باز هم زنگ خطر
خشونتی بهمراتب شدیدتر از آتشزدن شعبهی یک بانک.
🔹️ جانباز مظلوم کرمانشاهی، خود را بهآتش کشید و شهید شد. فردی جان بهلبرسیده وقتی که خود را بهآتش میکشد، آمادگی اینکه همراه خود دیگری را هم بهآتش بکشد و عملی انتحاری و انفجاری انجام دهد را نیز را دارد.
🌕 حضور خیابانیِ خشونتپرهیز و مطالبهمحورِ فرودستان اقتصادی یا محذوفان اجتماعی، حق مسلم مردم و حرکتی ستودنیست.
🔹️این اعتراضات اما، چنانچه پاسخی خشونتآمیز از سوی حکومتیان دریافت کند، جان بهلبرسیدگانی که به مرز خودسوزی نزدیک شدهاند میتوانند ناگهان در فضای ویژهی روانی، سطل زباله سوزی، بانکسوزی، پاسگاهسوزی و شاید هم دیگرسوزی و ترور را فیالبداهه انجام دهند.
🌕 حکومت بهغلط تصور میکند که رویآوردن به خشونت شدید و عملیات انتحاری توسط مردمی که سازمانیافته نیستند، آغاز فاز و ماجرایی جدید است پس میتوان در صورت شروع این فاز، تمهیدات متناسب با آن را فراهم کرد اما اشتباه همینجاست.
🌕 انفجار و دیگرسوزی که کاملاً از خودسوزی آسانتر است چنانچه کلید بخورَد، آغاز هیچ ماجرایی نیست بلکه پایان ماجراست.
🌕 پایانیست بر موثربودن جنبش آرام اجتماعی و حرکات خشونتپرهیز. پایانیست بر تاثیر باورمندانِ به جنبش مطالبهمحور و مدنیسازیِ عصیان حقمدارانهی فرودستان و محذوفان.
🌕 و بهاین ترتیب است که دیگر، ماجرا “پایان” مییابد و تخریبهای غیرقابل کنترل، دومینو وار و نابودکنندهی همهچیز، با شیبی تند حرکت میکند.
🔹️ آنزمان فقط زبان سرکوب است که حرف میزند. سرکوب اگر بهمنظور برخورد با دیگرسوزی، عملیات انتحاری، انفجار و امثالهم صورت بگیرد، کشتاری وسیعتر از آبان ۹۸ را رقم خواهدزد ولذا نتیجهی آن در داخل و خارج مشخص است.
🔹️ در داخل کشور، به حدود صفر رسیدن مشروعیت حکومت و ریزش شدید طرفداران آن و حتی ریزش در بدنهی نیروهای سرکوبگر را شاهد خواهیم بود. در صحنهی بینالمللی نیز همراهی آسان اروپا با سازماندهی امریکا و خارج از شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهمنظور سقوط جمهوری اسلامی رقم خواهدخورد.
🔹️ در آن زمان درخواست نظام از ملت که صدای جنبش را شنیدیم و دعوت به آشتی و گفتگوی ملی، توسط اکثریت وسیعی از مردمِ بهخشم آمده شنیده نخواهدشد.
🔹️خشونت عاصیان مظلوم که چارهی دیگری برایشان باقی نمانده، بر سرکوب حکومتیان غلبه خواهدکرد و همین خشم در نظام بعدی، مبنای برخورد با عوامل نظام فعلی خواهدبود.
🔹️ و بازهم استمرار چرخهی خشونت و آغاز حکومت تندروهای جدید را خواهیم داشت و در کنار آن، تعهداتی که برای نظام جدید در ارتباط با همپیمانش امریکا ایجاد شدهاست.
🔹️ آغاز عملیات تروریستی و زیرزمینیِ جانفشانان باقیمانده از حکومت اسلامی و شروع سرکوب آنان بهبهانهی برقراری امنیت، فضایی نگرانکننده و بیثبات را مجدداً برای مردم بهارمغان خواهدآورد.
🌕 این است دستپخت تمامیتخواهان فعلی برای ملت و کشور؛ آنانی که نخواهند حضور خیابانی ناراضیان را بهرسمیت بشناسند و آنانی که صدای جنبش مسالمتآمیز اجتماعی مردم و راهکارهای دغدغهمندان ملی را بهموقع نشنوند.
کیوان صمیمی مدیر مسوول ماهنامه وزین نامه، که بدلیل تریبون دادن به کارگران سندیکالیست از جمله منصور اسانلو و انتشار مقالات پیرامون کشتار های رژیم مخصوصا قتل های زنجیره ای که بیش از ۵۰۰ انسان شریف و دانای ایرانی را دربر میگرفتند و بخصوص پرونده قتل پیروز دوانی زندانی سیاسی توده ای، که ناقاضی آخوند «محسنی اژه ای که با دستهای خودش وسیم برش گردن پیروز را برید و سر پیروز را از بدنش حدا مرد، چرا که پیروز مطالب سایت های برانداز را پرینت میگرفت بصورت جزوه در می آورد و برای فعالین کارگری و سیاسی از جمله نگارنده میفرستاد. خبرها و شایعات حاکی از آن است بدلیل ایستادگی پیروز دوانی در جریان دستگیری و بازجویی های سال شصت که ضربه بنیان کن به تشکیلات و رهبری حزب توده زدند، توانست با مقاومت و زیرکی به بازجویان حرفه ای اش بقبولاند که واقعا پشیمان و خسته است. آنها پس از انواع مراقبت و کنترل ها در زندان قانع شدند که پیروز بریده است، و دیگر روحیه کار سیاسی بعد از آن شکنجه هایی که شده بود، ندارد. پس او را بعد از تحمل ۴ سال زندان رها کردند. غافل از آن آنکه ، پیروز زیر نقاب بریدن و گاه دیدار بازجویان در دفتر خیابان خواجه نصیر بالا تر از سیدخندان، چاپخانه مخفی خود را سازمان داده بود، وبا احتیاط ، یک به یک آدرس فعالین سیاسی را که ارزیابی کرده بود یا مخفی کنش می کنند یا آمادگی تلاش مخفی سیاسی دارند. برای آنها با پست مطالب برخی از نشریات سیاسی آزادیخواه و دادخواه را میفرستاد. چند سال این کار را ادامه داده بود. دامنه ارسال مطبوعاتش خیلی گسترده شده بود. احتمالا از بین کسانی که نشریه بدست او بصورت ناشناس رسیده بود، آدمی ناشی یا مزدور شده وجود داسته است که موضوع را با دیگران در میان گذاشته بود.این صدای در حال گسترش سینه به سینه به گوش اطلاعاتی ها رسیده است. آنها با تعقیب و مراقبت تعداد اندک آزاد شدگان سیاسی از زندان های دهه شصت، با توجه به نوع نشریات جریان فکری را که پیروز دوانی به آن علاقه داشت ،را تعقیب کرده بودند و با در کنین نشستن طولانی، که از ساواک، سیا ، اینتلیجنت سرویس و موساد آموخته اند، متوجه کار پستی زیاد پیروز شده اند. و سپس با تعقیب نزدیکتر او را همراه پرینتر و دستگاه فتوکپی و سایر لوازم ، در دفتر کار کوچکش دستگیر کرده اند. زیر بازجویی هایشان برای دادن آدرس ها ی گیرندگان نامه ها (مقر MOGHOR )نیامده و خشم محسنی اژه ای را برافروخته است. که چطور توانایی پیروز را در همان دهه شصت درست ارزیابی وشناسایی کرده است