در باب چرایی مرور رخدادها
بعنوان مقدمه : نگارنده در توصیف و تشریح رخ دادهای تاریخی که آخرین آن همین نوشتار است سالها میکوشدو اثاری را عرضه میدارد که در مطبوعات منعکس میشود .
در این دوران پرسشگری بکرات با سئوال جوانان نقاد ، روبرو شده که آیا در ارتباط با وقایع تاریخی با موضوع نگفته یا جدیدی مواجه شده ایم که بعد از اینهمه کتاب ،تفاسیر ، جزوه ، تحقیق ، پایان نامه و امثالهم درهزاران صفحه و به زبانهای مختلف، بطور نمونه در رابطه با سالگرد مشروطیت « در ۱۱۱ همین سال » ( مطلب ذیل ) یا چند روز دیگر در توصیف ماجرا های ۲۸ مرداد بعد از ۶۴ سال مقاله ای تولید و عرضه مطبوعات میشود و ایا این نوشته ها بیشتر برای ارضاءحس کنجکاوی و سر گرمی خوانندگان بشمار نمیرود ؟
در پاسخ باید گفت : باز تعریف دقیق رخ دادهای تاریخی در همه جوامع نسبی است ، ضمنا پرداختن به متن وحواشی رویدادها با توجه به اعتقاد اصولی و اشراف محقق و نویسنده به ما وقع ، ناشی از ضرورتی است که تحلیلهای جهت دار و سازمان یافته حقیقت حرکت را لوث مینماید و مرورو بررسی مکرر و چند باره ما وقع بصورت پژوهشی – علمی وگاه انتقادی و بهر حال مقرون به حقیقت ، از تحولی اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که با تفاسیر ی در مسیر انکار حقایق مواجه شده نشات میگیرد ….
نمونه بارز آن : تبدیل کودتای ۲۸ امرداد به انقلاب مردمی و خطاها ی فاحشی که در برابر صداقت و میهن دوستی شادروان دکتر مصدق و متهم ساختن این بزرگ مرد به استفاده از پو پو لیسم در انزمان وپیوسته تا کنون با تریبون ها و امکانات عظیم در اختیار برای دگرگون جلوه دادن حقیقت نشر یافته و بمناسبتها و در سالگردها عنوان میشود .
طبعا خنثی نمودن اینگونه اقدامات ، روشها وکتمان حقیقت بایستی با ادبیاتی متین و موثر ، آرام و مفید ، مستدل و باپرهیز از هر گونه اغراق و بموقع انجام پذیرد .
از سویی دیگرنگاه بیطرفانه بر رخ دادها در دورانی که علوم انسانی و اجتماعی عمدا تضعیف و تحت تاثیر تریبونهای انبوه باروشی عامیانه پسند با اهداف خاصی همراه با تغییر تاریخ آنهم بدل خواه قرار گرفته ، ضرورت کاوشی مستند و حقیقی از چگونگی تاریخ معاصر هر چند در مواردی بناچار تکراری اما مستند که گروهی در صدد کتمان ان برآمده اند و عرض خود میبرند ….. و خوشبختانه توفیق چندانی به اعتبار هشیا ری و علاقه مندی میلیونها جوان تحصیل کرده مسلط به حقایق تاریخ ، علم روز و تکنولژی وسیع وسایل ارتباط جمعی نیافته اند ضرورت برداشتن این گام ها صد چندان میشود و بحق با همه خطرات و خطیرات از واجبات عینی بشمار میرود.
