امروز ۱۲۶ سال و هشت ماه از آن هنگام که میرزا رضا کرمانی با شلیک گلوله ای ناصرالدین شاه قاجار را کشت می گذرد. با آن که ناصرِ دین کشته شد اما دین همچنان مانند بختکِ شومی گریبان ملت ایران را رها نکرده است. راه برون رفت از اسارت بیگانگان و وابستگی سیاسی حکومت ایران از راه رایزنی ملی و یک پارچگی در یک اقدام ملی و سراسری پدید خواهد آمد. نه کشتن ناصرالدین شاه نه کشتن رزم آرا یا خامنه ای کار رهایی ملی را در ایران به انجام نمی رساند. دوست دوران دبیرستان من زنده یاد دکتر پرویز خواجه در سال ۱۹۷۱میلادی (۱۳۵۰) در پاریس به من پیشنهاد کرد بیا برویم شاه را بکشیم. من در پاسخ گفتم با کشتن شاه مشکل رهایی ملت ایران حل نمی شود. راه حل همان روز هم راه حل سیاسی و ملی بود و امروز هم همان است. تا پیروزی نهایی و رسیدن به پای صندوق رأی و انتخابات راستین با نظارت خود مردم باید همان راهی را برویم که دکتر مصدق آغاز کرد و در سرمقاله ی پیام جبهه ملی در تاریخ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ (۱۵ نوامبر ۲۰۲۲) نوشته شده است: « راه عبور از بحران ، تأسیس یک کنگره ملی از تمام گروه های جامعه است…»
علی کریمی قهرمان تیم ملی فوتبال ایران به تازگی در مصاحبه ای گفته است راه آن است که همه با هم متحد شویم. علی کریمی به درستی گفت اگر این مبارزات ادامه نیابد،« …باید منتظر عواقب بَدی باشیم … ما همه مون به یک اجماع رسیدیم دنبال یک هدف هستیم … امیدوارم امیدوارم که تمام مردم ایران با دست به دست هم دادن با اتحاد بتونند اون هدفی را که این عزیزان بخاطرش جونشون را از دست دادند رو به دست بیارن و مطمئن باشن که خونشون پایمال نمیشه… » به گمان من هم چون این آدمکُشان تا کنون شمار فراوانی از مخالفان خود را شناسایی کرده اند، پس از فروکش کردن مبارزات جان بسیاری از آنان به خطر خواهد افتاد.
آقای عبدالله مهتدی یکی از رهبران کُرد در مصاحبه ای با مسیح علی نژاد (معصومه علی نژاد قمی کلایی) گفته است: « … ما نیازمند یک هیأت نمایندگی برای هماهنگی هستیم که بتواند تکثر مردم ایران را نمایندگی کرده، دموکراتیک باشد و این انقلاب را به جامعه بین المللی معرفی کند…». این که یکی از رهبران حزب های کردستان به تکثر مردمان در ایران باور دارد و خود را همراه با همه ی ایرانیان می داند، برای همه ی ایرانیان مایه ی دلگرمی و امیدواری است.
جبهه ملی ایران از سال ۱۳۲۸ به پیشنهاد زنده یاد دکتر حسین فاطمی و با تلاش های دکتر محمد مصدق و رهبران جنبش ملی ایران پدید آمده است. در درازای این ۷۳ سال جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق گام های کلانی برداشته است؛ نفت با پشتیبانی ملت ایران ملی شد و انگلیس ها با خواری از ایران رانده شدند، این جبهه تا کنون در نشیب و فرازهای مبارزات ملت ایران تلاش های ارزشمندی کرده است. از زمان دانشجویی تا کنون، بیش از شست سال است که من آقای دکتر حسین موسویان را می شناسم. تلاش های ایشان در این چندین دهه در راه سربلندی و استقلال میهن مان بسیار ارزشمند بوده است و او همچنان از آرمان های دکتر مصدق و ملت ایران پاسداری کرده است.
