ریمون آورن متفکر نامدار فرانسوی میگفت که ما در مبارزه آزادیم حریف خود را انتخاب کنیم، نه متحدان خود را.
این سخن امروز در مورد اپوزیسیون به طور درخشانی صدق میکند. خطی که عملاً در میانۀ آن کشیده شده، روز به روز پررنگتر میشود و به این زودیها هم پاک شدنی نیست، خطیست که بر سر انتخاب حریف کشیده شده: آنهایی که اولویت را به آمریکا و متحدانش میدهند و آنهایی که نظام حاکم را در مقام اول قرار میدهند.
ما موقعیتی را که امروزه در آن اسیر هستیم، به انتخاب خود نساخته ایم. این وضع فقط هم معلول تحولات سیاست داخلی ایران نیست، وضعیتی است بسیار نامطبوع که سیاست جهانی به ما تحمیل کرده است. باید واقعیت را پذیرفت و در چارچوب آن گزینشی را که باید انجام داد و به تناسب آن عمل کرد. موقعیت بسیار تلخ و سخت است، ولی کسی کار سیاسی را به دلیل راحتیش انتخاب نمیکند و قرار هم نیست که هر بار کار سخت شد، میدان را خالی کند و بگوید که در این دور بازی نخواهد کرد و صبر میکند تا دور بعدی.
تصور نکنیم که موقعیت ما بیسابقه است و کسی تا به حال گرفتار چنین معضلی نشده. این وضع، بیش از آنکه استثنأ باشد، قاعده است و هر جا که موجودیت یک کشور مورد تهدید قرار میگیرد، چنین مشکلی هم روی مینماید. یا از دفاع از کشور صرفنظر میکنید و یا اینکه میپذیرید در کنار کسانی که تحمل خود و عقایدشان را به هیچوجه ندارید و ای بسا که سالها با آنها مبارزه کرده اید، به این کار کمر ببندید. راه سومی نیست.
اکنون همگی ما در برابر انتخابی حیاتی قرار داریم. باید بین حفظ وطن و خطر نابودیش توسط نیروهای خارجی، یکی را برگزینیم. حفظ وطن گزینه ای نیست که در حد گزینه های دیگر سیاسی باشد و بتوان در باره اش هر تصمیمی گرفت و احیاناً جبران ناگواریی هایش را به دور بعدی بازی واگذاشت. انتخابی است نهایی، زیرا اگر ایران از دست برود، دیگر هیچ گزینه ای در کار نخواهد بود. بازی به تمام معنا تمام خواهد شد.
۱۰ ژوئن ۲۰۱۸
ایرانلیبرال