با گام های بلندتر و استوارتر به پیش!
درودهای آتشین هنرمندان و نویسندگان به پیکارگران کارگری در آستانه ی روز جهانی کارگر
درودهای آتشین ما را به مناسبت فرارسیدن اول ماه، روز همبستگی جهانی کارگران، بپذیرید. هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر در چارسوی سپهر رزم دلیرانه ی شما در راه دست یابی به حقوق صنفی تان، و نیز پیکار ناگسست تان برای رسیدن کشورمان به آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی را ارجی بی پایان می نهند و از آن همه سویه پشتیبانی می کنند. نبرد تحسین برانگیز و رو به گسترش شما کارگران در کنار آموزگاران، پرستاران و کنشگران سازمان ها و نهادهای گوناگون مردمی نشان می دهد که می توان علیرغم همه ی تضییقات گردانندگان رژیم خون و خرافات، گام های بلندتر و استوارتری به پیش برداشت.
بنا به داده های رسانه های ایران، سرکردگان رژیم ولایت فقیه در هراس از همبستگی روزافزون مزدبگیران و رنجبران کشورمان، تدارکاتی دیده اند که تنها می توانند به زیان منافع مردمی و امنیت ملی بیانجامند. زراندوزان رنگارنگ رژیم، همزمان با پیگیری سیاست های خانمان سوز و مردم ستیز پیشین و تکیه به درآمدهای نفتی-گازی تاراج شده، از یک سو همه ی توان خود را – از تهدید، اخراج، بازداشت، شلاق زنی، اسیدپاشی و کشتار گرفته، تا تطمیع، فریب، خرابکاری، تفرقه افکنی و نیز تنش آفرینی های بسیار خطرناک درون و برون مرزی برای انحراف افکار عمومی – به کار گرفته اند تا از روند رو به رشد جنبش کمابیش سازمان یافته کنونی جلوگیرند، چرا که بر پایه ی آزمون های گذشته به خوبی می دانند که حرکت های ناهشیارانه و پراکنده ی اعتراضی کارگران و آموزگاران و زنان و دانشجویان به خوبی سرکوب شدنی است. از سوی دیگر هم چون گذشته «رزمایش» ها و رویکردهای امنیتی نوینی برای سرکوب نمودن کنشگران نهادهای گوناگون توده ای و هراساندن نیروهای مردمی برنامه ریزی شده است. ما در این هنگامه، نیروهای ملی و دمکرات کشورمان را به همبستگی و هشیاری افزون تر از گذشته برای خنثی سازی این گونه ترفندها فرامی خوانیم و سرکوب ها و پیگردها و دستگیری های نوین را به شدت محکوم می کنیم.
کارگران و رنجبران میهن بلا دیده مان!
با روشدن روزافزون بند و بست های پنهان میان ولاییان و «استکبار جهانی»، و بویژه رایزنی های نهان پیرامون پیمان نامه های «برد-برد» تازه ی نفتی و گازی – که چیزی نیستند جز پیگیری سیاست های تک محصولی-نفتی گذشته و اقتصاد انگلی-وارداتی پیشین، آن هم با پسامدهای منفی گسترده و طولانی – شمار اعتراضات و اعتصابات ناپراکنده و پراکنده ی کارگران و معلمان و پرستاران بالا گرفته است: از خوزستان نفت خیز گرفته تا اصفهان و کردستان و خراسان و آذربایجان و تهران دردمند. در کوران این نبرد، پیشنهاد ما به رزمندگان درون مرز، و در درجه نخست پیکارگران جنبش کارگری، عبارت است از سازماندهی دقیق تر و هشیارانه تر نیروها برای همراهی با ناخرسندان گوناگون اجتماعی از راه «اعتصابات همـــــزمان و سراســـــری». برای نمونه کارگران و کارکنان نفت و پتروشیمی در خوزستان و دیگر استان ها که در پیکارهای پیشین آزمون های گران بهایی گرد آورده اند، می توانند در این برش زمانی نقش ویژه ای بازی کنند، و با پشتیبانی از جنبش کنونی، زراندوزان ولایی را گام به گام به عقب نشینی و تن دادن به خواست های ملی-دمکراتیک توده ها وادارند. بنا به اعتراف سرکردگان نظام، آتش خیزش هشتاد و هشت هنوز هم زبانه می کشد. این «آتش خندان» را بیشابیش برافروزیم.