آری ما همه به گفته ی علی کریمی؛ «… ما همه مون به یک اجماع رسیدیم دنبال یک هدف هستیم … ». به راستی هم ما به جایی رسیده ایم که نیازمند به یک کنگره ملی یا هیأت نمایندگی برای هماهنگی هستیم تا بتوانیم با پشتیبانی ملت ایران این حکومت ضد مردمی و ضد ایرانی را برکنار کنیم. یک کنگره ملی یا شورا یا هیأت نمایندگی یا به گفته ی علی کریمی اتحاد (و یا هر چه که هرکس دوست دارد این همسازی ملی را بنامد)؛ کاری است که باید از گفتن و شعار دادن بگذرد. پس از فریب و خدعه ی خمینی، کار رهبری دیگر هرگز نباید به کسی سپرده شود دیگر کسی با خودستایی و مردم فریبی نباید سکان رهبری بیش از هشتاد میلیون ایرانی را به دست بگیرد. پس از ۱۲۶ سال جانفشانی، تلاش و مبارزه امروز دیگر ما باید دریافته باشیم که نه حامد اسماعیلیون، نه علی کریمی؛ نه عبدالله مهتدی هیچ کس به تنهایی نمی تواند و نباید سرکرده یا رهبر مبارزه ی ایرانیان بشود بلکه یک مجمع، یک کنگره و یا یک شورای ملی باید مبارزات ملت ایران را رهبری کند.
امروز که حکومت دیکتاتوری اسلامی با کمک جهان خواران راه انتخاب شدن و انتخاب کردن را بر مردمان میهن ما بسته اند همسازی و هماهنگی چاره ی کار است. کارگران و گروه های اجتماعی گوناگون در تلاش های خود جوش گزینش های خود را انجام داده اند و نمایندگان راستین آنان در زندان های سراسر ایران زندانی هستند و یا دلیرانه در زندگی روزانه در برابر دیدگان دوست و دشمن مبارزه ی خود را دنبال می کنند.
آقای دکتر حسین موسویان رئیس هیأت اجرایی جبهه ملی ایران و آقای عبدالله مهتدی و همه ی ما باید نام کسانی که سیاسی هستند، کسانی که ملی هستند و در راه آزادی ایران جانفشانی کرده و می کنند را در یک فهرست بنویسیم و به آن ها رأی بدهیم. اگر هر کدام از ما بر پایه ی گزینش های درون گروهی که انجام شده است؛ برگزیدگان را در یک فهرست بنویسیم و اعلان کنیم ملت ایران هم با قوه تشخیص و تیزهوشی خود می تواند انتخاب خود را در زمان مناسب انجام دهد. از هم اکنون و از همین جا فهرست نمایندگان خود را اعلان کنیم. من فهرست خود را در اینجا می نویسم.
