عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی، سخنگو و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که دوران محکومیت خود را در زندان میگذرانند، در بیانیهای به وضعیت فعالان مدنی در حوزه محیط زیست و متهمان دراویش که در سلول انفرادی بهسر میبرند، اعتراض کرده و آن را مصداق شکنجه روانی دانستهاند.
عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی در بیانیه خود اعلام کردهاند: «سلول انفرادی، شکنجهای روانی جهت تحت فشار قرار دادن متهم، و امری خلاف قانون، شرع، حقوق بشر و موازین اخلاقی و انسانی بوده و هرگونه اقرار و اعتراف متهم تحت شرایط طاقتفرسای سلول فاقد اعتبار و ارزش حقوقی و شرعی میباشد.»
به نوشته این فعالان حقوق بشر، از نظر حقوقی نگهداری متهم در سلول انفرادی آنهم به نحوی که ارتباط او با دنیای خارج قطع شود، قادر به اطلاع از دلایل له یا علیه خود نباشد و حتی با خانواده و وکیل خود ارتباط برقرار ننماید، علاوه بر اینکه مخالف قانون اساسی بوده و مصداق مجازات مضاعف به شمار میآید، در تدارک دفاع متهم و آمادگی برای دفاع آثار مخربی دارد.
در بیانیه این دو فعال حقوق بشر آمده که حبس در انفرادی خلاف اصول متعددی در قانون اساسی است و در سال ۱۳۸۲هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در رأی وحدت رویه غیر قانونی بودن حبس در سلول انفرادی را اعلام کرده و ضمن آن بند ۴ ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها مصوب ۱۳۸۰مبنی بر تجویز یک ماه سلول انفرادی به عنوان تنبیه انضباطی، نیز ابطال شده است.
همچنین در حال حاضر، حتی در ماده ۵۲۴ قانون آیین دادسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ سلول انفرادی بهعنوان تنبیه انضباطی حذف شده، حال آنکه در آیین نامه اجرایی سازمان زندانهای سال ۱۳۸۴ سلول انفرادی بهعنوان تنبیه انضباطی به مدت ۲۰ روز تجویز شده بود.
عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی از مسئولان، دولت، نمایندگان مجلس و به ویژه کمیسیون اصل ۹۰ و فعالان مدنی، باورمندان به نگهداشت و تعمیق جامعه مدنی در ایران، نهادهای داخلی و بینالمللی حقوق بشری خواستهاند تا برای بر چیده شدن سلولهای انفرادی اقدامات مؤثر و عاجل انجام دهند.
نرگس محمدی، فعال شناخته شده حقوق بشر با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، پس از تجمیع احکام صادر شده به ۱۰ سال زندان محکوم است.
عبدالفتاح سلطانی هم که در دادگاه تجدید نظر به ۱۳سال حبس محکوم شده و با اعمال قانون تجمیع جرائم و اعمال ماده ۱۳۴، حکم ۱۳ سال حبس به ۱۰ سال کاهش یافته، اکنون در زندان است.
———————————————
این نامه را از بند زنان زندان اوین مینویسم. از میان ٢۵ زن زندانی که زنان اهل قلم و اندیشه با گرایشهای فکری و سیاسی متنوع هستند. هیچ زن تروریست و خرابکاری در میان ما نیست و اتهامهای ما جملگی به دلیل فعالیتهای سیاسی، مدنی، عقیدتی و گرایشهای فکریمان است که با احکام سنگین به تحمل زندان محکوم شدهایم. مجموع احکام ما ٢٣ زن، ١٧٧ سال است (دو نفر هنوز حکم نگرفته اند).
این مقدمه نامه سرگشاده نرگس محمدی، فعال شناخته شده حقوق بشر خطاب به انجمن جهانی قلم است که با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، پس از تجمیع احکام صادر شده به ۱۰ سال زندان محکوم است. او در حال حاضر دوران محکومیت قبلی پنج ساله خود را میگذراند.
