اکنون که کشور عزیزمان ایران از درون به علت برخی ناکارآمدیها و از بیرون به علت تحولات و تنشهای منطقهای و نیز زیادهخواهی قدرتهای بزرگ مورد فشار، تنگنا و تهدیدهای خطرناکی قرار گرفته است، با محکومکردن حمله تروریستی اهواز و عرض تسلیت به پیشگاه ملت ایران، بر خود لازم دانستیم از سر خیرخواهی و خردورزی برخی نکات لازم را با ملت شریف ایران، مقامات ارشد کشور، نخبگان و همه گروههای مرجع در میان بگذاریم. امید که همه بتوانند در زمانی که فرصت از دست نرفته باشد، وظایف خود را در این شرایط حساس به درستی و با راستی انجام دهند.
کارشناسان ذیصلاح حوزههای مختلف تأکید دارند که در بیشتر حوزههای حیاتی زیست ملت ایران، مواجه با چالشهای بنیادینی همچون کمآبی، خشکسالی، ریزگردها، فقر، رکود- تورمی، ناامنیهای اقتصادی و اجتماعی، شکلگیری انتظارات تخریبی، تنش در عرصه سیاست خارجی و نزول سطح اعتماد ملی روبهرو شدهایم. گرچه پرداختن به آنها در جای خود بسیار حایز اهمیت است، اما در اینجا درصدد واکاوی و چرایی آنها نیستیم. همه ما امروز نشانهها، پیشآگهیها، ضربانها و شاخصهای بحران اشارهشده را با تمام وجود حس میکنیم. نباید گذاشت کام ملت با برشمردن دوباره این دشواریها تلختر شود.
متأسفانه یکی از خطاهای امروز ایرانیان این است که روزاروز با انتشار اخبار درست یا نادرست به کموکیف مشکلات، بهویژه در شبکههای اجتماعی دامن زده و روان جمعی جامعه را پریشان، نگران و ناآرام میکنند. اکنون در نخستین گام به عنوان یک تعهد اخلاقی، بیاییم تصمیم بگیریم، کمتر به این پریشانیها دامن زده و تکیهگاه عمومی ملت را بر پایههای امید و تلاش برای حلوفصل مسائل پیشروی بگذاریم. تاریخ نشان داده ملت ایران در اثنای قرون گذشته، تنگناها، فشارها و بحرانهای بزرگی را تحمل کرده، هضم کرده و نهایتا سر به سلامت برده ولی سر فرود نیاورده است.
آری آسیب دیده، منابع اقتصادیاش را از دست داده، سرمایههای اجتماعی و انسانیاش تخریب شده، حتی گاهی به پایان امید خویش رسیده، اما ققنوسوار دوباره سر برآورده و همهچیز را از نو ساخته است. این ملت، همان ملت است، و بر قله همان فرهنگ و تمدن نشسته و از چشمههای تاریخی همان آرمانها و آرزوها تغذیه میکند و البته امروز به دانشی عمیقتر، سرمایههای انسانی توانمندتر، فناوریهای پیشرفتهتر و البته آگاهیهای اجتماعی بسی گستردهتر تکیه زده که بیگمان او را برای گذار از وضعیت کنونی و دستیابی به منافع و امنیت ملی همهجانبه، آمادهتر و توانمندتر کرده است.
برایناساس ضمن اعتراف به نارساییها و مشکلات عمومی پیشِروی مردم و باوجود همه نگرانیها و دلمشغولیها، ما به حرکتهای نجاتبخش آینده این جامعه امید داشته و بر این باوریم که با ظرفیتهای بزرگ ملت، میتوان بر حل مسائل چیره شد. اما این امید باعث آن نمیشود که عملکرد خویش را نقد نکنیم و برای برونرفت از مشکلات و پیشگیری از بحرانها، دست یاری و همکاری به سوی هم دراز نکنیم.
امروز همان روز است که همه ملت ما و بهویژه حاکمیت باید برای مقابله با بحرانها و دشواریهای پیشرو، ضمن نقد اخلاقی، عقلانی و منصفانه عملکرد گذشته، در گذشته خود نمانیم و با عقلانیت و خرد جمعی، برای ساختن آیندهای روشن، دست در دست یکدیگر بگذاریم. باور کنیم که برای نجات و سربلندی ایران، همه ما ایرانیان از هر قوم، مذهب، کیش و از هر جناح، گروه و حزب باید بر اساس منافع ملی به یکدیگر تکیه و اعتماد کنیم و بهجای نگاه به گذشته، به آینده بنگریم و برای رهایی ایران از دشواریها، بذر امید، حرکت، تفاهم، تعامل، آشتی، دوستی و محبت بیفشانیم. یادمان باشد امروز روز تقابل و برآفتابافکندن خطاهای رقیب برای یافتن مقصران گسستگیها نیست؛ امروز روز بافتن گلیم همبستگی است. امروز روز نقشبرآبکردن دسیسههایی است که بدخواهان چیدهاند. روز برآشفتن سرابی است که دوستان نادان به امید رسیدن به آن، بر تنور آشوبناکی مختلف میدمند. بر این اساس بود که تصمیم گرفته شد نکاتی چند را خطاب به ملت بزرگوار ایران، نخبگان و مقامات ارشد کشور، به عرض برسانیم. در آنچه میگوییم لاجرم به برخی کاستیها و ناراستیها اشاره خواهد شد، اما این اشارهها به قصد تأکید بر راهکارها و پیشنهادهایی است که پس از آن ارائه خواهد شد.
بر این امیدیم که این هشدارنامه گامی کوچک برای خودِ امضاکنندگان، مسئولان کشور و عامه مردم در جهت تغییر وضع موجود و در مسیر بهروزی ملت ایران باشد. این نکات با عنایت به این مسئله بیان شدهاند که در شرایط کنونی، عملکردهای اقتصادی اجتماعی ایران بیش از همیشه به ساختار سیاسی و شیوه حکمرانی آن وابسته است. بدونتردید؛ حل مسائل ایران در گرو چگونگی حل چالشهای سیاستی و مدیریتی در عرصههای سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی است که باید حاکمیت با نگرش بنیادین به آنها اهتمام ورزد.
