ایران و تحریم نفتی آمریکا؛ آنچه شد و آنچه می‌تواند بشود- فریدون خاوند، اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی


موج دوم بازگشت تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی در آبان ماه گذشته، که قرار بود صادرات نفتی ایران را به صفر کاهش دهد، به هدف تعیین‌شده از سوی کاخ سفید واشینگتن نرسید. به نظر می‌رسد که مجموعه‌ای از الزامات حاکم بر سیاست داخلی و روابط بین‌المللی، رئیس‌جمهور ایالات متحده را وادار کرد به پراگماتیسم متمایل شود و در اعمال فشار بر صادرات نفتی ایران به نوعی انعطاف روی بیاورد. با اینهمه این سیاست انعطافی به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی از «بولدوزر» تحریمی آمریکا جان به سلامت برده است.

تازه‌ترین داده‌های منتشر شده در مورد بازار جهانی نفت نشان می‌دهند که صنعت نفت ایران و موتور صادراتی آن، که در پی اجرایی شدن «برجام» توانست نفسی تازه کند، بار دیگر به سراشیب افتاده و جایگاه آن در سلسله مراتب سازمان «اوپک» دوباره سقوط کرده است. از سوی دیگر چشم‌انداز سیاست انعطافی آمریکا در مورد اعمال فشار بر صادرات نفتی ایران در هاله‌ای از ابهام است و برای مقدار نفتی که ایران در سال ۲۰۱۹ خواهد توانست به بازارهای جهانی روانه کند، در شرایط کنونی تنها می‌توان به گمانه‌زنی‌های بسیار تقریبی امیدوار بود.

زوال جایگاه ایران در میان تولیدکنندگان «اوپک»

بر پایه آخرین گزارش ماهانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، که هفدهم ژانویه منتشر شد، بازگشت تحریم‌های ایالات متحده بار دیگر ایران را به رده پنجم در میان کشورهای عضو این سازمان عقب رانده است.

یادآوری می‌کنیم که ایران طی یک دوره طولانی، که تا آغاز دور پیشین تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی (از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵) ادامه یافت، بعد از عربستان سعودی دومین کشور تولیدکننده نفت در سازمان «اوپک» بود. تحریم‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای، ایران را به رده پنجم عقب راند.

بعد از امضای «برجام» و خروج صادرات نفتی جمهوری اسلامی از زیر فشار تحریم، ایران به سطح پیشین تولید خود که حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز بود بازگشت. ولی در این فاصله عراق با جذب شمار زیادی از شرکت‌های بین‌المللی تولید خود را به گونه‌ای قابل ملاحظه بالا برده بود و به همین سبب ایران، به رغم بازیافت سطح پیشین تولید خود در پی امضای «برجام»، نتوانست از رده سوم بالاتر برود.

گزارش ماه ژانویه سازمان «اوپک» نشان می‌دهد که تولید نفت ایران در ماه دسامبر گذشته، زیر فشار ناشی از بازگشت تحریم‌های آمریکا، به دو میلیون و ۷۶۹ هزار بشکه در روز کاهش یافته تا جایی که از سطوح تولید امارات متحده عربی و کویت هم کمتر شده است. به بیان دیگر، ایران هم اکنون در جمع تولیدکنندگان عضو «اوپک»، بار دیگر پشت سر عربستان سعودی، عراق، امارات و کویت قرار گرفته است.

از این مقدار تولید (دو میلیون و ۷۶۹ هزار بشکه در روز)، ایران چقدر نفت صادر می‌کند؟ معمولاً بر پایه داده‌های اغلب متفاوت منابع جمهوری اسلامی، حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه از نفت تولیدی روزانه ایران در داخل کشور به مصرف می‌رسد. اگر این رقم را ملاک قرار دهیم، کل صادرات نفتی ایران در آخرین ماه سال گذشته میلادی، کمی بیش از یک میلیون بشکه در روز بوده که این از سقوط چشمگیر صادرات نفتی ایران بعد از بازگشت تحریم‌های آمریکا خبر می‌دهد.

می‌بینیم که تهدید آمریکا در مورد «به صفر رساندن» صادرات نفتی ایران هنوز عملی نشده، ولی سقوط صادرات در همین حد نیز ضربه سهمگینی است که بر مهم‌ترین منبع تأمین‌کننده درآمد ارزی کشور وارد آمده است. فراموش نکنیم که در لایحه بودجه کل کشور برای سال ۱۳۹۸، میزان صادرات نفت خام یک میلیون و ۵۴۰ هزار بشکه در روز در نظر گرفته است. این رقم نزدیک به نیم میلیون بشکه کمتر از مقدار نفتی است که ایران هم اکنون صادر می‌کند.

چشم‌انداز صادرات نفتی ایران در ماه‌های آینده

سیاست تحریمی دونالد ترامپ در مورد نفت ایران از دو هدف عمده پیروی می‌کند که آشتی دادن آنها با یکدیگر مستلزم انجام مانورهای بسیار پیچیده در صحنه بین‌المللی است.

