبی و وابستگی به بیگانه کودتای ننگین امریکایی و انگلیسی بیست هشت امرداد ۱۳۳۲ به فراموشی سپرده شد و فراموش کردیم که این دخالت قدرت های بیگانه چه سیه روزی تاریخی را برای ملت ایران رقم زده که اکنون نیز مستقیم و غیر مستقیم ملت ایران وارث فلاکتبار آن کودتای ننگین میباشد.
حال چگونه است با این همه بلایا می توان دست یاری به سوی همان دشمن بیگانه دراز کرد و برای رهایی از او استمداد طلبید؟
به راستی امریکا، انگلیس و غربیان برای کدام کشور دموکراسی را به ارمغان آورده اند که ما را تشنه ی همان دموکراسی نموده است؟
اینک عراق، سوریه، لیبی، افغانستان و یمن همچو آینه ای پیش روی ما هستند و نمایش دهنده فقر و فلاکت این ملتها که به صورت روزانه شاهد پرپر شدن عزیزان و کودکانشان میباشند و شهرها و روستاها و تمام زیر ساخت های کشورشان ویران شده و تا دهها سال دیگر هم آباد نخواهند شد.
آی آنهایی که به پیروی از ترامپیست های به جو بایدن نامه نوشته اید!
شما شوربختانه آب به آسیاب رژیم و کاسبان تحریم ریخته اید. شمایی که خواستار فشار اقتصادی بیشتر امریکا بر رژیم اسلامی هستید، در نهایت تاسف باید بگویم که حداقل آشنایی را هم با اقتصاد و شرایط اقتصادی کشور خود را نیز ندارید. بگذریم که استمداد طلبی از بیگانه از سوی یک ایرانی زشتکاری بزرگ و نا بخشودنی است ، اما اینکه فلاکت ملت تحت ستم را نبینید و خواستار فشار اقتصادی فزون تری باشید حکایت از آن دارد که شما نه تنها دلسخوته و دلسوز ملت خود نیستید بلکه بر اساس همان تئوری شکست خورده ی ترامپ می پندارید که ملت ایران با فشار های اقتصادی به خیابان ها خواهد آمد و این خیزش احتمالی موجب سرنگونی رژیم خواهد شد. در حالی که نمی دانید این ملت ایران هستند که با تحریم ها و فشارهای روز افزون اقتصادی چنان کمر خم کرده که دیگر توان اندیشیدن به مقوله دموکراسی و آزادی را ندارند و اندیشه نان شب و دلنگرانی از سفره های خالی این روزها تنها دلنگرانی آنها میباشد.
ملت گرسنه و فلاکت زده حتا اگر به سبب تحریم ها و فشار اقتصادی به خیابان بریزد و حتا اگر رژیم هم سرنگون شود، نتایجش الزاما دموکراسی و نجات ایران و ایرانی نخواهد بود. این تئوری بارها و بارها در کشورهای مختلف تجربه شده و نتیجه ای جز بیچارگی و ویرانی ملت ها نداشته است، شماهایی که خود را مبارز می پندارید! اگر به تاریخ رجوع می کردید هرگز وارد چنین سیاستی نمی شدید.
شما به جای آنکه از جامعه ی جهانی بخواهید تحریم های هوشمندانه علیه دست اندرکاران رژیم و وابستگان آنها در سطج گسترده و دیپلماتیک اعمال کند از بیگانه می خواهید که فشارهای اقتصادی را افزایش دهد.
آیا برای کاربدستان رژیم در طی این چهار دهه این تحریم ها اهمیتی داشته و یا آنان در زندگی شخصی خود دچار مشکل شده اند؟ یا آنکه به زعم و بیان خودشان منجر به پیدایش نو کیسه های رانت خواری به نام کاسبان تحریم شده که همچو زالو در حال مکیدن خون ملت تحت ستم هستند.
این کاسبان تحریم مگر نه اینکه ریشه در حاکمیت دارند؟ مگر نه اینکه از کنار این کسب و کار تحریم آقازاده رشد کرده و پروار شده و با پول انباشت شده از ثروت ملت به ریش همین ملت می خندند؟
اگر کمی خرد به خرج می دادید به جای درخواست از رئیس جمهور یک کشور بیگانه برای افزایش فشارهای اقتصادی، که نتیجه اش کوچک تر شدن سفره ملت است، از مجامع بین المللی می خواستید که تحریم های هوشمندانه مستقیم بر علیه حاکمان رژیم و آقازاده ها اعمال کنند.
همین کشور کانادا که مدعی دموکراسی و حقوق بشراست امروزه مبدل به بهشت اختلاس گران ، رانت خواران و آقازاده ها شده است، آیا تا کنون خبری مبنی بر بازداشت، دیپورت ویا بسته شدن حساب بانکی یکی از این جماعت توسط دولت کاندا منتشر شده ؟ طبعا خیر.
در شرایطی که تمام دول غربی و امریکا به خاطر منافع خود و ملتشان، چشم به ثروت ملت ایران دوخته اند و دزدی ها و چپاول های سران رژیم برایشان کوچکترین اهمیتی هم ندارد و حتا چشمانشان را بر روی آنها میبندند، چگونه می توانند برای دست یابی مردم به حقوق قانونی خود و ملت تحت ستم ایران یاری برسانند؟
آیا باید باور کنیم که بایدن دلسوخته ی دموکراسی و حقوق بشر در ایران است؟ چنین نگاهی نشان از خامی و نا پختگی سیاسی است، شوربختانه نه تنها کمکی به شرایط کنونی ملت ایران و مبارزین نمی کند بلکه بهترین ابزار و بهانه برای سرکوب بیشتر نیروهای مبارز و آزادی خواه خواهد بود.
آنان که به ترامپ و بایدن نامه استمداد طلبانه می نویسند دقیقا در زمین رژیم بازی کرده و مرتکب خیانت نرم! شده اند. آنان در شیوه عمل همان راهی را می روند که فرقه رجوی سالها پیش در همراهی با صدام جنایتکار رفت.
فرقه رجوی نیز ابتدا به شیوه خیانت نرم! مبارزه را تعریف کرد و سپس وارد مبارزه مسلحانه و ترور و همراهی در جنگ با بیگانه شد و عملا بر خیانت سخت! صحه گذاشت و شما نیز دقیقا به همان شیوه گام بر می دارید و ترسم از اینست که دیر زمانی نگذرد که شما نیز در یک نامه ی دیگر، رسما از بیگانه خواستار مقابله با رژِم به شیوه تحمیل جنگ شده و خود نیز پیش برنده تئوری خیانت سخت شوید.
تهران۲۴ بهمن