نیمنگاهی به چالشهای سیاستی و مدیریتی پیشِروی کشور
بحران یکپارچگی در نظام سیاسی و مدیریتی: گسیختگی سیاسی بین ارکان قدرت و شکلگیری نفوذهای ناهمگن در نظام سیاسی و مدیریتی کشور که هرکدام اهداف متعارضی را دنبال میکنند، باعث شده است که فاقد مجموعهای از اهداف سازگار و منسجم باشد. بنابراین عدم یکپارچگی در حوزه هدفگذاریهای کلان، موجب فعالیتهای موازی یا متعارض و لذا موجب هرزروی منابع اقتصادی، اجتماعی و انرژی جامعه شده است. این کارکرد، اصل وحدت مدیریت که یکی از اصول خدشهناپذیر کارآمدی مدیریت است، را دچار مشکل میکند. ضروری است که این سامان و سازمان مورد بازنگری اساسی قرار گیرد. این بازنگری و بازتعریف باید متکی بر اهداف تراز اول ملی، حول مصالح و منافع ملی و تعیین دقیق اولویتبندی آنها و الزام تمام ارکان کشور حول یک منظومه هدفمند و منسجم از اهداف و اولویتها باشد.
عدم شفافیت، فساد و ناکارآمدی: فساد و ناکارآمدی در نظام اداری کشور به مرز خطرناکی رسیده است که پایههای قدرت ملی ما را تهدید میکند. طرفه آنکه در کنار گفتاردرمانیهای این حوزه، حساسیتهای کارکردی نسبت بدان در حال کاهش است. کشورهای تمیز و بدون فساد، دارای کمترین سازمانهای کنترلی هستند چراکه این سازمانها وقتی گسترش مییابند، خودشان فسادآور هستند. فساد در سازمانهای نظارتی خود منشأ فسادهای دیگر میشود. قانون بد، اجرای بد و کنترل بد دست به دست هم میدهند و فساد گسترش مییابد. در این حوزه، دو عامل اصلی قابل شناسایی است؛ یکی فاصلهگرفتن معنیدار با موازین و ضابطههای نظام مالیه عمومی (بودجه کل کشور و بودجه نهادها و بنیادهای عمومی) مبتنی بر جامعیت، کفایت و شفافیت در جریان بدهبستان منابع و مصارف آن است. دیگری غفلت از تحول ساختاری در نظام داوری و نظارتی کشور است.
افول در سرمایه اجتماعی و امید: نظر متخصصان علوم اجتماعی و نتایج مطالعات میدانی بیانگر گسست فرهنگی و شکاف اجتماعی بین گروههای جمعیتی کشور است که میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد. اقلیتها، اقوام ایرانی، زنان و جوانان از داشتن سهمی درخور، در مدیریت کشور ناخرسندند؛ دانشآموختگان دانشگاهها سرگردانند و سرمایههای انسانی و علمی آنان رو به استهلاک است؛ بهتدریج دستگاه تصمیمساز از نخبگان تخلیه شده است؛ این شرایط، آشفتگی در تصمیمات، سیاستها و درهمریختگی برنامهها، اقدامات نظام حکمرانی را شکل داده است. تداوم این وضعیت حسِ تعلق خاطر و احساس همبستگی ملی را تخریب میکند. صاحبنظران علوم اجتماعی و انسانی سرمایه اجتماعی و امید را اصلیترین سرمایهها و سرچشمه انگیزهبخش و افقآفرین یک جامعه میدانند. تخریب این دو، جامعه را بیافق ساخته و در جامعه بیافق، هیچ حرکتی و خلاقیتی پا نمیگیرد.
بحران آب و محیط زیست: بحران آب و محیط زیست و تغییرات اقلیمی و جابهجایی محتمل جمعیتی، زنگهای خطر تنش آبی در مناطق، نابودی تالابها و جنگلها، پدیده ریزگردها بهویژه در خوزستان و سیستانوبلوچستان و آلودگی کلانشهرها، موجودیت و هویت تمدن ایران را با مخاطره روبهرو کرده است. زیرا همه فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، حیات و توسعه ایران در بستر توان و ظرفیت زیستی این سرزمین تحقق مییابد. متأسفانه بحران محیط زیست را نه تنها به عنوان اولویت طراز اول ملی قلمداد نکرده، بلکه نسبت به آن با تعلل و انفعال برخورد میشود. اجماع و گردش سریع توجه و تمرکز نظام حکمرانی به سوی بحرانهای آب و محیط زیست، یکی از چرخشهای اساسی است که باید به آن دست زد. چراکه هر چقدر چنین تغییر رویکردی دیرتر شود، امکان و فرصت نجات منابع زیستمحیطی کشور کمتر و خسارت نسلهای آینده بیشتر میشود.
نابسامانی تولید و بحران معیشت خانوار: نظام تخصیص نامناسب و ناکارآمد منابع، خطای مداخله در فضای کسبوکار و خطای غفلت از وظایف بنیادین و سنتی دولتها موجب تنزل بهرهوری، کاهش تولید ملی و درآمد سرانه، گسترش بیکاری و ایجاد دور باطل تورم-رکود شده است. در چند دهه گذشته با بههمریختگی جایگاه نهادی و حرفهای سازمانهای مالی، پولی و بودجهای، سیطره سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی موجب گسترش بیرویه نقدینگی و استمرار دورههای رکود-تورمی بسیاری شده است.
