رادیو فردا:
مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران، اخیرا در نشست «هماندیشی در خصوص ارتقای شاخص آزادی اقتصادی ایران» اظهار کرد:« سالیان طولانی در تحریم اقتصادی بودیم و رابطه ایران با دیگر کشورها در تمام زمینهها به خصوص حوزه اقتصادی قطع شده بود».
همین مقام اتاق بازرگانی افزود:« طی ۲ سال گذشته با توجه به توافق هستهای و برجام، به بازارهای جهانی راه پیدا کردیم و ۲۰۰ هیات خارجی به کشور ورود پیدا کردند». رییس اتاق بازرگانی تهران بر این باور است که: «در ایران نیاز به جذب بیش از ۵۰ میلیارد دلار داریم بنابراین شرکت هایی که به دنبال ورود و سرمایه گذاری در ایران هستند، باید اطلاعات خوبی را از موقعیت اقتصادی ایران کسب کنند».
همین مقام مدعی شد: «در ۲ سال گذشته …..نتوانستیم سرمایه گذار خارجی جذب کنیم زیرا به دلیل تحریم ها، سیستم بانکی با مشکل مواجه بود و همچنین بنگاهها نتوانستند خود را با شرایط بین المللی وفق دهند».
اما به نظر میرسد که مشکل تنها این موارد نباشد و معضلات اقتصاد ایران بیشتر پیچیده تر از این بوده و عمدتا منشاء داخلی دارد.
به گزارش ایران اکونومیست؛ در این نشست، مایکل واکر، یکی از سخرنانان و بنیانگذار موسسه فریزر، موسسه پژوهشی که مسائل اقتصادی بین المللی و از جمله رتبهبندی کشورها بر اساس شاخص آزادی اقتصادی را بررسی می کند، پرسید:« در حالی که باید اول نگران باشید که سرمایه ایرانیان در داخل ایران سرمایه گذاری شود، چرا علاقه مند به جذب سرمایه گذاری خارجی هستید؟
مایکل واکر در ادامه یادآوری کرد:« بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی در حال ترک کشور هستند؛ خیلی مهم است که بتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم، اما از آن مهم تر این است که اجازه ندهیم سرمایه گذاران داخلی از کشور خارج شوند».
همین مقام با بیان اینکه ۵۰۰ هزار نفر ایرانی در غرب کشور کانادا زندگی می کنند، افزود« بسیاری از این افراد برابر بازگشت به ایران و سرمایه گذاری در کشورشان مقاومت می کنند؛ این به دولت ایران بستگی دارد که چه اقداماتی را برای افزایش تمایل ایرانیان برای سرمایه گذاری در کشور انجام دهد». بنیانگذار موسسه فریزر در ادامه گفت:« رتبه ایران از نظر شاخص آزادیهای اقتصادی ۱۵۰ از ۱۵۶ کشور است که این شاخص به دلیل تحریم ها، سیاستهای اقتصادی یا قوانین اشتغال نیست بلکه ریشه در قوانین اشتباه اقتصادی دارد».
رویای سرمایه ایرانیان خارج از کشور
با توجه به به باد رفتن منابع مالی و اقتصادی ایران در اثر فساد، غارت و ندام کاری اینکه منابع تکافوی برای بقای حاکمیت کافی نیست.
به همین دلیل جذب سرمایه خارجی و بخصوص سرمایه ایرانیان به اولویت حاکمیت تبدیل شده است. ابوالحسن فیروزآبادی قائممقام وزیر کار چندی پیش گفته بود:« این وزارتخانه طراحی جذب ۳۰ میلیارد دلار سرمایه ایرانیان خارج از کشور را برای اجرای پروژههای اقتصادی و سرمایه گذاری در مناطق مختلف کشور را در دستور کار دارد».
آرزوهای مقامات رژیم اما بسیار بیشتر و مبالغه آمیز تر از این است. مثلا سید مجید حلاج زاده، مشاور دبیرکل شورای عالی ایرانیان خارج از کشور ادعا می کند: « سرمایه ایرانیان خارج از کشور ۲۰تا ۲۵ هزار میلیارد دلار است…. و می توان گفت ۱۰ درصد ثروت دنیا در اختیار ایرانیان است اما از این پتانسیل استفاده نکرده ایم و فرصتها را از دست داده ایم».
