چندی پس از از کشتار و حشیانه صدها نفر از مردم در خیزش آبان ۹۸، جمهوری اسلامی ایران نه تنها نتوانسته ترس را بر جامعه و جوانان مستولی کند، بلکه دانشجویان با تحقیر تمام عیار ترس در شهرهای مختلف با برگزاری پرقدرت روز دانشجو، حمایت از خیزش آبان ماه و اعتراض به فقر، کشتار و گرانی به تظاهرات پرداختند. آنان تقریبا در همه جا با شعارهای یکسان بار دیگر اراده معطوف به آزادی و عدالت در جنبش دانشجویی را به نمایش گذاشتند.
شعارهایی همچون “سرکوب پایان راه نیست، مقاومت زندگیست”، “از هفتتپه تا تهران، زحمتکشان در زندان”، “بیکاری بیکاری، حجاب زن اجباری”، فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم”، “دانشجو آگاه است، با کارگر همراه است”، “خیابونا خونی شد، آزادی قربانی شد”، “قضائی جلادان، مقدمتان خون باران”، “جواب ما تفنگ نیست، این همه کشته کم نیست”، “فقر کشتار گرانی، مردم شدن قربانی” و… نشانه های عریان گردش به چپ در جنبش دانشجویی در ۱۶ آذر امسال است.
حتی یک شعار به نفع اصلاح طلبان دینی یا به نفع احیای سلطنت در هیچ نقطه درکار نبود. پلاکارد “حمله اجنبی خط قرمز ما است” مرز دانشجویان با چلبیسم را نیز به نمایش گذاشت. نگاهی به پلاکارد زیرعلیه نئولیبرالیسم از اراده جنبش دانشجویی ایران در پیوند با مبارزات تهیدستان و کارگران علیه استبداد، فقر و نابرابری و تبعیض نشان دارد. درعصر سیطره نئولیبرالیسم و از آن بدتر برآمد نوستالژی گرایی پوپولیسم راست، پیوند قدرتمند آزادی و عدالت اجتماعی در ۱۶ آذر امسال نشاگر آن است که در زیر پوست شب جریان دیگری نیز در حال بالیدن است!
روز یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۳۲ تظاهرات متعددی در تمام دانشکدهها صورت گرفت و موضوع تظاهرات و شعارها علاوه بر مصدق پیروز است اعتراض به تجدید روابط ایران و انگلیس بود.
در روز دوشنبه ۱۶ آذرماه حدود ساعت ۱۰ صبح یک گروه کماندو که به مسلسل دستی مسلح بودند و لباس، قد، قامت و قیافهی آنان از سایر نظامیان متمایز بود به دانشگاه تهران وارد شدند و به طرف دانشکده فنی رفتند.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد دانشکدهی فنی مرکز تظاهرات و تجمع دانشجویان بود و در واقع دانشجویان دانشکدهی فنی رهبری مبارزات دانشگاه را به دست داشتند.
آن روزها حدود یک ماه از شروع محاکمهی شادروان مصدق در دادگاه نظامی میگذشت و جریان دادگاه نشان میداد که در مدت زمان کوتاهی رأی فرمایشی علیه رهبر نهضت ملی که بدون شک حکم محکومیت خواهد بود، صادر خواهد شد.
به همین جهت از مدتی قبل نظامیان که به نظر میرسید از مأموران فرمانداری نظامی باشند در محوطهی دانشگاه حضور و رفت و آمد دانشجویان را زیر نظر داشتند.
دانشجویان علیرغم حضور آنان و با غافلگیری مأموران به تظاهرات و دادن شعار میپرداختند ولی ورود کماندوها در روز ۱۶ آذر به محوطهی دانشگاه شکل حضور نظامیان را در محوطهی دانشگاه تغییر داد.
در آن موقع دانشجویان در کلاسهای درس حضور داشتند و زمانی که مهندس عبدالحسین خلیلی رئیس دانشکدهی فنی از ورود گروه کماندو آن هم مسلسل به دست به محوطهی دانشکده مطلع شد، بلافاصله دستور میدهد زنگ دانشکده زده شود و چند نفر از نگهبانان دانشکده را مأمور میکند که به دانشجویان اطلاع دهند که هر چه زودتر و به آرامی از محوطهی دانشکده خارج شوند.
دانشجویان با سکوت و ارامش از کلاسها خارج شده و ساختمان را ترک میکنند ، هنگام خروج دانشجویان از سرسرای ورودی دانشکده، کماندوها بر روی آنان آتش گشوده و سه نفر از دانشجویان را مورد هدف قرار میدهند که در دم جان میسپارند، بقیه که نزدیک راهروها بودند از تیررس دور میشوند ، بر اثر این حمله ناجوانمردانه: احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگنیا سه جوان بیگناه به قتل رسیده و تعداد زیادی از دانشجویان به شدت مجروح و بیش از سی تن از دانشجویان دستگیر میشوند .
اگر زنگ دانشکده به صدا در نمیآمد و به دانشجویان اطلاع داده نمیشد که آرام از محوطه خارج شوند، چه بسا دانشجویان بدون توجه به موقعیت آن روز در ساعت مقرر از کلاسها خارج میشدند و مانند روزهای قبل تظاهرات میکردند و سربازان که مأمور کشتار دسته جمعی دانشجویان بودند فرصت و بهانهی کافی به دست میآوردند و کشتار وسیع میشد و نظامیان به هدف اصلی که قتل جمعی دانشجویان دانشکده فنی بود نائل میشدند.