بنابراین علیرغم سرمایهگذاریهای سنگین در سه دهه اخیر پدیده رکود-تورمی گسترده، عمیق و مستمر که همزمان ریشه در ساختارها و سیاستهای امروز و دیروز دارد، حاصل بهرهوری پایین کل نظام اقتصادی مبتنی بر درآمدهای نفتی بوده که به نوبه خود منجر به گسترش فقر و تنوع ابعاد آن شده است. مشکلات ساختاری، رویکردهای سیاسی در اقتصاد از یک طرف راه را برای خلاقیت، نوآوری، کارآفرینی و رقابت بسته و از سوی دیگر راه را برای رانتجویی هموار کرده است. ماحصل این رویکرد تنزل درآمد سرانه توام با توزیع نامتناسبِ درآمد بین عوامل تولید (کاهش سهم عامل کار و سرمایه و افزایش سهم عوامل غیرمولد)، افزایش گسترده بیکاری زنان و جوانان، نامتوازنترشدن توسعهیافتگی کمتربرخوردارها، فشار بر بودجه و معیشت خانوار و پیشیگرفتن مصارف بر منابع صندوقهای بازنشستگی جامعه، که جملگی موجب تخریب معیشت زیستی آحاد مردم شده است.
چالش در سیاست خارجی: تأثیر تعامل سیاست خارجی بر عرصههای اقتصادی و اجتماعی ایران بسیار بیشتر از اکثر کشورهای دنیا است. چراکه موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک کشورِ ما به گونهای است که بهطور خواسته و یا ناخواسته درگیر مسائل منطقهای و جهانی شویم. موضوعی که امنیت ملی ما را از حساسیت ویژهای برخوردار کرده است. اکنون شرایط منطقهای و جهانی به گونهای است که ما همواره، با تهدید زندگی میکنیم. با توجه به آنچه ذکر شد، شرایط حساس کنونی ایجاب میکند که در ما ایرانیان همه و همه مرزبندیهای جناحی، سیاسی، قومی کنار گذاشته و با وحدت و انسجام حول منافع و مصالح و امنیت ملی، کشور را از خطرات پیشروی نجات بخشیم. پرسش این است؛ آن همبستگی ملی در حمایت از تیم فوتبال کشور (از مقامات ارشد تا تکتک مردم) که بر پایه متفاوتها و متکثرها پیریزی شده و موجب همدلی و نشاط ملی شد را چرا در حوزهها و بحرانهای مهمتر دیگر نتوانیم شکل دهیم؟
چند ویژگی بنیادین در پیریزی گفتمان اصلاحی و ملی
۱- اصلاح نظام حکمرانی کشور: نظام حکمرانی ایران باید به استقبال تحولی بزرگ برود. تحولی در بازآفرینی و در پیریزی ساختار و کارکردهای نوین خود با قابلیتهایی در برخورد همهجانبه با مسائل و چالشها به صورت کارآمد و اثربخش و معطوف به اهداف توسعه همهجانبه. در بازتعریف گفتمان جدید حکمرانی و در مدیریت و راهبریهای آن، برای مقابله با چالشها، ضرورت برپایی سپهری همگرا، منتظم و هدفمند، بهدور از تداخل وظایف، توازن بین مسئولیتها و اختیارها، به منظور دستیابی به اهداف توسعه همهجانبه، قطعی است.
۲- برپایی مالیه عمومی جامع و فراگیر کشور: مالیه و شکلگیری آن در قالب بودجه عمومی کشور، بیان عقد قراردادی بین ملت و دولت است. قراردادی در بهکارگیری ثروت عموم برای اهداف توسعه، مصالح و امنیت کشور. چرخه منابع-مصارف بودجه کل کشور الزاما و همیشه باید برخوردار از دو عنصر کارآمدی و اثربخشی و در جهت افزایش اشتغال، کاهش تورم، بهبود فضای کسبوکار، توانمندسازی مردم و بخش خصوصی، بالندگی ظرفیتهای تولید ثروت ملی، رفاه بیشتر و در یک کلام تحقق توسعه همهجانبه کشور باشد. زایش بسیاری از چالشهای اقتصادی-اجتماعی و فراگیرشدن آنها، ضعف در بنیانهای توان اقتصادی مردم و بازار، کوچکبودن کیک ثروت ملی ایرانیان بدون تردید نهفته در ساختار و کارکرد دولت رانتی-نفتی و کارکردهای بودجه نفتی بوده است. از الزامات بنیادین برای اصلاح امور، پیریزی ساختار و کارکرد نوین مالیه و بودجه عمومی کشور در چارچوب قانون اساسی و شرایط عصری است. در این پیریزی، انجام وظایف دولت در تولید کالای عمومی و ایجاد فضای بهبود کسبوکار به صورت جامع، فراگیر و باکفایت و بهدور از خطای غفلت در انجام وظایف، باید مورد توجه همیشگی قرار گیرد. بسترسازی و صیانت از فضای کسبوکار اقتصادی و اجتماعی مردم، بخش خصوصی و بازار به صورت پیشبرنده و بهدور از خطای مداخله در امور آنها از الزاماتی است که باید مدنظر قرار گیرد.
پالایش همهجانبه ساختار و کارکرد بودجه کشور از فعالیتها و دستگاههای غیرمرتبط آنها با وظایف اصلی دولت و حذف بودجه فعالتهای غیرمرتبط و تخصیص کارآمد منابع به اهداف و فعالیتهای بنیادین از الزامات است؛ چراکه باید امکانات عمومی کشور، منابع نفتی و انفال در تبدیل به ثروتهای روی زمینی و دستاوردهای کارآمد این سرمایهها، بهدور از تبعیض و به صورت عادلانه بین مناطق و کل جامعه بازنشری مؤثر و هدفمند داشته باشد. بدیهی است جهت برخورد با چالشهای موجود و تبدیل تهدیدهای جدی آنها به فرصتها و ایجاد بستر مناسب برای تحقق توسعه همهجانبه، یکپارچگی کلیت چرخه منابع-مصارف (دولت، بنیادهای عمومی و نهادها) به صورت یک سپهر واحد، کارآمد، هدفمند و معطوف به توسعه کشور از اوجب واجبات است.
