آیا بین آنجلا مرکل و خامنه ای تفاوتی هست؟ آنجلا در یک کشور آزاد با رأی آزاد مردم انتخاب شده و ابزارهای پیشرفته ای مانند قانون و کتاب های اجتماعی و فلسفی و دانشگاه های مدرن در اختیار دارد. اما علی خامنه ای به قول خودش یک رهبری صوری دارد که با اصرار عده ای آخوند آن را غصب کرده است. علی خامنه ای هرگز در یک انتخابات متعارف و آزاد رأی شهروندان ایرانی را کسب نکرده است.
دستگاه قضایی آلمان یک دستگاه آزاد است و معمولن استادان دانشمند، کارآزموده و خوش نام آن را اداره می کنند. این دستگاه قضایی در آلمان هر حکمی درباره ی هر کسی بدهد نیروهای اجرایی و انتطامی آن را به موقع اجرا می گذارند. این دستگاه قضایی یک بار هم در ماجرای کشتار میکونوس آزاد بودن و انسانی بودن خود را نشان داده است.
اگر یک جنایت کار جنگی که در جنگ جهانی دست به کشتار مردم بی گناه زده است در هانوفردر بیمارستان آی اِن آی بستری می شد بی شک نیروهای انتظامی آلمان آن بیمارستان را محاصره می کردند و تا صدور حکم قاضی به او اجازه نمی دادند که از بیمارستان خارج شود. او را حتمن به حکم قانون دستگیر و محاکمه و مجازات می کردند.
آخوند محمود هاشمی شاهرودی که ده سال جوانان بی گناه را در ایران کشته است، با اطلاع دستگاه های اجرایی و مسئولین آلمانی در بیمارستان دکتر سمیعی بستری می شود و وقتی این اقامت با اعتراض مردمان آزادی خواه آلمانی و ایرانی روبرو می شود، در جلوی چشم همه و از برابر دوربین های عکاسان و فیلمبرداران می گذرد، به فرودگاه برده می شود و از آلمان فرار می کند. جنایاتی که دست اندرکاران حکومت اسلامی در ایران می کنند در جهان بر کسی پوشیده نیست. نهادهای حقوق بشری جهانی هزاران مدرک مستند از این جنایت ها در اختیار دارند. یکی از این جنایت کاران که پرونده اش به جرم جنایت علیه بشریت در روی میز قاضی است با اطلاع مقامات قضایی و اجرایی از آلمان می گریزد و به لانه ی فساد و جنایات خود باز می گردد. چرا نیروهای ارتش سازمان ملل و ارتش های اشغال گر کشورهای باختری هر جایی مانند افغانستان و عراق را به میل خود می گیرند و غارت می کنند؟ چرا دانشمندان، فیلسوفان و فعالان حقوق بشری در برابر این جنایات خاموش و بی عمل هستند؟
آیا خانم آنجلا مرکل با در اختیار داشتن همه ی امکانات دموکراتیک باید همانگونه عمل کند که خامنه ای در ایران عمل می کند؟ آیا بین دستگاه های قضایی و اجرایی آلمان با دستگاه های قضایی و دیکتاتوری ایران تفاوتی وجود ندارد؟ آیا رأی دهندگان آلمانی نمی خواهند و یا نمی توانند از خانم آنجلا مرکل و دیگر مسئولان آلمانی پرسشی درباره ی جنایت علیه بشریت بکنند؟
هاشمی شاهرودیِ جنایت کار در ایران در پناه خامنه ایِ جنایت کار به کشتار و غارت مردم ایران ادامه می دهد و خانم آنجلا مرکل و دیگر مسئولان کشورهای متمدن دنیا تماشاگر و شریک جنایات خامنه ای و گماشتگانش هستند. آیا این نظم نوین جهانی خنده دار نیست؟
منوچهر تقوی بیات
استکهلم ـ بیست و سوم دی ماه یک هزار و سیصد و نود و شش خورشیدی برابر با سیزدهم ژانویه ۲۰۱۸ میلادی
—————————————————————-
هم میهن گرامی خواهشمندم اگر می توانید ترجمه ی این نوشته (یا خود این نوشته ) را به سایت ها و روزنامه ی گوناگون بفرستید و صدای دادخواهی همه ی ایرانیان مهاجر را به گوش جهانیان برسانید.
روزنامه ی محترم اشپیگل (… و بیلد، لوموند، داگنس نی هتر و …) این نامه ی یک مهاجر، یک پناهنده و یک فراری از جهنم دیکتاتوری است. من هرگز دلم نمی خواسته است تا خانه و فامیل و زادگاهم را ترک کنم. حتا جانوران نیز حاضر نیستند با میل خود کنام خود را ترک کنند. ما “از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم” اگر شما به ما کمک کنید ما می توانیم با هم جهانی پُر از آرامش و دوستی برای خودمان و فرزندانمان فراهم کنیم.
منوچهر تقوی بیات
استکهلم ـ بیست و سوم دی ماه یک هزار و سیصد و نود و شش خورشیدی برابر با سیزدهم ژانویه ۲۰۱۸ میلادی