در این نامه، نرگس محمدی به عوارض و بیماریهایی که محصول تجربه سلول انفرادی هستند پرداخته و از این تجربهها به عنوان «شکنجه سفید» نام میبرد.
شرایط نگهداری فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی در سلولهای انفرادی زندانهای جمهوری اسلامی، مورد اعتراض اوست.
متن این نامه، روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت در اختیار کمپین حمایت از مادران زندانی قرار گرفته است: «آنچه موجب شد برای شما اهل قلم و اندیشه در جهان نامه بنویسم، بازگو کردن درد و رنجی فراتر از تحمل مجازات زندان است. زندانی که در آن برخلاف تمام زندانهای ایران، تلفنی وجود ندارد. ملاقاتها پشت شیشههای دو جداره و با گوشی انجام میشود و فقط ماهی یک بار میتوانیم ملاقات حضوری با اعضای درجه یک خانواده داشته باشیم. به جز هفتهای یک ملاقات، هیچ ارتباطی با بیرون زندان نداریم و در فاصله روزهای ملاقات در سکوت و بیخبری محض فرو میرویم.»
این زندانی سیاسی رنج و عذاب فراتر از زندان را تحمل سلولهای انفرادی در بندهای امنیتی دانسته است: «ما ٢۵ زن در مجموع ١۵٠ ماه (بیش از ١٢ سال) متحمل حبس در بندهای امنیتی شدهایم و این مجازات بسیار سنگینتر از مجازات زندان است که متاسفانه متهمان پیش از برگزاری دادگاه و انجام محاکمه در دورانی به نام تحقیقات مقدماتی متحمل میگردند و این دوران (تحقیقات مقدماتی) ممکن است از یک روز تا چند سال به طول بینجامد.»
نرگس محمدی در نامه خود از ادامه بهکارگیری سلولهای انفرادی برای اعمال فشار بر متهمان خبر داده است. این در حالیست که فعالان مدنی و حقوق بشری در طول سالهای گذشته، همواره نسبت به استفاده از این روش خشونتآمیز برای گرفتن اعتراف و اقرار از متهمان اعتراض کردهاند.
بر اساس آنچه در این نامه آمده است، همین اعترافها، مبنای احکام سنگینی قرار میگیرند که برای متهمان سیاسی و عقیدتی و فعالان مدنی صادر میشوند: «اما این تمام ماجرا نیست و درد به همینجا ختم نمی شود. بسیاری از محبوسان در سلول انفرادی، سلامت جسمی و بدتر از آن سلامت روانی خود را از دست میدهند که گاه تا پایان عمر مبتلا به این دردها میمانند.»
این زندانی سیاسی فضای سلولهای انفرادی را به یک قوطی دربسته تشبیه کرده است که متهم در آن در فضایی تیره و مبهم رها میشود و از آنچه لازمه حس و درک انسان بودن و حفظ هویت خویش است، محروم میماند: «محرومیت از هوا، صدا، نور و … به عنوان محرکهای طبیعی تا خبر، نوشتن، خواندن و … به عنوان محرکهای ذهنی.»
خانم محمدی که از سال ١٣٨٠ هجری خورشیدی تاکنون سه بار سلولهای انفرادی را تجربه کرده، نوشته است که در سال ٨٩ و به دنبال بازجوییها، در سلول انفرادی دچار حملههای عصبی پیاپی شده، در حالی که پیش از آن هرگز به چنین مشکلی دچار نبوده است.
این زندانی سیاسی در پایان نامه خود از اصحاب قلم و اندیشه که پایبند موازین انسانی و مدافع آزادی بیان هستند، خواسته است تا با ابزارهایی که در اختیار دارند، به استفاده از سلول انفرادی به عنوان شکنجه سفید اعتراض کنند تا «شاید روزی شاهد بسته شدن درهای سلول انفرادی به روی انسانهایی باشیم که گناهشان اندیشیدن، نقادی و اصلاحگری است.»