۳- سیاست خارجی نقشآفرین: ایران عزیز به لحاظ مختصات تاریخی، تمدنی، موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک سرشار از منابع مادی گسترده (انرژی و…)، توانمند در منابع و سرمایه انسانی و همراه با فرصتهای گسترده، امکانات و فرصتهای بسیاری را برای بالندگی، توسعه همهجانبه کشور و ارتقای جایگاه و منزلت ایران در عرصه جهانی فراهم ساخته است. برای اینکه ایران بتواند الهامبخش فعال و مؤثر در منطقه، جهان اسلام و در سطح جهانی از جایگاهی مناسب و درخور شرایط زمانی و مکانی خود باشد، در بهرهگیری از این ظرفیتهای با ارزش نظامی، سیاسی و اقتصادی کشور باید پیریز گفتمان جدیدی در هدایت سیاست و روابط خارجی متکی بر اهداف توسعه کشور و ارتقای سطح منافع، مصالح و امنیت ملی کشور باشد.
در این پیریزی و عملیاتیشدن این گفتمان، باید موازینی همچون تعامل مؤثر و سازنده براساس عزت، حکمت و مصلحت مدنظر قرار گیرد. ثبات در سیاست خارجی، حساسیت و قاطعیت حلوفصل مسائل ایران با همسایگان، منطقه، اروپا و آمریکا با رویکردهایی همچون گسترش همکاریهای دوجانبه و استفاده از ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی، بهرهگیری همهجانبه از روابط بینالملل برای افزایش توان ملی و توسعه همهجانبه، باید بخشهایی بنیادین از این گفتمان جدید باشد.
۴- رعایت همهجانبه حقوق شهروندی: برای بازگشت به قانون اساسی و مضامین آن بهویژه عملیاتیکردن اصولی همچون ۲۲-۲۳-۲۶ و ۲۷ پیریزی گفتمان تفاهم و انسجام ملی با اقداماتی از قبیل رعایت حیثیت، جان، مال، شغلِ اشخاص، تشکیل احزاب، انجمنهای سیاسی و صنفی، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها برای بیان و کسب مطالبات حقوقی و قانونی خود، برخورداری از تأمین اجتماعی پایدار، نهادمندکردن آشتی ملی و عفو عمومی به منظور ارتقای آرامش، آسایش، ثبات، رشد و امنیت باید در سرلوحه کار این گفتمان قرار گیرد.
۵- آزادی بیان و رسانه: گردش اطلاعات محدود و صداوسیمای مضبوط و گزینشنگر بیش از آنکه جریان آگاهی و اطلاعات از کارکردها را متکی به خود سازد، نیازهای مردم در این باب را به طرف فضای مجازی انباشته از واقعیت و تخریب و شبکههای خارج از کشور سوق داده و خواهد داد. پیامدی که بسیار به زیان کیان کشور و منافع و امنیت ملی ایرانیان است.
آزادی گردش اطلاعات، برپایی میدانها برای رسانهها، اصحاب مطبوعات و رسانه برای رساندن صدا و مطالبات مردم به صورت صریح، همهجانبه، شفاف و آزاد، یکی از نیازهای اساسی است. این عرصه، نیازمند صدا و سیمایی در سطح ملی است که با موازینی همچون تعلق به نیازها و مطالبات مردم و بهدور از جناح و گزینشگری، یکی از ضروریات اساسی این عصر است.
۶- توجه به سرمایه و فرصتهای گرانبها؛ ایرانیان خارج از کشور: باید سریع، صریح و همهجانبه از غفلتی که نسبت به سرمایه ایرانیان خارج از کشور داشتهایم، اشتباهات خود و غفلت در بهرهگیری از ظرفیتهای ارزشمند و همهجانبه آنان را پذیرا باشیم. ایرانیان خارج از کشور که همیشه بخش جداییناپذیری از ملت ایران بوده و هستند، سرمایههای انسانی و تخصصی، مالی و فیزیکی گستردهای را در آن سوی مرزها شکل دادهاند. این سرمایهها در یک تعامل مؤثر، نهادمند بین داخل و خارج و با برداشتن دیوارهای مرئی و نامرئی در جداییها باید حق ورود-خروج آزادانه و بدون مسئله را جهت ارتقای کیان ملی داشته باشند. این باور، هم پیوندی بین ایرانیان در سرزمین اصلی و جهان را عمق خواهد بخشید. امروزه توجه به سرمایههای فکری، تخصصی، فناوری، مالی و فیزیکی ایرانیان، بیشک میتواند یکی از پیشرانهای مهم در توسعه اقتصادی و اقتصاد دانشبنیان ایران باشد. همانگونه که کشورهایی همچون چین توانستهاند با جذب تواناییهای مالی و تکنولوژیکی چینیهای خارج از کشور مراحل خیز و جهش بزرگ اقتصادی خود را داشته باشند، چرا ایران با وجود این سرمایههای مالی، تکنولوژیکی و ظرفیتهای بیشتر از آنها، در فرایندهای رشد و توسعه همهجانبه و در پیریزی توان فکری و سیاسی در لابیگری اهداف و منافع و مصالح و امنیت ملی، از این فرصتهای طلایی بیبهره مانده است؟ بازکردن میدانهای اقتصادی و تکنولوژیکی کشور بر روی ایرانیان خارج، آثار بازنشری در درهمتنیدگی ورود تکنولوژی، سرمایههای خارجی در تسریع دستیابی به ارتقای توسعه کشور را در بر خواهد داشت.