مهندس خلیلی بلافاصله با فرمانداری نظامی تماس و به کشتار دانشجویان اعتراض میکند، فرمانداری نظامی از مأموریت کماندوها اظهار بیاطلاعی میکند و نمایندهای را به دانشکده فنی اعزام میدارد.
رئیس دانشکده با کمک سرهنگ اعزامی دانشجویانی را که در ساختمان دانشکده محبوس شده بودند به بیرون هدایت و بقیه دانشجویان از خطر تیراندازی دور میشوند
مهندس عبدالحسین خلیلی رئیس دانشکده فنی از استادان فاضل و با سابقهی دانشگاه تهران بود او بعداً به عضویت شورای مرکزی جبههی ملی درآمد و پس از تجدید فعالیت جبهه ملی در سال ۱۳۳۹ مسئولیت امور مالی این جبهه را بر عهده گرفت و علاوه بر فضل و دانش به صحت عمل و استقامت در عقیده و ثبات قدم ممتاز بود و در نظم و انضباط نمونهی کاملی به شمار میرفت.
ایشان در ۱۶ آذر ۱۳۵۸ در اولین یادبود شهدای ۱۶ آذر پس از انقلاب در باشگاه جبهه ملی به تفصیل جریان حوادث آن روز را بازگو کرد، او گفت:
در آن روز تظاهراتی انجام نگرفت و مأموران مسلح به قصد کشتار و بدون هیچ گونه بهانهای به دانشگاه وارد شدند و هدف آنها از قبل کشتار دسته جمعی دانشجویان دانشکده فنی بود و میخواستند هستهی اصلی مقاومت را در هم بکوبند و با شدت عمل و ایجاد رعب خیالشان را از اقدامات دانشجویان نسبت به رویدادهای بعدی کشور آسوده کنند.
او ادامه داد که دانشکده فنی سومین ساختمان در غرب محوطهی دانشگاه قرار دارد و تظاهرات دانشجویان اغلب در جلوی باشگاه دانشگاه که نخستین ساختمان در این قسمت است انجام میگیرد و اگر در آن روز هجوم مأموران مسلح به محوطه دانشگاه در برابر تظاهرات دانشجویان انجام گرفته بود این برخورد در محوطهی جلوی باشگاه دانشگاه و یا دانشکدهی حقوق که ساختمان هر دو مقدم بر ساختمان دانشکدهی فنی قرار دارد صورت میگرفت، وانگهی در موقع ورود کماندوها به دانشکدهی فنی دانشجویان در کلاسهای درس بودند و نمیتواند تظاهراتی صورت گیرد.
حکومت از تنشهای موجود در جامعه آگاهی داشت و به خوبی میدانست که اعلام تجدید مناسبات سیاسی ایران و انگلیس نمکی است بر روی زخم ملتهب مردم مبارز و همچنین حکم محکومیت دکتر مصدق.
دانشگاه تهران که رهبری مبارزات ملی را در دست داشت حکومت را به یک پیشگیری خونین وادار کرد و برای سرکوب دانشجو و دانشگاه به طور مسلحانه به آن حمله برد – حکومت استبداد برای این کشتار بهانهاش ماهیت دانشگاه تهران بود.
بعد از گذشت مدتی در بعضی از نوشتهها دیده شد که علت حملهی نظامیان به دانشگاه تهران در روز ۱۶ آذر و کشتار دانشجویان، سرکوب تظاهرات دانشجویان علیه ورود نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکاست و این موضوع به مرور در همهی کتب و نشریات نوشته شد و این تعبیر عمومیت یافت.
این خبر بیشتر از این جهت شایع شد که در روز بعد از آن حادثه نیکسون وارد تهران شد و مورد استقبال هئیت حاکم و حکومت کودتا قرار گرفت …
ریچارد نیکسون در تاریخ چهارشنبه ۱۸ آذرماه دو روز بعد از فاجعه دانشگاه به تهران وارد شد و خبر ورود او روز سهشنبه ۱۷ آذرماه در روزنامههای عصر تهران اعلام گردید.
دستگاه حکومتی بیم آن داشت که ورود نیکسون و پذیرایی از او خشم دانشجویان را برانگیخته و صبری که از محاکمهی رهبر دربند ملت و تجدید روابط با دولت استعماری انگلیس، لبریز شده با ورود یکی از نمایندگان اصلی طراحان کودتا به انفجار بینجامد …
ریچارد نیکسون معاون ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا بود که وزیر امور خارجهی او دالس کودتای ۲۸ مرداد را با کمک انگلیس به وجود آورد ، او مانند سایر معاونان ریاست جمهوری شهرتی نداشت و پانزده سال پس از آن بعد از پایان دورهی ریاست جمهوری لیندون جانسون به ریاست جمهور آمریکا انتخاب شد و با اینکه از سیاست مداران ورزیده آمریکا بود در دورهی ریاست جمهوری خود به طرز بسیار زنندهی که در تاریخ آمریکا سابقه نداشت از شغل خود کنار رفت.
نام احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگنیا و دیگر جانباختگان جنبش دانشجویی ایران همواره زنده باد
جبهه ملی ایران- اروپا