در بیان بهتر ضرورت استمرار این بازگشت به خویشتن باید اذعان نمود پارلمانیسم سرنوشت ایرانیان را به دوران سنتی و ایران مدرن تقسیم کرد و د ر کشاکش مشروطه خواهی ۲۸ مرداد بزنگاهی فراموش نا شدنی میباشد ، همانطور که شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت از لحاظ سیاسی امری مربوط به گذشته نیست ،هر چند در سطح اقتصادی ، ملی شدن نفت پیروزی نسبی با همه مقاومتها همراه داشت . در تعریفی دیگر باید تاکید داشت پروژه مشروطه خواهی در همه جوامع پایان ناپذیر است و خطراتیکه قدرت مشروطه را تهدید میکند به پایان نمیرسد و ادامه تلاش برای بیان انچه گذشته و برر سی جامعه و روانشناسی ان وقایع تصویری دقیقتر از رخ دادرا نشان و علل نا موفقیتها را بیان و راههای خروج از گرفتاری های تمام نا شدنی را نشان میدهد ………. با این امید که این توضیح مختصر ، کافی بنظر دوستان پر سشگر برسد .. ا ما بعد :
جنبش مشروطهخواهی ایرانیان، بمناسبت یکصدویا زدهمین سالگرد- ضیاء مصباح
انقلاب مشروطیت ایران نظیر دیگر انقلابهای عمده سیاسی در نتیجه نوعی تغییر حالت و روحیه در افراد مملکت، به وقوع پیوست به عبارت دیگر یک عمل دسته جمعی بود که در آن تعداد زیادی از افراد، بالاخص افراد طبقه موثر جامعه سهمی اساسی داشتند.
این حرکت و جنبش عمومی ثمره سیر تکوینی بطئی و طولانی بود که باید ریشه آن را از اواخر دوران صفویه جستوجو کرد، زیرا انقلاب مشروطیت ایران منتج از نهضت فکری و تحول اجتماعی ریشهداری بود که دارای دو قرن و نیم سابقه است یعنی از آن هنگام که رونق کار ،صنعت و تجارت رو به کاهش نهاد و به تدریج قدرت صنعتی، نظامی و سیاسی ایرانیان در برابر اقتصاد و تمدن توانمند و شکوفای اروپایی به سوی انحطاط گرایید وایرانیان در ان شرایط با اعجاب چشم امید به مغرب زمین دوختند.
با تحلیلی که از عوامل ، نتایج و پیامدهای جنبش مشروطهخواهی ایرانیان میتوان ارائه داد اینکه این حرکت فراگیر و همه جانبه تحولاتی عمیق و گسترده در جامعه ایرانی برجای نهاد ، تحولاتی که تاریخ معاصر ایران هیچگاه از دامنه تأثیرات آنها برکنار نبود.
مجموعه حوادثی که منجر به ظهور و تکوین مشروطیت ایران شد شاخص دوران نو در تاریخ ایران است، همچنان که «رنسانس»، در جوامع غربی آغاز ایام جدید به شمار میرود، به قسمی که ۵ قرن پس از آن ، فلسفه و طرز زیستی که زاده «رنسانس» بود در اروپا و آمریکا ضامن تعمیم عدالت اجتماعی و گسترش آزادی به نحو عمیق در سایه قوانینی که موجد مساوات حقوق تمامی افراد جامعه است و برخورداری از تنعمات مادی تمدن ماشینی شد………
میتوان گفت برخی از هدفهایی که پس از یکصد ویاز ده سال که از آغاز مشروطیت میگذرد جامعه ایران هنوز به آنها نائل نشده و بعضی در نتیجه تحولات به صورت دیگری حاصل شده است.
درباره انقلاب مشروطیت ایران که از مهمترین حوادث اجتماعی کشور ما بشمار می رود تألیفات و تتبعات زیادی توسط محققان و مورخان ایرانی و خارجی انجام یافته که اغلب نوشته کسانی است که از روی اعتقاد و ایمان در عین بیغرضی (خود) شاهد صدیق بودهاند.
از زمان جنگ با پرتغالیها که سرداران صفویه به قدرت نظامی اروپاییان پی بردند ، برتری صنعتی و فنی اروپاییان برای مردم متفکر و صاحب نظر امری محرز شد، ولی سلطه و نفوذ سنن و عادات گذشته از موانع عمده تغییر مسیر بود.
تبدیل سلسلههای سلاطین از صفویه به افشاریه، زندیه و قاجاریه فقط چهره حکام را تغییر میداد بدون اینکه نظام اقتصادی و فلسفه زندگی اجتماعی دگرگون شود، ولی در عین حال نظیر هر تغییر آشکار سیاسی، مبین یک سلسله تغییرات نامرئی اجتماعی یعنی حاکی از بروز یک تشنج عمیق در وضع زندگی جامعه بود که از اواخر دوران صفویه شروع شد.