۷- محیط زیست مطلوب: کارایی و بازدهی اقتصادی، وحدت و یکپارچگی سرزمینی، رعایت ملاحظات امنیتی و دفاعی، گسترش عدالت اجتماعی و تعادلهای منطقهای و… چگونگی سرنوشت همه آنها بستگی به کیفیت حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی کشور دارد. همه اندیشمندان و متخصصین این حوزه بنیادین بر این باورند که شناخت، صیانت، بهرهبرداری کارآمد و پایداری این منابع زیستی برای تمام عصرها و نسلها از جایگاه بسیار مهمی در نظام حکمرانی و رفتار ملت برخوردار است. از اینرو به لحاظ شرایط بحرانی در حوزههای آب، هوا، ریزگردها، جنگلها، تالابها، مراتع و… باید گفتمان نوینی توأم با عزمی همهجانبه و پایدار برای محیط زیست مطلوب عملیاتی شود. در این گفتمان جدید لزوم توجه به موازینی همچون صیانت هوشمندانه از منابع طبیعی و اکولوژیکی، رعایت تعادل در منابع با میزان بهرهبرداریها، پایداری در منابع زیستی برای همه نسلها، رعایت موازینِ زیستمحیطی در کلیه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، پیریزی آمایش سرزمین کشور از الزامات بنیادین این رویکرد است. تجدید نظر اساسی در شیوه مدیریت این عرصهها، جهت تغییر تقابل منافع فردی با منافع ملی در عرصه محیط زیست و دستیابی در ایجاد همگرایی بین این منافع بسیار ضروری است.
چند اقدام عاجل پیشنیاز گفتمان اصلاحی و ملی
بدیهی است پاگذاشتن در اصلاحات فوق، زمانبر و در گرو چگونگی درهمتنیدگی مشارکت همهجانبه حاکمیت-ملت در برخورد با حوادث است. دستیابی به اهداف این گفتمان اصلاحی و پیشنهادی سخت نیازمند عزم ملی، وفای به عهد و پایبندی عملی بدان است. برای برخورد با فضای حاکم بر کشور و سردادن ندای امید و حرکت و قراردادنِ دست ایرانیان در دست یکدیگر و حمایت آنها از حاکمیت، در جهت برداشتن گامهای اصلاحی برای تحقق اهداف توسعه، امنیت و تأمین منافع ملی هماکنون و به صورت عاجل و ضربتی، باید اقداماتی در دستور کار قرار گرفته و عملیاتی شود. مواردی همچون:
۱. پالایش بودجه سال ۱۳۹۷ از فعالیتهای غیراصلی و غیرضرور (همچون دستگاههای متعدد و موازی فرهنگی و…) و تخصیص منابع این عرصهها به وظایف اصلی دولت و تدوین لایحه بودجه ۹۸ کشور بر این اساس.
۲. مدیریت فعال وزارت امور خارجه در عرصه منطقهای و جهانی در چارچوب اهداف توسعه و منافع ملی و پرهیز از موازیکاری و انجام فعالیتهای قانونی و ضروری کلیه دستگاهها توسط دیپلماسی رسمی کشور.
۳. برپایی نظام اجرائی و عملیاتی سالم، صریح، شفاف و قانونمند، توأم با عدالت و انصاف در برخورد همهجانبه با فرایندهای فساد و جلوگیری از پیدایش آن و برگرداندن ثروتها از غاصبان، باید گفتمان قانونی و عملیاتی خود را داشته باشد.
۴. برپایی فضا برای آزادی گردش اطلاعات، برپایی میدانها برای رسانهها و اصحاب مطبوعات برای انتقال صدا و مطالبات مردم به صورت صریح، همهجانبه، شفاف و آزاد.
۵. ثبات در رویکردها و سیاستهای اقتصادی جهت بهبود فضای کسبوکار، اطمینان از فضای اقتصاد و تولید مردم، بخش خصوصی و بازار و برخورد با رویکرهای ناامنی و بیثباتی اقتصادی و اجتماعی (همچون بیثباتی در بازار ارز، نظام بانکی، صندوقهای بازنشستگی، ناامنی محیط کسبوکار، معاش و…)،
۶. برنامه اقدام و عمل همهجانبه و همگانی برای معضل کمآبی و بیآبی، ریزگردها و آلودگی هوا.
۷. عفو عمومی و حذف مشکلات و محدودیتهای ورود آزادانه ایرانیان خارج از کشور.
روشن است که در شرایط عادی، عمل در چارچوب قوانین همراه با استفاده از ظرفیتهای تخصصی و کارشناسی، موجب گردش کمهزینه امور و جریانیافتن فرایند روزمره کار و فعالیت جامعه میشود. اما در شرایط غیرعادی، نقش نخبگان، سیاستمداران نمادین و مقامات ارشد برای گذارِ کمهزینه جامعه از بحرانها، نقشی منحصربهفرد و غیرقابل مقایسه با ظرفیتهای قانونی و کارشناسی است. در صورت ورود به این گفتمانهای جدید است که باور ایرانیان به تغییرات پیشبرنده، شکل میگیرد و اقتصاد و جامعه ایران با افقها و امیدهای تازهای روبهرو میشود. در این صورت است که میتوان انرژی و تحرکی تازه خلق کرد، تا آنکه ملت ققنوسوار، برخیزد و سرود تعالی و توسعه سر دهد. شک نداریم که اگر مردم نجیب ایران عزم به تحول را در مقامات کشور مشاهده کنند، آنان را باور میکنند و مشکلات جاری را با بزرگواری تحمل میکنند تا از این بزنگاه تاریخی به سلامت عبور کنیم. به امید برپایی این راه تعالی و پیشرفت، بدون شک در این عرصه مهم ما به عنوان بخش کوچکی از ملت و خادم آنها پاگذاشتن در این مسیر را بر خود فرض میدانیم.
