بیآنکه بخواهم دلایل دیگری اضافه کنم، نخست ارزیابی عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیل گرسیاسی را در اینجا بازگو می کنم. او می گوید: “با اطمینان، صددر صد، عین روز روشن اعلام میکنم ادامه این وضع برای یکی دو سال هم غیرممکنه. در سیاست داخلی پردهدریهایی که در این سه ماهه رخ داده به سادگی قابل ترمیم نیست. در سیاست خارجی هیچ راهی برای بازگشت به حالت نرمال وجود ندارد. در اقتصاد هیچ گزاره امید بخشی وجود ندارد.” از نظر او با “ادامه وضعیت کنونی یا جنگ خواهد شد، یا درگیری و یا فروپاشی.”
عبدی در ادامه ارزیابی خود می افزاید: «بخشهای زیادی درسیستم به این نتیجه رسیدند که وضعیت فعلی را نمیتوان ادامه داد. ولی به سهولت هم نمیتوان راهحلی برای آن پیدا کرد. مگر اینکه مخالفان و منتقدان وضع موجود بتوانند برنامهای روی میز بگذارند که چشمانداز مثبتی را به مردم ارائه کند و اعتمادی را هم در سیستم ایجاد کند».
اما من معتقدم عقبنشینی نظام و انجام اصلاحاتی که بتواند مشکلات را برطرف کرده و رضایت مردم را جلب کند ممکن نیست. رژیم ساختاری درست کرده است که اصلاحناپذیر است؛ آنها اصلاحات را برابر با ریزش حکومت میبینند. ادامه این وضعیت نیز انقلاب، جنگ، سرنگونی رژیم و البته پیآمدهای مخرب ناشناخته شدهای خواهد بود. رژیم نمیتواند روی آرایش کنونی نیروهای نظامی ایران حساب دائمی باز کند. آنها نیز به موازات مردم ریزش خواهند کرد.
راه سوم، تنها یک راه
سران نظام بیشک مقصر و مسبب وضعیت کنونیاند، نه هیچ نیروی دیگر داخلی یا خارجی. زیرا آنها تمام قدرت و امکانات جامعه را برای ۴۴ سال در انحصار خود داشتهاند. برای دوری از انقلاب، جنگ، خشم انباشته شده مردم و پیآمدهای ناشناختهی دیگر، از جمله نابودی حکومتگران و وابستگان آنها و قربانی شدن مردم عادی.
سران نظام باید قدرت را در یک فرایند آرام و خالی از خشونت به مردم واگذار کنند و اگر جان خود را در خطر میبینند از ایران خارج شوند. آینده ایران را واگذار به نسلهایی کنند که در ساخت وضعیت کنونی نقشی نداشتهاند. با شکلگیری یک دولت سکولار، دموکراتیک منتخب و پاسخگو میتوان همراه با پشتوانه سرمایه فکری و مالی ایرانیان داخل و خارج و همراهی غرب و کشورهای همسایه، جامعه ایران را بازسازی کرد و کشور را در ریل توسعه و پیشرف قرارداد.
سران رژیم باید بدانند که مبارزات مردم با کاربرد سرکوب و نیروی امنیتی “جمع کردنی” نیست، و بالا و پائین کردن حجاب اجباری نیز کوچکترین دردی از دردهای انباشته شده و برآمده از نظام جمهوری اسلامی را دوا نخواهد کرد. آنها باید فکر کنند چرا مردم از این نظام و متولیان آن بیزار شدهاند، و در این بیزاری جایی برای ادامه حکومت اسلامی و یا اصلاح آن باقی نمانده است. بنابراین راهحل همانا خروج سران نظام از قدرت و از ایران است. فرایند و چگونگی این دگرگونی میتواند با نظارت کامل نهادهای بینالمللی با کمترین خونریزی و خشونت و ویرانی انجام بپذیرد.
IRAN EMROOZ