برای چه ترکیه به ناجی خود پشت کرده است؟ نورمن استون – مترجم: آرسن نظریان


 شایعات گسترده ای در آنکارا درجریان است مبنی براینکه در قصد و اصرارآقای اردوغان برای سرنگون کردن رژیم بشار اسد یک عنصر شخصی وجود دارد. در زمانهای گذشته، هنگامی که روابط دوکشور خوب بود، خانواده اسد همراه اردوغان و همسرش به تعطیلات می رفتند. گفته می شود که بعد از این سفرها، خانم آسما، همسر اسد، پیامی ایمیلی برای همسرش می فرستد و از او تقاضا می کند که دیگر از او نخواهد که همراه اردوغانها به مسافرت بروند. از نظراو اردوغان آدم قلدری است که فقط یک کتاب خوانده و خانمش هم زن امُلی است که فقط به خرید علاقه دارد. پیام ایمیلی فوق به دست عناصر اطلاعاتی ترک می افتد و آنچه که بعدا به وقوع می پیوندد اکنون جزو تاریخ شده است.

باوجود این، علی رغم دشمنی تمام عیار اردوغان، رژیم اسد، به یمن حمایت روسها دوام آورده است. آنچه وضعیت را برای ترکها تشدید کرد سرنگون کردن هواپیمای روسی در نوامبر گذشته با ادعای نقض حریم هوایی ترکیه به مدت ١٧ ثانیه بود. پرزیدنت پوتین نیز کسی نیست که اینگونه رویدادها را فراموش کند. برخلاف اردوغان، وی بیش از یک کتاب خوانده، به بیش از یک زبان تسلط دارد و عواقب کارهایش را می سنجد.

انتقام روسها، تا اینجا کاهش شدید صادرات ترکیه بوده است. همین طور،غیبت توریستهای روسی در ترکیه به معنای تعطیل شدن و به معرض فروش گذاشته شدن بیش از ۴٠٠ هتل، فقط در سواحل آنتالیاست، که استراحتگاه مورد علاقه روسها بود. در جبهه جنگ نیز، به معنای بازپس گرفتن شهر حلب توسط نیروهای دولتی و احتمالا ترغیب تاسیس یک دولت کردی تا سواحل دجله در داخل ترکیه می باشد.

اوضاع و احوال مزبور مفسران و مورخان را به یاد جنگهای روس و ترک در قرن نوزدهم میلادی و رویدادهای دیگر در قفقاز و بالکان خواهد انداخت. لکن، در اعصار جدیدتر روابط روسیه و ترکیه معمولا روابطی معقول و غالبا حتی گرم بوده است.

این صحیح است که سیاستمداران امپراتوری تزاری مدعی مالکیت قسطنطنیه (به گفته خودشان: تزارگراد) می شدند. اما، هنگامی که به طور جدی پی آمدهای تعقیب چنین ادعایی را درنظر گرفتند، از قصد خود منصرف شدند: بهتر بود که در همسایگی شان یک ترکیه ضعیف با ارمنستان و حتی کردستان خودمختار داشته باشند تا یک مستعمره پردردسر ویا کشوری تحت الحمایه انگلیس با مدیریت داخلی یونانی ها.

در سال ١٨۳۳، سپاهیان روسی جلوی یک لشگر مصری- سوری را که قصد تصرف استانبول را داشت، گرفتند. سپس، باز هنگامی که امپراتوری عثمانی در حال سقوط بود و ارمنیان و یونانیان به کمک اروپاییان درصدد کسب استقلال بودند، روسها به نجات ترکها شتافتند. اینکه، ترکیه در آن زمان بدون کمک روسیه می توانست به موجودیت خود ادامه بدهد جای سئوال است.

در بنای یادبود ملی در میدان تاکسیم Taksim استانبول پیکره چهار شخصیت تاریخی جلب توجه می کند. پیکره مصطفی کمال آتاترک، موسس جمهوری ترکیه، چشمگیرتر ازهمه است، که قابل درک است. اما، شاید تعجب برانگیزترین پیکره از آن سمیون آرالوف، اولین سفیر روسیه در ترکیه باشد. وی در ١٩١٩ با ناسیونالیستهای ترک، که در آنکارا بساط فعالیتشان علیه غربیان را پهن کرده بودند، همکاری می کرد.
در تابستان ١٩٢٠ ، نمایندگان سلطان محمد ششم، امپراتور عثمانی، معاهده سِور Sevre را در پاریس امضا کردند. طبق این معاهده ارمنستان، یونان و کردستان استقلاشان را به دست می آوردند. آنچه برای سلطان عثمانی باقی می ماند، امیر نشین کوچکی بیش نبود.