اسامی امضاکنندگان:
۱ بهروز هادی زنوز / علامه طباطبائی
۲ محمود ختائی / علامه طباطبائی
۳ علی صادقی تهرانی / علامه طباطبائی
۴ حمید رضا نواب پور / علامه طباطبائی
۵ حسن طائی / علامه طباطبائی
۶ محمد ستاریفر / علامه طباطبائی
۷ مصطفی شریف / علامه طباطبائی
۸ مهدی تکیه / علامه طباطبائی
۹ اسفندیار جهانگرد / علامه طباطبائی
۱۰ حمید آماده / علامه طباطبائی
۱۱ حمیدرضا ارباب / علامه طباطبائی
۱۲ محمد قلی یوسفی / علامه طباطبائی
۱۳ لطفعلی بخشی / علامه طباطبائی
۱۴ رضا پور طاهری / علامه طباطبائی
۱۵ امرلله امینی / علامه طباطبائی
۱۶ محمد ولی کیانمهر / علامه طباطبائی
۱۷ حسین رحمان سرشت / علامه طباطبائی
۱۸ محمد رضا اصغری اسکوئی / علامه طباطبائی
۱۹ یداله دادگر / شهید بهشتی
۲۰ مهدی یزدانی / شهید بهشتی
۲۱ جعفر عبادی / تهران
۲۲ ابوالقاسم مهدوی / تهران
۲۳ علی اکبر نیکو اقبال / تهران
۲۴ بهرام سحابی / تربیت مدرس
۲۵ عباس عصاری / تربیت مدرس
۲۶ حسین صادقی / تربیت مدرس
۲۷ سیدابوالقاسم مرتضوی / تربیت مدرس
۲۸ سیدحسن مصطفوی / تربیت مدرس
۲۹ محسن رنانی / اصفهان
۳۰ عبدالحسین ساسان / اصفهان
۳۱ هوشنگ شجری / اصفهان
۳۲ صادق بختیاری / اصفهان
۳۳ سعید صمدی / اصفهان
۳۴ اصغر باباصفری / اصفهان
۳۵ مهدی پازوکی / سازمان برنامه
۳۶ محمود جامساز / پژوهشگر اقتصادی
۳۷ فاطمه بزازان / الزهزا
۳۸ سید مرتضی افقه / شهید چمران اهواز
۳۹ حسن فرازمند / شهید چمران اهواز
۴۰ سید عزیز آرمن / شهید چمران اهواز
۴۱ جواد آقاجری / شهید چمران اهواز
۴۲ جهانمیر پیشبین / شهید چمران اهواز
۴۳ منصور زراء نژاد / شهید چمران اهواز
۴۴ عبدالمجید آهنگری / شهید چمران اهواز
۴۵ کوثر یوسفی / موسسه عالی آموزش وبرنامه
۴۶ زهرا کریمی / مازندران
۴۷ شهریار زروکی / مازندران
۴۸ عبدالحمید صفایی قادیکلایی / مازندران
۴۹ محمد تقی گیلک حکیم آبادی / مازندران
۵۰ میثم شیر خدایی / مازندران
۵۱ علی تقوی / مازندران
۵۲ سمیه نعمتی / مازندران
۵۳ هادی ناصری / مازندران
۵۴ روجا حسین زاده / مازندران
۵۵ رضا قاسمی / مازندران
۵۶ کامله نصیری / گیلان
۵۷ مجتبی باقری / مفید
۵۸ محمد رضا یوسفی شیخ رباط / مفید
۵۹ محسن سجادی / مفید
۶۰ ناصر الهی / مفید
۶۱ سید ضیاءالدین کیاالحسینی / مفید
۶۲ عبدالعلی منصف / پیام نور
۶۳ سیدنظامالدین مکیان / یزد
۶۴ محمد لشکری / پیام نور
۶۵ مینو امینی میلانی / پیام نور
۶۶ شهریار شفقی / مدرس آزاد
۶۷ اله کرم میرزایی / نفت
۶۸ حسین عبداللهی / مدیریت آموزشی
۶۹ روح لله شهنازی / شیراز
۷۰ هادی رجائی / شمال
۷۱ علی رنجبرکی جهاد / دانشگاهی
۷۲ سید موسی مطلبی / جهاد دانشگاهی
۷۳ حمید امین اسماعیلی / جهاد دانشگاهی
۷۴ علی دینی ترکمانی / پژوهشهای بازرگانی
۷۵ جواد قرایی / سوره
۷۶ احمد تابنده / سازمان گسترش
۷۷ حسین سیفلو / تبریز
۷۸ غفار فرزدی / تبریز
۷۹ محمد حسین بهشتی / تبریز
۸۰ احمد اسدزاده / تبریز
۸۱ جواد براتی / جهاددانشگاهی خراسان رضوی
۸۲ خسرو پیرایی / آزاد اسلامی – شیراز
۸۳ کاوه درخشانی / اراک
۸۴ نظر دهمرده / سیستان و بلوچستان
۸۵ سهراب دل انگیزان / رازی کرمانشاه
۸۶ احمد عزیزی / بانک مرکزی
۸۷ محمد حسین شریف زادگان / شهید بهشتی
۸۸ نجفقلی حبیبی / تهران
۸۹ ابوالفضل دلاوری / علامه طباطبائی
۹۰ علی تقی زاده / علامه طباطبائی
۹۱ الهه کولایی / تهران
۹۲ بابک نادرپور آزاد واحد تهران مرکز
۹۳ علی میرموسوی / مفید
۹۴ محمد منصور نژاد / آزاد
۹۵ فرزاد پور سعید / پژوهشکده مطالعات راهبردی
۹۶ وحید سینائی / فردوسی مشهد
۹۷ روح لله اسلامی / فردوسی مشهد
۹۸ محمد محمدی آملی / آزاد واحد علامه آملی آمل
