ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم
تا خود به کجا آخر با خاک در آمیزم
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
شیدا نخستین آهنگساز ایرانی و از قضا نخستین ترانه ساز کشورمان نیز می باشد ؛ به این صورت که شیدا نخست ملودیی را خلق می کرد و سپس بر روی آن قطعه شعری استوار می ساخت. این فرآیند ساخت ملودی و پس از آن پیاده کردن شعر بر روی آن را ترانه سازی می گویند.
پیش از شیدا آن چه که پیش تر رواج داشت و در حال حاضر مرسوم است ، مجموعه ای از ترانه های عامیانه ، بعضا آمیخته به سخنان هجو می باشد گرچه برخی از فرازهای محدود و معدود ملودیک آنها زیبا جلوه می کند ؛ اما کلام آن به هیچ عنوان قابل تحلیل تاریخی نیست.
گر چه شیدا با عنوان نخستین ترانه سرا و حتی ملودی ساز جدی در موسیقی ایرانی در گزینش کلمات و حتی ملودی ها تا حدی متأثر از این ترانه ها بود ، اما بی تردید بار زبانی و موسیقیایی آثار شیدا ، انقلابی در تاریخ ادبیات آهنگین محسوب می شود.
برای اینکه بیشتر با ترانه های پیش از شیدا آشنا شویم ؛ یکی از منطقی ترین آنها را که توسط منوچهر همایون پور در ۶۰ سال پیش اجرا شده را به سمع می رسانیم.
علی اکبر شیرازی معروف به شیدا علوم سنتی را در مکتبخانه فرا گرفت. آنچنان که از دست نوشته های وی بر می آید از خط خوبی برخوردار بود تا جایی که به منشی گری والی شیراز در عهد ناصری انتخاب می شود. به دانش ادبی نیز محیط بود.
در قلمرو موسیقی دارای ذوق و ابتکار خاصی بود. سه تار و مختصری نیز تنبک می نواخت . عکسهایی از وی یافت شده که وی گروه موسیقی داشته که آن زمان به آن عمله ی طرف می گفتند. بخشی از نوازندگان این گروه ، نوازندگانی بودند که در محافل طرب نوازندگی می کردند.
ارتباط شیدا با گروه مطربان باعث گردید که وی به قطعه و ضربهای موجود در زمانه ی خود آشنا شود. از سوی وی مدتی با گروه نوازندگان شیرازی زندگی کرد که از آنها توانست قطعات فوکللور محلی را فرا بگیرد. به نظر می رسد شیدا در فرم ملودی سازی بسیار متأثر از فولکور شیرازی باشد.
*** موسیقی – قطعه ای شیرازی (فولکلور محلی)
البته چندان از زندگی و احوالات شیدا سندی در اختیار نیست . تنها بر اساس برخی از قرائن می توان تخمین زد که دوران زندگی او متقارن با عهد ناصری و مظفری رقم خورده . از سوی چگونگی ساخت ترانه توسط شیدا بر کسی معلوم نیست؛ اما بر اساس ساختار ترانه می توان حدس زد که او نخست ملودی را در ذهن متصور می کرد و پس از آن به پردازش کلام در دامنه ی ملودی می پرداخت.
البته برخی از قطعات او نیز هستند که احساس می شود نخست کلام خلق شده سپس ملودی روی آن نقش بسته ، گویا اینکه سبک ترانه سازی شیدا از هر حیث بسیار متأثر از ساختار کلام سعدی است . به عنوان نمونه وی در قطعه ای الهام گرفته از غزل سعدی با مطلع سلسله کوی دوست حلقه ی دام بلاست / هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست کلامی افزوده و این قطعه را تصنیف کرده .