ناسیونالیستها، اما مقاومتشان علیه این معاهده را تشدید نمودند. دولت جدید التاسیس شوروی نیز به حمایت از جنبش ناسیونالیستها پرداخت. در همان زمانی که معاهده سِور امضا می شد، ملاقاتی میان گئورگی چیچرین، کمیسر امور خارجی کشور شوراها و علی فواد پاشا، نماینده آنکارا، صورت گرفت. خلاصه نتیجه مذاکرات و توافقات این بود که شوروی ها از حمایت از خواست ارمنیان دست بر می داشتند و ترکها نیز آذربایجان را فراموش می کردند. سپس، سیل سلاحها و پول شوروی به ترکیه سرازیر شد و باعث شد که ترکها بتوانند بر دشمنانشان غلبه کنند.

هردوطرف، یعنی شوروی ها و رژیم آتاترک، به غربی ها سوء ظن داشتند. هردوطرف، هم چنین از اسلام افراطی بیزاربودند. گفته می شود که آتاترک در مواقعی که گیلاسی سرکشیده بود (و نه به طور علنی)، از آن به عنوان “جسدی که بر شانه هایمان حمل می کنیم” یاد می کرد. همسر وی با خواهر آناتول لوناچارسکی، کمیسر شوروی برای روشنگری و سوادآموزی، راجع به اینکه چگونه دهقانان ترک را می توان باسواد کرد، مکاتبه می کرد.

سپس، در ١٩٢٩ استالین تروتسکی را از شوروی اخراج کرد. هیچ کشوری حاضر به پذیرفتن وی نبود، تا اینکه بالاخره ترکها وی را قبول کردند. تروتسکی به مدت چهار سال در آن کشور زندگی کرد و سپس به مکزیک مهاجرت نمود.

لکن، در ١٩۴۵، بعد از جنگ جهانی دوم روابط به هم خورد. دربرابر نزدیکی روز افزون ترکیه به غرب، استالین پرونده های زمانهای گذشته را از زیر گردوغبار بیرون کشید. وی در حمایت از خواست ارمنیان، از ترکیه استرداد ایالات شرقی را که در زمان انقلاب بلشویکی برای جلب حمایت ترکیه به این کشور واگذار شده بود، خواستار شد.

ترکیه، اما با حمایت غرب به مقاومت پرداخت. در ١٩۴٧، کمک مارشال دریافت کرد و در ١٩۵٢ به پیمان اتلانتیک شمالی، ناتو، پیوست. جانشین استالین، نیکیتا خروشچف، از ادامه سیاست استالین نسبت به ترکها صرف نظر کرد، اما برای اعاده روابط به حالت سابق دیگر دیر شده بود.
باوجوداین، روابط شوروی ها و ترکها بعد از آن نیز هیچگاه واقعا بد نبوده است. پس از اینکه در ١٩۶۵ سلیمان دمیرل به نخست وزیری رسید، دو کشور حتی به همکاری اطلاعاتی پرداختند.

توجیه عمل سرنگون کردن هواپیمای روسی تاکنون در چارچوبهای رسمی صورت گرفته است. این در حالی است که هواپیماهای ترک به طور مکرر حریم فضایی یونان را بدون واکنشهای مرگ آور نقض می کنند. واکنش ترکیه نسبت به نقض هوایی لحظه ای روسها بیانگر چیز دیگری است. از سال ١۵٧١ به این طرف، هنگامی که تزار ایوان مخوف شهر کازان (غازان) را به تصرف در آورد، روسها هم چنان علیه عثمانیان پیشروی کرده اند. ناخشنودی های کوتاه مدت اکنون با تجربیات تلخ گذشته در هم آمیخته و روابط حسنه روس و ترک را که به ویژه در ١۵ سال گذشته برای هردوطرف سودمند بوده، به خطرانداخته است.
__________________________________________________________________________
* نورمن استون، مورخ اسکاتلندی و استاد روابط بین المللی در دانشگاه بیلکنت آنکاراست.
منبع:
www.ft.com

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است