به علت درهم کوفته شدن زیربنای اقتصادی مملکت فقط تعادلی که به دست آمد پس از جنگهای فتحعلی شاه با روسیه بود که باید آن را آخرین هیجان و تلاش دانست که بدل به یأسی عمیق شد و از آن به بعد داعیهها فروکش کرد و کشور ما از نظر اقتصادی به حالت وابسته تغییر وضع داد.
در دوران قاجاریه تعادلی به وجود آمد ولی در سطحی پایینتر از گذشته بود و جنگهای فتحعلی شاه با روسیه و شکستهای پی در پی ضربه موثری به سیستم معتقدات و هیمنه قدرت واهی زد و از آن به بعد اذهان دور اندیشان واقع بین راه چاره را پیروی از طریق تدابیر فنی، سیاسی و اقتصاد غریبان دانستند.
کشور گشایی و دلاوری نادرشاه، مملکتداری و تدبیر کریمخان زند و جلادت و شدت آقا محمدخان دیگر قادر نبود که تعادل اقتصادی و اجتماعی دوران صفویه را باز گرداند.
ابتدا قائم مقام مشاور مدبر عباس میرزا با اعزام جوانان مستعد به فرنگستان و سپس میرزا تقیخان امیرکبیر با شروع اصلاحات عمیقی که همه شئون لشکری و کشوری را در بر گرفت خاصه با تأسیس دارالفنون سبب شدند علوم و فنون غربی اشاعه یافته و تماس بلا انقطاع با تمدن و زندگی ملل مترقی برقرار شود .
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه به وسیله امیرکبیر و چاپ و انتشار کتب و جزواتی که ترجمه آثار متفکران غربی بود به تدریج موجب آگاهی بیشتر افراد مملکت از کم و کیف پیشرفتهای ملل اروپایی شد .
نویسندگان متعددی از میان دانشمند ان زمان و حتی اشراف ناراضی برخاستند که در زمینه آشنا کردن ایرانیان با پیشرفتهای علمی٬ صنعتی و نهضتهای فکری به صورت نخستین مبشران و منادیان تمدن اروپایی درآمدند و با نشر جزوات متعدد افکار و عقاید جدید را درباره شئون گوناگون زندگی اجتماعی اشاعه دادند و انتقادات طنزآمیز آنها در شکستن ساختمان فکری کهنه و درهم کوفتن معتقدات رجال و درباریان پرادعا و کم مایه اثری عمیق داشت .
انان با الهام از افکار ژان ژاک روسو٬ منتسکیو و ولتر عقاید مربوط به حاکمیت ملی و حکومت قانون و آزادی را تبلیغ کردند.
از آن جمله ملکم خان که با شناسایی کامل تمدن اروپایی افکار وی تحت تاثیر نهضت فکری سن سیمون که مبتنی بر توام ساختن فن کشورداری نوین با پیشرفتهای علمی و صنعتی بود٬ قرار گرفت.
از مطالعات و مقالاتیکه در زمینه مسائل گوناگون اجتماعی منتشر شد نظریههای مربوط به تجدید سازمان اقتصادی و اجتماعی کشور و اشاراتی در مورد اهمیت کار علمای اقتصادی، مدیران و متخصصان قابل توجه میباشد .
تاکید ملکم بر اینکه کشور ما برای تجدید عظمت گذشته به «کارخانه آدم سازی صحیح احتیاج دارد» نشان می دهد که وی به اصول و مبادی نهضت فکری سن سیمون آشنایی داشته است، زیرا هنگامی که ملکم خان دوران نوجوانی را در مدارس فرانسه می گذرانید مصادف با غلیان افکار سیاسی و اجتماعی سالهای قبل از انقلاب در کشورهای اروپایی بود و در این زمان افکار سن سیمون در میان روشنفکران فرانسه طرفداران بسیاری داشت و همچنین حکیم فرانسوی آگوست کنت پایهگذار جامعهشناسی که موسس فلسفه تحصلی (تحققی) و مبشر مذهب انسانیت بود تجدد خواهی و آزادی طلبی را ممزوج با عشق و اعتقاد به انسانیت ترویج میکرد .
