هموطنان آزاده،
پس از پیروزی جناح میانه رو- اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری، رهبر خودمختار، خامنه ای شمشیر را از روی بسته و بدون هر ملاحظه ای به رئیس جمهور قانونیِ نظام جمهوریِ اسلامی اش، شخصاً و توسط عناصر ترمز بریده اش مانند الله کرم می تازد. بدینترتیب جنگ قدرت میان جناح ارتجاعیِ افراطی و میانه روها، به رهبری روحانی به مرحله جدیدی وارد شده است. اوضاع چنان بحرانی است که بویژه با حمله روحانی به نقش سپاه در سیاست و اقتصاد کشور، خطر کودتا علیه «رییس جمهور منتخب مردم» شدیداً احساس می شود.
چرا این رویارویی از سوی هردو طرف با چنین شدت و زنندگی دنبال می شود؟ خامنه ای خوب میداند که اگر مردم به خیابان بیایند، از روحانی پشتیبانی خواهند کرد؛ روحانی هم با «تحریکات» خود، افشای هرچه بیشتر مواضع مردم ستیز خامنه ای را هدف گرفته است. چه بسا که ناتوانی اقتدارگرایان در برابر روحانی خامنه ای را ناگزیر کرده، آشکارا وارد صحنه ای شود که بازهم بسان سال ۸۸ به شان و جایگاه قانونی وی بعنوان رهبری که باید بیطرف باشد، آسیب زیادی برساند. آیا رهبر از خود نمی پرسد که چرا اصولگرایانِ حامی او روزبروز ناتوانتر میشوند و نیازشان به مداخله عنان گسیخته رهبر و از آنجا رسوایی وی، بیشتر می گردد؟
پرتاب موشک به مواضع داعش هم نمی تواند مشکل رهبر، سپاه و اصولگرایان را حل کند. چنانکه دیدیم روحانی هم از این اقدام که معمولاً نباید در منش و روش سیاست خارجی اش بگنجد، حمایت قاطع کرد، که مبادا به وی بیش از این انگ غربی بزنند. شاید دربرابر حملات داعش، از دید نظامی، موشک پراکنی های سپاه امری لازم بوده است ولی پاسخِ این پرسش که آیا درگیری رسمی و آشکار سپاه در جنگ سوریه با منافع ملیِ ملت ایران خوانایی دارد؟ بیشک منفی میباشد. بویژه که این گام میتواند اسراییل و آمریکا را که صحنه گردانان اصلی جنگ هستند، بی مهابا علیه ایران وارد میدان نماید.
اوضاع بیشتر از آنکه بتوان گفت «انشاالله گربه است» وخیم می باشد. مردم هشیار ایران بخوبی میدانند که نباید از جناح روحانی بی قید و شرط حمایت کنند. باید دید که روحانی برای انتخاب وزرای دولت جدیدش تا کجا قصد ایستادن در برابر دیکته های غیر قانونی رهبر را دارد و تا چه حد جرأت می کند به مردم و حامیان سپاهی و غیر سپاهیش تکیه کند؟
درحالیکه دشمنان کشور ایران کماکان در تلاش ویرانی کامل میهن ما هستند، سیاستهای ضد ملی آقای خامنه ای و یاران نظامیش، عملاً هماهنگ درخدمت تبلیغات جنگی اسراییل، آمریکا و عربستان قرار گرفته است.
در این شرایط جنگی- کودتایی روحانی تنها با تکیه به قدرت بی کران مردم است که میتواند در برابر خامنه ای و یاران نظامی او ایستادگی کرده وآنان را به عقب نشینی وادار نماید. مردم نیز، زمانی از او حمایت کامل خواهند کرد که بدانند وی عملاً از منافع ملی وحقوق آنها پشتیبانی میکند. آیا زمان آن فرا نرسیده که روحانی از هماکنون با تکیه به نیروی مردم وعده های انتخاباتی خود را بیاد آورده و گامهای مشخصی در سوی تحقق آنها بردارد؟
پاینده ایران
جبهه ملی ایران- اروپا
چهارم تیرماه۱۳۹۶