با نگاهی به باورهای این چهره ملی ماندگار وطن
مخالفت من با دیکتاتوری برای این بود که یکی از خصائص دیکتاتوری اینستکه مملکت فاقد رجال شمرده میشود و دیکتاتور رجل منحصر به فرد
بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد و در مقابل آزادی را از ما سلب نمود ، بنا بر این او چه خدمتی برای ما انجام داد ه است ؟
آنهایی که میخواهند ملت ایران غیررشید معرفی شود، آرزوی خود را به گور خواهند برد.
در کشورهای دموکراسی و مشروطه هیچ قانونی بالاتر از اراده ملت نیست.
حاضرم هر قانونی را که بر خلاف مصالح ملت باشد بسوزانم؛ زیرا به عقیده و باورم، قانون برای مملکت است، نه مملکت برای قانون.
نجات وطن عالیترین و بزرگترین قانون میباشد .
قانون اساسی، قانون الهی نیست که قابل تغییر نباشد،این قانون هم کار بشربوده و میتوان برحسب ضرورت آن را تغییرداد .
ما حرف حق می گوئیم ، اگر صدای ما یک روز برای این «گوشنواز» و برای آن «گوش خراش »است و روز دیگر بالعکس نباید خاموش شویم. پس از ۵۰ سال مطالعه و تجربه به این نتیجه رسیدم که جز با تأمین آزادی و استقلال کامل ممکن نیست ملت ایران بر مشکلات پیروز شود، برای نیل به این منظور تا آنجا که توانستم کوشیدم.
ملت متشخص دست گدایی مقابل بیگانگان دراز نمیکند.
بیگانگان محض رضای خدا بهکسی یا ملتی کمک نمیکنند، مگر اینکه بعدا بخواهند از اشخاص یا آن مملکت به هر طریق که میتوانند سوءاستفاده یا حسناستفاده بنمایند .
مصدق در دادگاه نظامی گفت: حیات، مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات ، استقلال ، عظمت و سرافرازی میلیونها ایرانی و نسلهای متوالی این مملکت کوچک ترین ارزشی ندارد
از آنچه برایم پیش آمده هیچ تأسفی ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سرحد امکان انجام دادهام.
عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر یا زود به پایان میرسد، آنچه میماند حیات و سرافرازی ملت مظلوم و ستمدیده ایرانمان است.
به ملت ایران و بهخصوص افراد جوان که چشم و چراغ مملکت و مایه امید کشورند، میگویم :از راهی که برای طرد نفوذ بیگانگان پیش گرفتهاند منحرف نشوند، از مشکلاتی که در پیش دارند هیچ وقت نهراسند و از راه حق و حقیقت باز نمانند.
چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم این آتش خاموش نخواهد شد
اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند مرگ بر چنین زندگیای ترجیح دارد.
هیچ مبارزهای هر چند کوچک و ناچیز باشد به آسانی به نتیجه نمیرسد.
تا رنج نبریم گنج میسر نمیشود، در این راه نیز سعی ناکرده بهجایی نتوان رسید
برای اشنائی خوانندگان جوان بیوگرافی این رهبر ملی ذ یلا درج میشود:
** شادروان دکتر مصدق پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد و به مستوفیگری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط بود ،وی در اولین انتخابات مجلس در دوره مشروطیت انتخاب شد ولی اعتبارنامه او بهدلیل سن که به ۳۰ سال تمام نرسیده بود، رد شد.
در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیل به فرانسه و پس از خاتمه به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل و با آغاز جنگ جهانی اول به کشور باز گشت وبه خدمت در وزارت مالیه گمارده شد.
در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد و پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری مجدد به فارس برگشت و کارنامه درخشانی از مدیریت خود نشان داد .
دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان با رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت که به شاهی رسیده بود، به مخالفت برخاست
با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه، دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد.
در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران بهوسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه از سلطنت برکنار شد و مصدق به تهران برگشت و پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع میشد. در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلات قوامالسلطنه و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست به مجلس وارد شود .
در آ بان ماه ۱۳۲۸ دکتر مصدق اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کرد. گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شد
انتخابات مجلس شانزدهم به دلیل تقلب و مداخله دربار ، آراء تهران باطل شد و در نوبت دوم دکتر مصدق به مجلس راه یافت.
پس از ترور نخستوزیر وقت، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری این چهره ملی در مجلس تصویب شد. دکتر پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزمآرا نخست وزیر شده بود، به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد.
پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت ، سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بینالمللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت.
در مرداد سال ۱۳۳۲ دولت ملی ، خدمتگذار، میهن خواه و نیک پندار مصدق سقوط کرد و پس از کودتای ۲۸ مرداد در دادگاه نظامی محاکمه شد و دادگاه وی را به ۳ سال زندان محکوم کرد.
پس از گذراندن ۳ سال زندان، به ملک خود در احمد آباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت شدید بود.
در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
مصدق وصیت کرده بود در ابن بابویه کنار شهدای ۳۰ تیر د فن شود که مخالفت شد و در یکی از اتاقهای خانهاش در احمدآباد به خاک سپرده شد ( روانش شاد و راهش پر رهرو باد )
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است