این گونه افکار افق وسیع و پهناوری در مقابل دنیای تنگ و بسته رجال دربار قاجار و روحانیون که بر اثر عقب ماندن از پیشرفت علوم با تعصب فراوان در حفظ ان میکوشیدند٬ میگشود.
بدین نحو مقالات و نوشتههای ملکم و سپس انتشار روزنامه قانون که به همت وی در۱۶ سال قبل از انقلاب مشروطیت در لندن تاسیس شد و همچنین روزنامه غروهالوثقی که به وسیله سیدجمالالدین اسدآبادی و با همکاری شیخ محمد عبده رجل انقلابی مصر در پاریس انتشار می یافت و روزنامه ثریا که با بیانی تند و موثر به وسیله محمدعلی خان شیبانی (معروف به پرورش) در قاهره مبلغ افکار جدید بود و حبلالمتین کلکته و کتب و تالیفات دیگر ایرانیان از قبیل عبدالرحیم طالبوف در قفقاز و میرزا آقاخان کرمانی در استانبول سبب شد که : افکار جدید از هر سو به داخل ایران رسوخ یابد و به تمایلات و انگیزههای گروهها و طبقاتی که دارای زمینه مستعد و مشتاق تغییر و دگرگونی نظام اجتماعی و اداری کشور بودند قالب و شکل مناسب بخشد .
مسلما برخی گروه ها و طبقات اجتماعی برای پذیرفتن عقاید نوین انقلابی واجد زمینه فکری آمادهتری بودهاند.
انقلاب مشروطیت ایران را نمیتوان ازجمیع جهات انقلابی بورژوازی دانست زیرا در آن زمان هنوز وضع اقتصادی ایران به پایهای نرسیده بود تا طبقهای نظیر بورژوازی کشورهای اروپایی که عامل و هادی انقلابهای سیاسی قرن ۱۸ و ۱۹ بود به وجود آید.
مداقه در تاریخ اقتصادی و اجتماعی قرن گذشته ایران، وجود دستهجات و گروههایی را معلوم میدارد که از جهاتی دارای برخی خصوصیات اجتماعی هستند که تا حدی با بورژوازی اروپا در قرن بعد از رنسانس قابل قیاس است.
در مقابل فئودالیته در اروپا که قرنها حاکمیت و قدرت خود را در روستاها مستقر ساخته بود طبقه بورژوازی به تدریج از سوداگران و صنعتگران در شهرها به وجود آمد و این طبقه که اساس قدرتش برخلاف فئودالیته٬ متکی بر علم٬ صنعت و تجارت بود ، طالب اسلوب اقتصاد متحرک و لغو امتیازات فئودالها و برقراری نظام اجتماعی که تأمین منافع گروههای وسیعتری را دربر میگیرد٬ بود.
هدف بورژوازی در جهت مخالف منافع فئودالیته که حافظ وضع موجود بود، قرار داشت. شهرها به صورت مراکز و سنگرگاههای قدرت بورژوازی درآمد، ٬ به طوری که قرنها قبل از انقلاب کبیر فرانسه و دیگر انقلابهای سیاسی اروپا شهرها صحنه ایجاد نظامهای اداری و محلی٬ توسط بورژوازی گردید٬ به طوری که انجمنهای شهری در اکثر کشورهای اروپایی دارای چندین قرن سابقه وجودی هستند .
این انجمنها و نظامات شهری نخستین هستههای اعمال حاکمیت ملی و تمرین و مشق مملکتداری بودند که بعدها به بورژوازی فرصت تعمیم و بسط آن را به سراسر شئون مملکتی دادند.