دست در دست و ندا در ندا، از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر، پیش به سوی تدارک اعتصاب عمومی و اشغال «بیت رهبری». «بیت رهبری»، هم مسئولیت مستقم ورشکستگی واحدهای تولیدی و لغو اصل چهل و چهار قانون اساسی را بر عهده دارد که برآیند نبرد خونبار و صد ساله ی مردم ماست، هم مسئولیت مستقیم دزدی های نجومی و بی پیشینه ای را بر گردن دارد که از درون این «نظام» قرون وسطایی بیرون زده است، و هم پاسخگوی اصلی سرکوب ها و کشتارهای فجیعی است که در سه دهه ی گذشته رخ داده است. «بیت رهبری» به راستی لانه ای بوده و هست برای دزدان ولایی و دزدان دریایی.
در آستانه ی روز جهانی کارگر بخشی از کتاب «اقتصاد سیاسی» را که در پیوند است با زراندوزان رژیم شاه دوباره در دسترس تان می نهیم. داده های آن روز، برای «نظام ولایی» امروز نیز در ابعاد گسترده تری جاری است:
چرخ تکامل تاریخ نباید از روی اجساد میلیونها انسان زحمتکش بگذرد. (سلطه گران جهانی و) ارتجاع داخلی میکوشند به سرعت مشتی «سرمایه دار» بسازند. عده ای یک شَبه میلیونر و میلیاردر می شوند. پول هایی به چنگ می آورند که در گذشتهٔ نزدیک به خواب هم نمی دیدند. سرچشمهٔ همهٔ این ثروتهای بادآورد مشکوک است. دزدی، دغلی، بورس بازی با زمین و انواع کارهای کثیف، عادی تلقی میشود. (برای نمونه در جنگ دوم جهانی) کمبود مواد غذایی و نیازمندی های ابتدایی تودهٔ مردم، از نان گرفته تا قند و چای، و گرانی وحشتناکی که پدید آمده بود، به مشتی کلاش و دزد و دغل امکان داد که در مدت کوتاهی بار خود را ببندند. ملاکین به حساب میلیونها نفر «رعیت» خود قند و شکر تحویل گرفتند و در بازار سیاه به چند برابر فروختند و از احتکار خواروبار میلیونها به جیب زدند. مشتی تازه به دوران رسیده از انواع معاملات مشکوک از قبیل دزدی لاستیک اتومبیل- که می بایست به جبههٔ جنگ ضدفاشیستی فرستاده شود- و وارد کردن لباس کهنهٔ آمریکایی و احتکار کبریت گرفته تا دایر کردن عشرتکده برای افسران و سربازان آمریکایی، یک شبه ره صدساله پیمودند و از این جنگی که در کشور ما جریان نداشت با کیسههای پر از اسکناس و طلا بیرون آمدند و در دستگاه اقتصادی و پایگاه قدرت دولتی به مقامات والا رسیدند. همین حضرات هم اکنون از شخصیت ها و رجال اقتصادی و سرمایه داران بزرگ کشورند و بیش از همه از «اوضاع مغشوش» آن روزها می نالند. (کمابیش چون جنگ ایران و عراق که به گفته ی عزت الله سحابی، جنگ افروزان ولایی چیزی نزدیک به هفتاد میلیارد دلار را «زیر میزی» به جیب زدند و با کشتار و سرکوب ددمنشانه ی نیروهای ملی و دمکرات، مقامات والای سیاسی و گلوگاه های نان و آب دار اقتصادی را تاکنون در چنگ خود) گرفته اند
با درودهای گرم به کارگران و پیکارگران درون مرز که
علیرغم شرایط بسیار سخت امنیتی-نظامی
علیرغم سرکوب ها و کشتارهای پی در پی
علیرغم جو وحشت و مرگ
بی گسست حماسه می آفرینند
کمپین هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر
پیام سی و پنجم به یاران و رزمندگان درون مرز، اردیبهشت ماه نود و چهار