طبعا کسانی که تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران و منطقه را دنبال میکنند با سیاستهای آمریکا و متحدینش که میتوان آنرا در سیاست نئوکلونیالیسستی «تغییر رژیم» و انتقال جنگ به داخل ایران خلاصه کرد، آشنا هستند. یکی از اشکال تحقق این سیاست را در منطقه در سوریه دیدهایم. به این سیاست در مورد ایران میتوان و باید به عنوان یکی از مولفههای موثر در آتیهی ایران نگریست. بر اساس تمام اطلاعات و اخبار جاری نیروهای سلطنتطلب، مجاهد، حزب دمکرات کردستان، و بخشی از اصلاح طلبان خارج از کشور خواهان اجرای این سیاست و در حال سازمان دهی خود برای تحقق این سیاست هستند.
وجود و امکان این چشمانداز وحشتناک (به عنوان یکی از سناریوهای ممکن) و ترس از آن بر مبارزات بر حق مردم ایران اثر منفی دارد. به این اعتبار که این بار ترس از سوریهای شدن میتواند باعث تردید در حمایت و دخالت آزادیخواهان در مبارزات مردم برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی گردد.
گفتن اینکه ایران سوریه نیست، اگر چه صحیح است اما کافی نیست، و میباید ضمن شرکت و دخالت فعال در روند جاری برای برچیدن نظام ظلم در ایران با سیاست نئوکلونیال آمریکا مبارزه موثر کرد. در این میدان نیروهای ایرانی موجود در خارج از کشور بویژه اروپا میتوانند و باید نقش اصلی را ایفاء بکنند. این مبارزه از مجرای دامن زدن به شکافی که در غرب در قبال ایران موجود است، میسر است. اگرچه نیروهای صلح طلب در غرب و بویژه اروپا فینفسه با جنگ مخالفند، اما با توجه به کارکرد و کارآرایی دستگاههای ایدئولوژیک دولتی در غرب نمیتوان انتظار داشت که مخاطب قرار دادن انساندوستی و نفرت از جنگ در مردم، اگرچه لازم است، اما بتواند الزاما به نتیجه دلخواه منجر شود. باید نتایج واقعی و ملموس سیاست «تغییر رژیم» آمریکا برای مردم اروپا مطرح شود. یکی از نتایج واقعی سوریهای کردن ایران برای مردم اروپا عبارت است از موج جدید جنگزدگان این بار ایرانی به اروپاست. هزینهای که در نهایت تک تک اروپائیان در صورت تحقق سیاست آمریکا، اسرائیل و عربستان و بردن جنگ به داخل ایران خواهند پرداخت. به زعم من هیچ اروپایی، صرفنظر از گرایش سیاسیاش، نمیخواهد و حاضر نیست و نباید هزینه سیاست آمریکا–اسرائیل را بر عهده بگیرد. باید تمام جریاناتی که از مبارزات مردم ایران حمایت میکنند با نشان دادن این امر به مردم اروپا و هزینهای که اروپاییها به خاطر سیاست آمریکا خواهند پرداخت، با بسیج مردم اروپا بر علیه سیاست مذکور نگذارند بهار ایرانی، همچون بهار سوریه بواسطهی دخالتهای آمریکا بدل به خزان بشود. مردم اروپا میتوانند به طرق مختلف امکان پیوستن دولتشان به سیاست سوریهای کردن آمریکا–اسرائیل را کاهش دهند. ما میباید این خطر که واقعی است را نشان دهیم و با نشان دادن تصویر موج هجوم جنگزدگان احتمالی ایرانی به اروپا خطر دخالت غرب را حداقل کاهش دهیم. در عین حال و به این ترتیب میتوان ترس از سوریهای شدن ایران و امکان آن را کاهش داد و مانع کارکرد ایدئولوژیک ترس به عنوان یکی از موانع دخالت و حمایت از مبارزات مردم ایران برای آزادی و عدالت شد.
*) در نوشتهی جداگانهای که در دست نگارش است به مسائل جاری پرداخته خواهد شد. این نوشته فقط به منظور مطرح کردن یک پیشنهاد عملی نوشته شده است و به سبب عاجل بودن مسئله منتشر میشود.