در ایران مالکان بزرگ به علت خشکی هوا و دور بودن دهات از یکدیگر به عکس فئودالهای اروپایی که حاصلخیز بودن زمین امکان استقرار در منطقه محدودی را به آنها میداد٬ ناگزیر به بسط قدرت خود در مناطق وسیعی بودند که دامنه آن به شهرها کشیده میشد واکثر مالکان به منظور نظارت بر این مناطق وسیع خصوصاً راهها به صورت سران ایالات و عشایر درآمده٬ در شهر و ده صاحب نفوذ اصلی بوده و در صورت ضعف دولت مرکزی این نفوذ به حکومت مطلقه بدل میشد.
به روزگار صفویه صنعت و تجارت رونق داشت و هنوز مصنوعات ایرانی مقهور کالاهای ماشینی اروپایی نشده بود٬.
سلاطین این سلسله به منظور حصول منافعی که از راه صنعت و تجارت عاید دستگاه دولتی میشد در بسط تامین راهها میکوشیدند ولی از اواخر دوران صفویه به علت فقر و انحطاط صنایع و وتجارت ،به تدریج نفوذهای محلی قدرت خود را بازیافتند و تجار و صنعتگران در مقابل مالکان و حکام محلی به طبقهای زیردست مبدل شدند
این طبقه که همچنان رویای دوران طلایی صفویان را در سر میپروراند از اواسط دوران قاجاریه کوششی از نو آغاز کرد٬ لکن به دلایل اقتصادی (ضعف تکنولوژی) و سیاسی (امتیازات دولتهای خارجی) و اجتماعی (نفوذ و قدرت مالکان) موفق به تجدید رونق و احیای صنعت و تجارت گذشته نشد.
حکومت نیز به استقرار امنیت داخلی و حفظ منافع تجاری ایران در خارج بیاعتنا بود و در صورت تمایل به علت عدم توانایی از عهده انجام آنها بر نمیآمد.
بنابراین ایجاد امنیت ، عدالت و مقاومت در مقابل قدرتهای خارجی جزو شعار و هدفهای این طبقه درآمد و چون تجار ایرانی عادت داشتند به دنبال مالالتجاره خویش حرکت کنند با احداث راهآهن و خطوط کشتیرانی به کشورهای خارج سهلتر سفر کردند و در شهرهای مختلف اجتماعاتی از ایشان به وجود آمد و در نتیجه ارتباط مستقیم و مستمری با زندگی و تمدن اروپایی برقرار شد .
این ارتباط با روسیه بیش از دیگر ممالک بود مخصوصاً در قفقاز تعدادی از ایرانیان که به تجارت و کسب و کار در کارخانهها و چاههای نفت میپرداختند به چندین هزار بالغ شد و از اینجا بود که از میان این توده انبوه که قویاً تحت تأثیر آرمانهای انقلابی روسیه قرار گرفته بودند مجاهدان قفقاز و فداییان برخاستند و در سالهای اول مشروطیت به سر کردگی یپرم و حیدر عمو اوغلی به صورت پاسداران اسلحه به دست مشروطیت درآمدند.
خلاصه آنکه تماس طبقات متوسط با تمدن اروپایی و آشنایی با دنیای جدید صنعت در مقابل درجا زدن سیستم حکومتی ، موجب نارضایتی این طبقات بود و داد و ستد تجار در داخل و خارج کشور و مراودات آنها با یکدیگر شبکه ارتباطی موثری به وجود آورد .
از سال ۱۲۸۰ هجری قمری تأسیس پست و چاپار اتحاد بین تجار را به وجود آورد ، تجار و بازاریان وسیله انتقال افکار آزادیخواهی٬ حکومت قانونی٬ اصلاحات اجتماعی و مبارزه با قدرت حکام به منظور تأمین منافع خود که در لفظ حکومت مشروطه خلاصه میشد٬ گشتند وبه صفوف آزادیخواهان و مشروطهطلبان پیوستند.
انعقاد معاهده ترکمانچای٬به بعد و ورود آزادانه کالاهای روسی و کشورهای اروپایی صرفنظر از تأثیر اقتصادی که موجب تضعیف صنایع داخل بود آشنا یی مردم به صنایع و فنون جدید را در پی آورد .