۹۹ فرهاد درویش سه تلانی / بینالمللی امام خمینی
۱۰۰ حمید عزیزیان پژوهشگر آزاد
۱۰۱ جواد اطاعت شهید بهشتی
۱۰۲ علی کریمی مله مازندران
۱۰۳ محسن محسنزاده / پژوهشگر آزاد
۱۰۴ مهدی نجف زاده / فردوسی مشهد
۱۰۵ مسعود غفاری / تربیت مدرس
۱۰۶ محمود شفیعی / مفید
۱۰۷ یوسف خانمحمدی / مفید
۱۰۸ سید صادق حقیقت / مفید
۱۰۹ علی حسینی / علم و فرهنگ
۱۱۰ نهال ریاضی / علامه طباطبائی
۱۱۱ محمد مهدی فزقانی / علامه طباطبائی
۱۱۲ حسن رضا یوسفوند / پیام نور
۱۱۳ محمود جمعه پور / علامه طباطبائی
۱۱۴ محمد زاهدی اصل / علامه طباطبائی
۱۱۵ محمد شیخی / علامه طباطبائی
۱۱۶ هادی خانیکی / علامه طباطبائی
۱۱۷ علی خاکساری / علامه طباطبائی
۱۱۸ عزت اله سام آرام / علامه طباطبائی
۱۱۹ یعقوب موسوی / الزهرا
۱۲۰ سید حسین سراج زاده / خوارزمی
۱۲۱ سید جواد میری / پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی
۱۲۲ ابوالحسن مجتهد سلیمانی / خوارزمی
۱۲۳ حسیم مفتخری / خوارزمی
۱۲۴ میر طاهری موسوی علوم بهزیستی
۱۲۵ محمد نقی فراهانی / خوارزمی
۱۲۶ اسماعیل خلیلی / پژوهشکده فرهنگی واجتماعی
۱۲۷ غلامرضا ظریفیان / تهران
۱۲۸ علی اصغر سعیدی / تهران
۱۲۹ نیره توکلی / پیام نور
۱۳۰ مراد کاویانی / خوارزمی
۱۳۱ نعمت لله فاضلی / پژوهشگاه علوم انسانی وفرهنگی
۱۳۲ حسن رفیعی / علوم بهزیستی
۱۳۳ محمدحسن محقق معین / ترویج آموزش وتحقیقات کشاورزی
۱۳۴ محمدحسین نورینیا / پژوهشکده فرهنگی واجتماعی
۱۳۵ عبدالرضا نواح / شهید چمران اهواز
۱۳۶ حمید رضا بابائی جهاد دانشگاهی
۱۳۷ محمد تقی فاضل میبدی / مجمع محققین
۱۳۸ حجت الاسلام مسعود ادیب / مجمع محققین
۱۳۹ احمد رضایی / مازندران
۱۴۰ سیدمهدی متولیان / مازندران
۱۴۱ علی اکبر سروش / موسسه پژوهشی پویش آینده تهران
۱۴۲ رضا امیدی / علامه طباطبائی
۱۴۳ عالیه شکربیگی / آزاد اسلامی – تهران مرکز
۱۴۴ مریم رفعت جاه / تهران
۱۴۵ محمود شارعپور / مازندران
۱۴۶ عباس کاظمی / پژوهشکده مطالعات فرهنگی
۱۴۷ رضا کلاهی / پژوهشکده مطالعات فرهنگی
۱۴۸ جبار رحمانی / پژوهشکده مطالعات فرهنگی
۱۴۹ علی یوسفی / فردوسی مشهد
۱۵۰ علی ساعی / تربیت مدرس
۱۵۱ علیاصغر احمدی / جهاد دانشگاهی
۱۵۲ مجید فولادی / فردوسی مشهد
۱۵۳ حسین عبداللهی / علامه طباطبائی
۱۵۴ علیرضا صادقی / علامه طباطبائی
۱۵۵ مرتضی امین فر / علامه طباطبائی
۱۵۶ محمد رضا جلالی / قزوین
۱۵۷ فریده حمیدی / تربیت دبیر شهید رجایی
۱۵۸ فاطمه خالوندی / تربیت دبیر شهید رجایی
۱۵۹ صمد ایزدی / مازندران
۱۶۰ بهرام جوکار / شیراز
۱۶۱ احمد اکبری / شیراز
۱۶۲ عبدالعزیز افلاک سیر / شیراز
۱۶۳ احمد کتابی / پژوهشگاه علوم انسانی
۱۶۴ داود اسپرهم / علامه طباطبائی
۱۶۵ داریوش رحمانیان / تهران
۱۶۶ رضا رئیس طوسی / تهران
۱۶۷ محمود فتوحی / فردوسی مشهد
۱۶۸ سید عباس امام / شهید چمران اهواز
۱۶۹ نجفعلی رضایی آباده / شهید چمران اهواز
۱۷۰ قدسیه رضوانیان / مازندران
۱۷۱ حسین حسن پور آلاشتی / مازندران
۱۷۲ رضا ستاری / مازندران
۱۷۳ فرهاد براتی / سلمان فارسی کازرون
۱۷۴ علی رعیتی / مازندران
۱۷۵ مصطفی کمالجو / مازندران
۱۷۶ محمود دیانی / مازندران
۱۷۷ محمد محسنی دهکلانی / مازندران
۱۷۸ محمد علی اکبری / شهید بهشتی
۱۷۹ ناصر مهدوی / شهید بهشتی
۱۸۰ عبدلله ناصری طاهری / الزهراء
۱۸۱ جهانگیر صفری / شهرکرد
۱۸۲ علیرضا آزادی / تبریز
۱۸۳ الله شکر اسدالهی / تبریز
۱۸۴ محمد جواد نجفی / قم
۱۸۵ جواد عباسی فردوسی / مشهد
۱۸۶ حجت فلاح / قزوین
۱۸۷ داود سلیمانی / تهران
۱۸۸ محمد رضا حاتمی / تهران
۱۸۹ محسن صنیعی / شهید چمران اهواز
۱۹۰ محمد جواد عابدینی / شیراز
