رئیسجمهور ایالات متحده همانطور که در تبلیغات انتخاباتی خود عنوان کرده بود، به دنبال «تجاریسازی امنیت» برای آمریکا در جهان است. ترامپ صراحتا عنوان میکند که هرکس خواهان حضور نیروهای این کشور در سرزمینها یا منطقه خود است، باید هزینه آن را بپردازد. آمریکا از گذشته در برخی مناطق جهان حضور پررنگ و پایگاههای پرهزینه نظامی داشته و به نظر میرسد رئیسجمهور ایالات متحده در مقطعی که برخی نظرسنجیها، کاهش محبوبیت او را نشان میدهد و درگیر مسائل جدی داخلی از منظر حاشیههای اخلاقی و سیاسی است، تصمیم گرفته به سراغ سوژههای انتخاباتی خود برود. دولت را تعطیل کرده تا بودجه دیوار میان ایالات متحده و مکزیک را از کنگره بگیرد و از سوی دیگر، دستور خروج نظامیان ایالات متحده از سوریه را صادر کرده است. نگاه او به حوزه نظامی-امنیتی، از اصلیترین چالشهای داخلی آمریکا و حتی در سطح کابینه او است. هیلاری کلینتون صراحتا این اقدام را یک اشتباه جدی خوانده و یکی از دلایل استعفای جیمز متیس اظهارات گاه و بیگاه ترامپ درباره خروج از افغانستان، سوریه و حتی عراق است. ترامپ همچنان میگوید باید همه نیروهای این کشور از نقاط مختلف جهان بهویژه خاورمیانه خارج شوند. از سوی دیگر او برای موفقیت در انتخابات ۲۰۲۰ در حال یکدستکردن کابینه خود و استفاده از افرادی است که با اینگونه ایدهها همراهی کنند. انتخاب وزیر دفاع جدید آمریکا بهعنوان فردی همسو با ترامپ و اقدامات او در خاورمیانه، چندان به سود ایران نخواهد بود؛ چراکه رقابتهای منطقهای را تشدید میکند و ممکن است برخی ائتلافهای گذشته علیه آمریکا را به یک رقابت میان قدرتهای منطقهای و حتی چالش مبدل کند. ترامپ همچنان سودای اجرای سیاست انزواطلبی را دارد؛ به این معنا که پس از جنگ سرد، دیگر دلیلی برای گسترش نفوذ و هزینه در جغرافیای کشورهای هدف وجود ندارد. اکنون توجه به وضعیت جدید خاورمیانه باید مدنظر سیاستگذاران و تصمیمسازان در ایران باشد. روسیه و ترکیه، دو طرف تعامل ایران در سوریه هستند. روابط ایران و روسیه دارای یک سابقه تاریخی است. روسیه در نهضتهای ضداستعماری نظیر ملیشدن صنعت نفت هیچگاه از ایران حمایت نکرد. تجربه اخیر آن نیز مربوط به پرونده هستهای ایران در دوران محمود احمدینژاد است که چه در شورای حکام و چه در شورای امنیت سازمان ملل، همسو با کشورهای غربی به قطعنامههای بینالمللی ضدایرانی رأی مثبت داد. در سوریه نیز این کشور به دلیل اینکه برای سقوط بشار اسد، احتمال بالایی قائل بود، سیاست صبر و انتظار را دنبال کرد. روسیه در مسئله اوکراین و اشغال کریمه با تحریمهای غرب مواجه شده بود و حضور در سوریه میتوانست کارت جدید برای پوتین بسازد. بهویژه بعد از رویکارآمدن ترامپ، اقدامات آمریکا در سوریه حتی حمله به مواضع تروریستها با اطلاع روسیه رخ داد. اسرائیل هم تهدیدات خود علیه ایران در سوریه را به اطلاع روسیه رسانده بود.
رابطه شوروی سابق با اسرائیل به گونهای بوده که بعد از فروپاشی نیز روسیه همواره مصالح اسرائیل را مدنظر قرار داده است؛ بنابراین شرایط جدید، مؤلفههای حساسی دارد که برای حفظ منافع ایران در منطقه، نیازمند دقت نظر جدی است. درباره ترکیه نیز تجربه نشان داده که چرخشهای ناگهانی سیاست خارجی از ویژگیهای اردوغان است و امروز و پس از اقدام ترامپ درباره نیروهای آمریکایی در سوریه، باید انتظار هر رفتاری از سوی اردوغان را داشت. مشخص نیست ترکیه و ایالات متحده بر سر شرق و شمال شرق سوریه که در اختیار نیروهای دموکراتیک کرد سوریه بهعنوان همپیمانان ایالات متحده قرار دارد، به چه توافقی دست یافتهاند. ترکیه این نقطه را یک تهدید برای خود به حساب میآورد. ترکیه درباره حضور کردها در مناطق هممرز با خود بسیار حساس است و در نشستهای مختلف با ایران و روسیه نیز انعطاف کمتری در این زمینه از خود نشان داده است. بههرحال مجموع شرایط نشان میدهد ایران باید به غیر از روسها و ترکیه، به دنبال تعامل بابازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای حفظ منافع ملی خود باشد. به نظر میرسد اکنون همه طرفها به این جمعبندی رسیدهاند که برای مصلحت و منافع سوریه به حل بحران با حضور اسد تن بدهند. مهم بهرهگیری از هزینههای صورتگرفته از سوی جمهوری اسلامی در سوریه است.
سرمقاله روزنامه شرق، شماره ۳۳۲۵ – سه شنبه ۴ دی ۱۳۹۷