مصرف مصنوعات متنوع خارجی ماهیت علوم٬ فنون و ترقیات اروپاییان را در زمینههای مختلف نشان داد و چون تجار و بازاریان خود عامل اصلی ورود این مصنوعات بودند بیش از دیگران از نظر روحی تحت تأثیر قرار میگرفتند.
مسائل خانوادگی ، احوال شخصی ، داد و ستد که با روحانیت ارتباط داشت عاملی بودکه این طبقه و بازاریان پیوسته مکمل و محتاج یکدیگر باشند.
دولت قاجاریه روحانیت را قدرتی رقیب میپنداشت و با جدا کردن امور شرعی از امور عرفی و اختصاص امور عرفی به دولت درصدد تضعیف قدرت روحانیت برآمد و از طرفی دیگر پیشرفت علوم و معارف اروپایی سبب شد دستگاه روحانیت تضعیف شود .
به این مناسبت دو جریان مختلف در نزد روحانیون به وجود آمد :
گروهی اکتفا به ظواهر و تشریفات خارجی منهای روح خلاق و هدف غائی دین و دیگری کوشش در انطباق اصول و مبانی دین با پیشرفتهای جدید و جهاد در راه تعالی جامعه٬ زیرا مبلغانی از قبیل سیدجمالالدین اسدآبادی فلسفه و منطق این مبارزات را برای آنان روشن کرده بودند.
دسته اول با بهرهای از قدرت و نفوذ دربار و حکام میگرفتند طرفدار نظام موجود بودند و دسته دوم که روشنفکر بودند هم رای مشروطهطلبان و متجددین شدند و تجدید قدرت خود را در رهبری مبارزات ملی میدانستند.
واقعه رژی و منع استعمال تنباکو به جرأت سیاسی آنها افزود٬ زیرا در این واقعه روحانیون شیعه توانستند از دو سلاح اجتماعی دین یعنی تحریم و تکفیر افراد استفاده کنند ودر هدایت نهضتهای ملی مسوولیت بیشتری را برای خود قائل شدند و درصدد بودند از این راه اعتبار از دست رفته خود را بازیابند.
از عواملی که در سوق دادن روحانیت به سمت هدفهای مشروطیت تاثیر بسزایی داشت علمای نجف بودند که هر گونه اشرافیتی به دور بوده و به تعالیم اساسی شیعه نزدیک بودند و زندگی ساده و عاری از تجمل آنان موجب تقویت صفات حریت و آزادگی و احترام به شخصیت انسانی بود٬ خصوصاً آنکه به علت خارج بودن از حیطه تسلط مستقیم حکومت وقت٬ قدرت مستقلی را در مقابل دربار قاجاریه تشکیل میدادند .
از طرفی متأثر از بعضی اقدامات و پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی عثمانی و تا حدودی دولتهای دیگر بودند به این علل علمای نجف فرصت مناسبی یافتند تا احساسات باطنی و همیشگی ضد حکومتی خود را از قوه به فعل آورده و در برابر تجمل پرستی٬ سستی و اعمال حکومت قاجاریه قد علم کرده٬ شیعیان را به مبارزه با آن و همچنین با نفوذ روزافزون خارجی ترغیب کنند.
در باب تأثیر علوم و معارف غربی میتوان گفت دارالفنون و مدارسی که بعد از آن بعضی از رجال اصلاحطلب ناصری و میسیونهای مذهبی خارجی از اوایل دوره ناصرالدین شاه به بعد در تهران و دیگر ولایات تأسیس کرده بودند ، موجب آشنایی طبقات مختلف شهری با علوم و معارف جدید بود، ولی سیستم حکومتی و طرز اداره مملکت به موازات این رشد و نمو فکری پیشرفت نمیکرد و بیش از بیش به عنوان مانعی در انجام افکار و مقاصد اصلاح طلبانه به چشم میخورد.
مستوفیان وجماعت اداری نیز که در اثر علم و آگاهی وارد دایره روشنفکران شده بودند به خصوص ماموران وزارت امور خارجه که سالها در کشورهای خارجی به سربرده و به رمز موفقیت دیگر کشورها و فلسفه تشکیلات جدید پی برده بودند دارای تمایلات مشروطه طلبی شدند.