۱۹۱ محمد هادی پاشایی / نوشیروانی بابل
۱۹۲ حمید گرجی / نوشیروانی بابل
۱۹۳ سید محمود سخایی / نوشیروانی بابل
۱۹۴ مجتبی مظفری / امیرکبیر
۱۹۵ حمید رضا محمدی دانیالی / نوشیروانی بابل
۱۹۶ سید رسول موسوی حاجی / مازندران
۱۹۷ جلیل صحرایی / رازی کرمانشاه
۱۹۸ محمدرضا آقا ابراهیمی / بیرجند
۱۹۹ سید یوسف احمدی بروغنی / بیرجند
۲۰۰ کریم عابدی / صنعتی سهند
۲۰۱ فرهنگ عباسی صنعتی سهند
۲۰۲ میرکریم رضوی / صنعتی سهند
۲۰۳ مهدی میزایی / صنعتی سهند
۲۰۴ حسین دقیق کیا / کشاورزی تبریز
۲۰۵ علی حسینخانی / کشاورزی تبریز
۲۰۶ مسعود حاجی علیلو / تبریز
۲۰۷ غلامحسین قرهخانی / کشاورزی مراغه
۲۰۸ سیدمرتضی همایون صادقی / تبریز
۲۰۹ مجتبی بدیعی / شهید بهشتی
۲۱۰ علی حاجی کتابی / علم وفرهنگ
۲۱۱ سعید حجاریان / پژوهشگر آزاد
۲۱۲ محمد نعیمیپور / پژوهشگر آزاد
۲۱۳ ابوالحسن ریاضی / پژوهشکده مطالعات اجتماعی
۲۱۴ موسی صالحی / علوم پزشکی شیراز
۲۱۵ مهدی قمشی / شهید چمران اهواز
۲۱۶ مهناز کسمتی / شهید چمران اهواز
۲۱۷ الهه طالبی / مازندران
۲۱۸ نوین تولایی / مازندران
۲۱۹ فتانه محمودی / مازندران
۲۲۰ نصرت اله گودرزی / مازندران
۲۲۱ مژگان مقدم / مازندران
۲۲۲ فاطمه علمی / مازندران
۲۲۳ فاطمه کاردل / مازندران
۲۲۴ ایرج اسدی / مازندران
۲۲۵ حسن تقوی جلودار / مازندران
۲۲۶ افسانه علوی / آزاد اسلامی – آبادان
۲۲۷ مهرداد زرگران / ترویج آموزش و تحقیقات کشاورزی
۲۲۸ مریم صباغان تربیت / دبیر شهید رجایی
۲۲۹ فرامرز بریمانی / مازندران
۲۳۰ شادمهر میردار / مازندران
۲۳۱ صدیقه کلیج / مازندران
۲۳۲ اصغر خدادادی / تهران
۲۳۳ محمود کیوان آرا / پزشکی اصفهان
۲۳۴ محمد رضا ضیاء / مدرس علوم پزشکی.اصفهان
۲۳۵ فرزین حقپرست / هنر تبریز
۲۳۶ رضایت پرویزی / پزشکی تبریز
۲۳۷ رکن الدین افتخاری / تربیت مدرس
۲۳۸ ایرج قاسمی / جهاد دانشگاهی
۲۳۹ بهنام میرزا کوچکی / پزشکی تبریز
۲۴۰ ابوالفضل صیادی / دارورسازی
۲۴۱ محمد رحیمی / علوم پزشکی کرمانشاه
۲۴۲ علی نیکجو / جهاد دانشگاهی
۲۴۳ احمد امین / شهرکرد
۲۴۴ اسدلله مرادی / فرهنگیان
۲۴۵ محمد جواد صافیان / اصفهان
۲۴۶ اسفندیار فرجوند / پیام نور
۲۴۷ حجت فلاح / قزوین
۲۴۸ جعفر آهنگران / علم وفرهنگ
۲۴۹ عباس نامجو / هنر
۲۵۰ محمد قراتپه علوم پزشکی کرمانشاه
۲۵۱ محمد هادی وکیلزاده / شیراز
۲۵۲ راد مرز حسینی / شیراز
۲۵۳ علیرضا نصیری / تهران
۲۵۴ کاظم آشفته یزدی / علوم پزشکی تهران
۲۵۵ بهمن سراج / علوم پزشکی تهران
۲۵۶ محمد صادق احمدآخوندی / علوم پزشکی تهران
۲۵۷ مسعود فلاحی نژادقاجاری / علوم پزشکی بهشتی
۲۵۸ فرشته بقایی نایینی / علوم پزشکی تهران
۲۵۹ فرزاد پیروزمند / علوم پزشکی تهران
۲۶۰ نادر حامدی راد / علوم پزشکی تهران
۲۶۱ نصرلله عشقیار / علوم پزشکی تهران
۲۶۲ محمد زالی / علوم پزشکی تهران
۲۶۳ زهره نوری / علوم پزشکی تهران
۲۶۴ مهدی شهرابی / علوم پزشکی تهران
۲۶۵ حسین لباف / پزشکی شاهد
۲۶۶ محمد ابراهیمی / ساروی پژشکی مازندران
۲۶۷ محمد باقر شمسی / علوم پزشکی کرمانشاه
۲۶۸ محمدسعیدشیخ رضایی / علوم پزشکی تهران
۲۶۹ علی تاجرنیا / علوم پزشکی تهران
۲۷۰ معصومه حسنی طباطبائی / علوم پزشکی تهران
۲۷۱ حسین افشار / علوم پزشکی تهران
۲۷۲ امیر رضا رکن / علوم پزشکی تهران
۲۷۳ مژگان پاک نژاد / علوم پزشکی تهران
۲۷۴ حکیمه سیادت / علوم پزشکی تهران
۲۷۵ حوری اصل روستا / علوم پزشکی تهران
۲۷۶ صدیقه هاشمی / علوم پزشکی تهران
۲۷۷ حسین حیدر / علوم پزشکی تهران
۲۷۸ علیرضا حیدری / علوم پزشکی تهران
۲۷۹ علی اصغر غلامی / علوم پزشکی تهران
۲۸۰ قاسم میقانی / علوم پزشکی تهران