۱- دکتر حسین موسویان پزشک ۲ – عبدالله مهتدی دکتر در اقتصاد ۳ – هاشم خواستار فرهنگی ۴- مژگان باقری معلم زندانی ۵- جلال لعل محمدی معلم زندانی ۶- هاله صفرزاده معلم ۷- رسول بداقی معلم ۸- پریسابنی اسد دانشجو ۹- سینا یوسفی وکیل دادگستری۱۰- نگین کیانی وکیل دادگستری ۱۱- صفیه قره باغی وکیل دادگستری ۱۲- مژگان اینانلو مستند ساز ۱۳- محمدعلی دادخواه وکیل دادگستری ۱۴- سعید جلیلیان وکیل دادگستری ۱۵- حسین رونقی وبلاگ نویس، روزنامه نگار ۱۶- میلاد پناهی پور وکیل دادگستری عضو کانون وکلا ۱۷- بابک پاک نیا وکیل دادگستری ۱۸- سینا یوسفی وکیل دادگستری ۱۹- نیلوفر فتحی دبیر ریاضی ۲۰- ناصر موسوی فرهنگی ۲۱- پیروز نامی فرهنگی ۲۲- آرزو رحیم خانی استاد دانشگاه ۲۳- گلاله وطن دوست وکیل دادگستری ۲۴- افسانه ربیعی ( معصومه ربیع زاده) فعال صنفی فرهنگیان ۲۵- سمانه اصغری دانشجو ۲۶- بهار صحراییان جهرمی وکیل دادگستری ۲۷- میلاد فدایی اصل روزنامه نگار خبرگزاری ایلنا ۲۸- فریبا دلیر مسیحی نوکیش ۲۹- زینب نصیری دانشجو ۳۰ – کامیار فکور روزنامه نگار ۳۱- محمد خوشرو فعال سیاسی ۳۲- معصومه حاجی ابوالحسن فعال حقوق زنان ۳۳- الهه امانی فعال حقوق زنان ۳۴ – پرستو فروهر فعال سیاسی۳۵- علیرضا ثقفی معلم ۳۶- نسرین ستوده حقوقدان ۳۷- سپیده قلیان کارگر و فعال سیاسی ۳۸- نرگس محمدی وکیل دادگستری و فعال سیاسی ۳۹- نرگس ادیب فعال سیاسی و دبیر سازمان جنبش پیشاهنگی ۴۰- و … شمار فراوانی از زندانیان در درازای این ۱۲۶ سال در زندان به فرمان بیگانگان کشته شده اند؛ مانند بیژن جزنی، سعید(مشعوف) کلانتری، کاظم ذوالانواری، سعیدی سیرجانی نویسنده، زهرا کاظمی خبرنگار، ابراهیم لطف اللهی دانشجوی حقوق در دانشگاه سنندج، امید رضا میرصیافی وب لاگ نویس، بکتاش آبتین (مهدی کاظمی) نویسنده، شاعر و فیلم ساز و …
از فهرستی که من در اینجا نوشتم که مشت کوچکی از خرمن برزگی است شاید ده نفر یا بیست نفر را شما بپسندید اما اگر این فهرست ها را کنار هم بگذاریم سر به هزاران خواهد زد. از چنین گروه بزرگی کنگره ی ملی موقت ایرانیان برای انتخاب یک مجلس شورای ملی با چند سد نفر می تواند پدید آید. این کنگره ی ملی و مجلس شورای ملی موقت می تواند یک دولت موقت معرفی کند. از این راه مردمی که در خیابان ها و در شهرهای سراسر کشور جان خود را به خطر انداخته اند دلگرم تر خواهند شد و مبارزه می تواند تا پیروزی دوام داشته باشد. این چنین دولتی را برخی از دولت های جهان، برای منافع خودشان هم که شده، شاید به رسمیت بشناسند.
هرکس این نوشته را می خواند به حکم انسان دوستی و دلبستگی به ملت ایران باید برای برپایی کنگره ی ملی موقت ایرانیان یا مجلس شورای ملی موقت ایران یا جرگه ی بزرگ هماهنگی ایرانیان تلاش کند. شما به گفته ی علی کریمی این اتحاد و دست به دست هم دادن را هر چه می خواهید بنامید، مهم این است که کسی را دلسرد و ناامید نکنیم تا بتوانیم این آرزو را عملی کنیم و ملت ایران را از نگون بختی رهایی بخشیم. هر کس با قلم یا قدم و یا هر وسیله ای که می تواند باید به برپایی حاکمیت ملت ایران کمک کند. ما پس از ۱۲۶ سال مبارزه ی خونین ناچاریم و باید بتوانیم ملت ایران را به حاکمیت ملی برسانیم تا با چند هزار سال تاریخ بتوانیم در شمار ملت های آزاد جهان سربلند باشیم.
منوچهر تقوی بیات
دوازدهم آذرماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۳ دسامبر ۲۰۲۲ میلادی