عدم موفقیت رجال روشنفکر و اصلاح طلب دوران ناصرالدین شاه از قبیل میرزاحسین خان سپهسالار و میرزا یوسف خان مستشارالدوله که با رویه اعتدالی درصدد وضع قوانین و برقراری نظامات متناسب با روحیه عصر جدید و احتیاجات مملکت بودند با پیشرفت این نوع افکار و ظهور درس خواندها ی ناراضی تعداد قابل ملاحظهای از اعیان و اشراف نیز به تدریج طرفدار حکومت مشروطه (مشروطه خواه) شدند.
افزایش تعداد افراد ایل قاجار پس از چندین سال سلطنت سبب شده بود که اکثر مقامات مهم به افراد این خاندان تفویض شود. همین امر موجبات عدم رضایت عشایر و ایلات را فراهم میکرد به طوری که سران ایل بختیاری نیز به علت صدماتی که از حکومت قاجاریه خورده بودند و همچنین به علت آشنایی با افکار و عقاید جدید که از راه تحصیل در خارج برای عدهای از آنها حاصل شده بود متمایل به مشروطه شدند و سهم موثری خصوصاً در مبارزه با دولت مستبد محمدعلی شاه و فتح تهران برعهده داشتند.
خلاصه آنکه مجموعه این عوامل و تأثیر نهضتهای آزادیخواهی کشورهای همجوار از قبیل حزب سوسیال دموکرات در روسیه و حزب اتحاد و ترقی در عثمانی منجر به تکوین نهضتی شد که در آغاز شعار آن برقراری و ایجاد عدالتخانه بود و سپس تعمیم بیشتری یافت و مبدل به جنبش ملی شد که هدف آن تنظیم و تفکیک قدرت و اختیار دولت و ملت و نظارت نمایندگان ملت در امور عمومی بود.
شکی نیست که رقابت دو دولت نیرومند خارجی (خصوصاً سیاست دولت انگلیس که سیاست دولت ایران را تحت تأثیر سیاست دولت روسیه میدانست) تأثیر عمدهای در بیداری ایرانیان و پیشرفت کار مشروطیت طلبان داشت .
نگاهی به وابستگی نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای ملی در ارتباط با موضوع از نظر نفوذ گروههای مختلف اجتماعی روز و…ضروری است :
در دوره اول مجلس که هنوز شعلههای انقلاب فروزان بود و انتخابات جنبه طبقاتی داشت نمایندگان اکثراً مظهر واقعی طبقات و گروههایی بودند که در ایجاد مشروطه سهم اساسی داشتند به طوری که بررسی شغل نمایندگان نشان میدهد بیش از ۴۰ درصد نمایندگان از تجار و اصناف بودند در دوره بعد این نسبت به ۹ درصد تقلیل مییابد و برعکس نسبت مالکان بدواً از ۲۱ به ۳۰ درصد و سپس همچنان رو به افزایش میرود به طوری که از دوره ششم تا دوره بیستم حدود ۵۰ درصد نمایندگان را مالکان تشکیل میدهند.
از مطالعه وضع شخصی و اجتماعی وکلای دوره دوم به خوبی مشخص میشود که مالکان به محض اینکه از حالت غافلگیری دوره اول مشروطیت خارج شدند در دوره دوم کسان و عوامل خود را وارد مجلس کردند ولی از این به بعد مستقیما و شخصاً وارد مجلس شدند. چون در مجلس اول انتخابات جنبه طبقاتی داشت و طبقات بازاری و شهری توانستند صاحب نفوذ عمدهای باشند ولی بعداً قانون انتخابات طوری تنظیم شد که عملاً مالکان مقام اول را به دست آورند.
در حقیقت باید گفت دموکراسی که بعضی آن را حکومت اعداد خواندهاند وقتی بدون مفهوم و معنای واقعی که در جامعه غربی وجود دارد به یک کشور غیرصنعتی وارد شود به صورت وسیلهای در میآید فقط کسانی که گروه متشکلی در اختیار دارند از آن بهرهمند میشوند.