هدف نخست رئیس‌جمهور آمریکا، همانگونه که بارها اعلام کرده، «به صفر رساندن صادرات نفتی ایران» است. هدف دوم او جلوگیری از ایجاد تنش در بازار بین‌المللی نفت به دلیل متوقف شدن صادرات نفتی ایران (یا بخش بسیار مهمی از آن) است. آیا این دو هدف در تضاد با یکدیگر نیستند؟ همه تلاش رئیس‌جمهور آمریکا بعد از به راه افتادن موج دوم تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، در آبان ماه گذشته، در راستای حل این تضاد بوده و هست. پراگماتیسم کاخ سفید در مورد اعمال تحریم‌ها علیه صادارت نفتی ایران در چارچوب همین تلاش‌هاست.

در همین راستا بود که تقریباً همزمان با آغاز موج دوم بازگشت تحریم‌ها، آمریکا به رغم تهدیدهای پیشین خود به هشت واردکننده عمده نفت ایران (چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، تایوان، ایتالیا، یونان) اجازه داد به مدت شش ماه (تا پایان ماه مه سال جاری) همچنان از ایران نفت بخرند. با این ابتکار، واشینگتن از یک سو به محافل اقتصادی بین‌المللی اطمینان داد که به مسئله عرضه و تقاضای نفت توجه دارد و مایل نیست که تحریم ایران در این فرآیند خللی به وجود بیاورد. از سوی دیگر آمریکا، با این انعطاف، به قدرت‌های خریدار نفت ایران و به ویژه چین و هند اطمینان می‌دهد که نمی‌خواهد امنیت آنها را در عرصه انرژی به خطر بیندازد و به همین سبب، به آنها فرصت می‌دهد جانشینی برای ایران پیدا کنند.

پراگماتیسم و انعطاف دونالد ترامپ در درجه اول مرتبط با سیاست داخلی آمریکاست که به تدریج حال و هوای انتخاباتی به خود می‌گیرد. دونالد ترامپ برای پیکار انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آماده می‌شود و می‌داند که انتخاب دوباره او در درجه اول منوط به موفقیت‌هایش در عرصه اقتصادی است. یکی از مهم‌ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رأی‌دهندگان آمریکایی، بهای انرژی و به ویژه بنزین است. با توجه به همین عامل، میهمان کنونی کاخ سفید به هیچوجه حاضر نیست تحریم صادراتی نفت ایران، با بر انگیختن تنش در بازار انرژی، به نارضایتی رأی‌دهندگان آمریکایی منجر شود.

آیا معافیت‌های شش ماهه‌ای که آمریکا به هشت خریدار نفتی ایران اعطا کرده، تمدید خواهد شد؟ در این زمینه پیام‌هایی ضد و نقیض به گوش می‌رسد. از سوی منابع آمریکایی، اعلام عدم تمدید این معافیت‌ها همواره با نوعی اما و چرا همراه بوده و به نظر می‌رسد آنها راه را طور کامل بر تمدید نمی‌بندند.

از سوی دیگر خبرگزاری «رویترز» هیجدهم ژانویه به نقل از تحلیلگران گزارش داد که معافیت‌های اعطا شده از سوی آمریکا احتمالاً در مورد پنج کشور از گروه هشت کشور خریدار نفت ایران تمدید می‌شود و تنها یونان و ایتالیا و تایوان از این امتیاز محروم خواهند شد.

واقعیت آن است که کسی از تصمیمی که قرار است پنج ماه دیگر از سوی کاخ سفید در مورد تمدید یا عدم تمدید معافیت‌ها گرفته بشود، خبری ندارد. دو عامل بیش از همه می‌توانند بر این تصمیم‌گیری تأثیر بگذارند:

یک) اگر اقتصاد جهانی در رکود فرو برود، تقاضای نفت کم می‌شود و بنابراین نبود صادرات نفتی ایران چندان محسوس نخواهد بود. در عوض رونق اقتصاد جهانی تقاضای نفت را بالا می‌برد و، در این شرایط، سقوط باز هم بیشتر صادرات نفتی ایران می‌تواند به افزایش قیمت نفت دامن بزند. برای جلوگیری از این احتمال، آمریکا وادار به به اعمال نرمش بیشتر در مورد خریداران نفت ایران خواهد بود تا کمبود بیشتری در بازار احساس نشود.

دو) همراهی یا عدم همراهی عربستان سعودی (و احتمالاً روسیه) با آمریکا نیز یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر کاخ سفید در مورد تمدید یا عدم تمدید معافیت‌های اعطا شده به خریداران نفت ایران است. اگر «اوپک» به رهبری ریاض و «غیر اوپک» به رهبری مسکو همچنان بر کاهش سقف تولیدشان اصرار بورزند، دامنه مانور برای آمریکا تنگ‌تر خواهد شد. در عوض نرمش عربستان و روسیه می‌تواند عرضه نفت را بالا ببرد و نیاز به نفت ایران را جبران کند.

فریدون خاوند، اقتصاددان، تحلیلگر اقتصادی و استاد اقتصاد پاریس فرانسه است.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است