اما واقعا ۱۰ درصد ثروت دنیا در مالکیت ایرانیان خارج است کشور؟ به نظر نمی رسد که هیچ برآورد قابل قبولی از «ثروت دنیا» و همچنین «سرمایه ایرانیان خارج از کشور»، در دسترس باشد یا اساسا چنین ارقامی قابل محاسبه باشند. بنابراین منبع این این برآوردها بیشتر آرزوها و توهماتی است، که بعید نیست دستمایه رانت خواری از مقامات بالاتر هم باشد. اما از این گذشته، با توجه به فرار سرمایه از ایران به کشورهای همسایه نظیر ارمنستان و ترکیه و جمهوری آذربایجان، چه کسی تمایل دارد، سرمایهاش را به ایران بیاورد؟
تغییر جایگاه ایرانیان در نزد نگاه حاکمیت
در نگاه حاکمیت ایران در دهه ۶۰ خورشیدی، کمتر نامی از «ایرانیان خارج از کشور» است. ضد انقلاب خارج از کشور، فراریان، مزدوران استکبار عمدهترین عنوانهایی است که در این دهه برای اشاره به ایرانیان خارج از کشور بکار برده میشود. اینک اما رسانههای دولتی ایران از این عناوین استفاده نمی کنند.
البته هنوز جناحها و افرادی در حاکمیت ایران هستند که ایرانیان را ضد انقلاب خارج از کشور، فراریان، مزدوران استکبار میدانند، ولی بنا به مصالحی از کاربرد این عنوانها خودداری می کنند. این دوگانگی بخصوص در رابطه میان نهادهای امنیتی و ایرانیان بیشتر بیشتر احساس میشود.
بنابراین «ایرانیان عزیز خارج از کشور» بسته به اینکه به تور چه فرد یا نهادی بخورند، میتوانند سرمایه گذار گرامی!! دوست دار وطن یا حتی ضد انقلاب خارج از کشور، فراریان، مزدوران استکبار تصور شوند. البته تبدیل نگاه حاکمیت از ضد انقلاب خارج از کشور، فراریان، مزدوران استکبار جهانی تصادفی نیست.
به تدریج با افزایش شمار ایرانیان در خارج از کشور و نفوذ آنها در نهادهای سیاسی و اقتصادی و رسانههای بین المللی و همچنین ارتقاء طبقاتی آنها و تبدیل آنها به عامل قدرت، حاکمیت نیز فرصت طلبانه نگاهش را نسبت به آنها البته در ظاهر تغییر داده است. نشانه دوگانگی دستگیری ایرانیانی نظیر رضا تقوی، رضا شاهینی، سیامک نمازی و باقر نمازی، نازنین زاغری، امیر میرزایی حکمتی به بهانههای گوناگون، است.
مشکل اقتصاد ایران از منظر بنیانگذار موسسه فریزر
بنیانگذار موسسه فریزر بر این باور است که ناتوانی در جذب سرمایه از سوی ایران «ریشه در قوانین اشتباه اقتصادی دارد». هرچند قوانین در ایران روزآمد و کارآمد نیستند و بر نگاهی «استکبار ستیز» و «انزوا طلب» استوار اما این همه مشکل نیست. چه قوانین ایران بسته به اینکه کدام جناح سیاسی بر سرکار بیآید میتواند بسیار متفاوت تفسیر و اجراء شود. تفسیر جناح اقتدارگرا به گونهای است که عملا سدی برای فعالیت بنگاهای خارجی خواهد بود، حال آنکه تیم دولت تفسیر دیگری از قانون دارد.
اما شورای نگهبان و قوه قضائیه که در نهایت مفسر و مجری قوانین هستند، از گرایشی تشکیل شده که با اقتدارگرایان همداستان است. نمونه قوانینی که، بنیانگذار موسسه فریزر، سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» است. در حالیکه دولت مدعی اجرای این سیاست هاست، مخالفان دولت آنرا به اهمال در اجرای سیاستها متهم می کنند. این دوگانگی نه تنها سرمایه خارجی را جذب نمی کند، بلکه به باور بنیانگذار موسسه فریزر، حتی سرمایه داخلی را هم فراری میدهد.
———————————————————————————-
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی نیستند.