نتیجه آنکه تجار و اصناف که عامل نوعی بورژوازی بوده و سهم اصلی را در مشروطیت داشتند به علت ضعف بنیه صنعت و تجارت مملکت نتوانستند مدت کوتاهی مقام اول را در سیاست دارا باشند و چون نظام اقتصادی و اجتماعی در دست مالکان بزرگ بود٬ آنان به زودی دستگاه حکومتی جدید را در دست گرفتند
بدون شبهه یکی از دلایل شکست این طبقه این بود که در مقایسه با بورژوازی کشورهای اروپایی یک طبقه مولد و سازنده محصولات ماشینی نبود بلکه فقط واردکننده آن بود و از خود نیروی مستقلی نداشت.
نکته دیگر اینکه مشروطیت ایران درشهرها نضج گرفت و مردم طبقات متوسط از مدافعان اولیه آن بودند و زمانی که در دوران استبداد صغیر نهضت مشروطهطلبی جنبه مبارزه مسلحانه به خود گرفت٬ به تدریج به دست نیروهای غیرشهری یعنی ایلات و عشایر افتاد.
چه شد که افراد ایل که طبق رسوم و سنن در زندگی کوچ نشینی به سر میبرند و تابع نظام نیمه فئودالی و نیمه عشیرهای بودند به صورت یکی از عوامل موثر مشروطیت درآمدند؟
از جهت بحث نظری و ایدئولوژی طبقاتی رابطهای میان زندگی عشیرهای و آرمانهای انقلابی نظیر مشروطیت ایران وجود نداشت٬ به عبارت دیگر عشایر نمیتوانستند خواهان همان رژیم سیاسیای باشند که بازاریان و تجار دنبال آن بودند.
شاید بتوان مداخله ایالات را چنین تعبیر کرد:
هنگامی که بحران رژیم آغاز و مردم شهرنشین برای در دست گرفتن قدرت وارد صحنه مبارزات سیاسی شدند و در این راه موفقیت بیسابقهای به دست آوردند به علت عدم توانایی در نگه داشتن آن در برابر قدرت مالکان و عشایر در آخر به قسمتی از همین قدرت پناهنده شدند– به طوری که کمک این قسمت از نیروهای مسلط (عشایر بختیاری) توانست مشروطهخواهان را به پیروزی برساند و ناگزیر کسانی که در این پیروزی سهم موثری داشتند مشروطیت بازیافته را تحت تاثیر روحیه و افکار و منافع خود قرار دادند.
در حقیقت پس از چند سال کشمکش میان مردم شهرنشین و نیروی خارج از شهر مجدداً قدرت در دست نیروهای عشایری و مالکان افتاد.
بی شک جانبازی و دلاوری مردم شهرهای ایران خصوصا تبریز ، رشت ،اصفهان ،کرمان و مشهد از هنگام بستن مجلس به دست محمد علی شاه تا فتح تهران و سپس در مقابله با اولتیماتوم دولت روسیه علی رغم ستمگری های قوای آن دولت تا مبارزه با قیام های همدستان محمد علی شاه خصوصا فداکاری و مجاهدت فداییان، از صحنه های افتخارآمیز تاریخ ایران بوده و دلیل بر این است که جنبش مشروطیت ریشه هایی در میان توده مردم شهر های بزرگ داشته است .
در یکصد و یازدهمین سالگرد این جنبش که آغازی بر تحولات فکری و پیشرفت هر چند بسیار ضعیف مردم کشورمان در مسیر آزادی خواهی ، توجه به اراء عمومی و مبارزه با حکومت فردی میباشد …….. به ر وان پاک پیشقراولان این نهضت درود میفرستیم و امیدوار به همراهی ، دقت و پرسشگری جامعه هشیار و پویای امروز ایران همزمان با ادای سوگند رییس جمهور منتخب محترم و کوشش همه ایرانیان در مسیر بازسازی اخلاقی ویاری پیوسته دولت گرفتار دوازدهم در تمامی زمینه ها ……