حکومت اسلامی برای پیشگیری از رهائی جامعه ایرانی از سیطره سیاسی، نظامی، دینی و فرهنگی اسلام سیاسی، هموار سیستماتیک عمل کرده و راهکار خود جهت بانحراف کشاندن مبارزات مردم، تهدید، ارعاب و سرکوب را بازنگری و بروز (ابدیت) کرده است.
رژیم اسلامی حاکم بر ایران، در زمینه غارت کشور، تحمیق مردم، سرکوب و آدمکشی بسیار تجربه اندوخته و از حرفه ای ترین های جهان امروز است. از سوی دیگر جامعه ایرانی چون فاقد ستاد رهبری سیاسی مبارزه ملی، سوسیال و لائیک دمکراتیک است، در پیله مقاومت واکنشی، پراکنده، موضعی، بدون نقشه و غیرهدفمند بسر می برد.
ما امروز به جبهه سیاسی نیاز داریم که قادر باشد مبارزات پراکنده و خودبخودبی را به سطح یک جنبش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارتقاء دهد. این جبهه اگر از لحاظ سیاسی و مشی مبارزاتی خردمندانه و مردمی عمل کند، می تواند در پروسه پیکار سیاسی به رشد مبارزات، تعمیق مطالبات اقشار و طبقات اجتماعی و تحقق اهداف سیاسی ملت ایران کمک کند.
با این پیشگفتار نگاهی به محاصره پاسارگاد می کنم.
در ۷ ابان ماه امسال، حکومت اسلامی با محاصره پاسارگاد، از برگزاری همایش گرامیداشت کوروش بزرگ پیشگیری کرد. بسیاری در این توهم بودند که براستی مردم موانع حکومت اسلامی را بر می دارند و همایشی شکوهمند در دفاع از هویت ملی خود و تمجید از نخستین پشتیبان حقوق بشر، نظام اسلامی را بچالش می کشند.
اما واقعیت این است که هنوز حکومت اسلامی سرمایه، سلاح و مزدوران تا دندان مسلح دارد که آماده بخاک و خون کشیدن هر اقدام آزادیخواهانه و ملی هستند.
با این توصیف از توازن قوای نابرابر، افرادی که داعیه “مدیریت گذار” از حکومت را دارند، انتظاراتی از مردم دارندکه با توازن قوای کنونی میان مردم و دشمنان شان همخوانی ندارد.
آنچه باید در دوره کنونی مورد توجه قرار گیرد، توجه به دو نوع رودروئی مستقیم ۱) چالشگرانه سیاسی کلان و رودروئی های۲) موضعی صنفی – معیشتی است.
در رودروئی های موضعی صنفی – معیشتی، جامعه شهروندی در سنگرهائی پوششی می ایستد و در حوزه های جاری و مشخص، پراتیک روزمره نظام را به چالش می کشد.نظیر مبارزات مالباختگان، کارگران، آموزگاران، دانشجویان، پرستاران و ..
اما مبارزاتی نظیر آنچه پارسال در پاسارگاد رخ داد و امسال تدارک آن دیده شد، حکومت اسلامی را از بیخ و بن و از خیزگاه سیاسی بچالش کشیده و می کشد.
پارسال پاسارگادی ها با صدای رسا به سراسر ایران و جهان پیام دادند که ما ایرانی هستیم و مقدسات حاکمان، مقدسات ما نیستند.
در پاسارگاد دوقطب ایرانیت و نمایدنگان اسلام سیاسی در برابر هم زورآزمائی کردند. حکومت اسلامی پس از شکست سیاسی پارسال، امسال با تمام قوا بمیدان آمد، پاسارگاد را محاصره کرد تا همایش جامعه ایرانی علیه حکومت اسلامی بازتاب علنی نیابد. علاور بر آن، حکومت خود را برای سرکوب هار آماده کرده بود. جامعه برای آمادگی جهت رودرروئی مستقیم با کلیت نظام، باید سنگرهای فتح ناشده زیادی را تسخیر کند.
جامعه ما هرچند آتش زیر خاکسر است، اما از لحاظ توازن قوا در خیابان، اکنون در دوره جنگ های نامنظم موضعی- معیشتی با حکومت اسلامی قرار دارد و می توان همین جنگ های نامنظم موضعی را نقشه مند به جنگ رودرروی توده ای – سراسری ارتقاء داد.
این مهم از طریق آگاهی و سامان یابی در سنگرهای محیط کار و زندگی ممکن است. نقطه قوت جامعه خواهان رهائی، همبستگی ملی و لائیک دمکراتیک آنها در عمل می باشد.
حکومت هنگامی دست و بالش در سرکوب باز است، که مردم متفرق، متزلزل و پراکنده هستند. راه خنثا کردن سیاست سرکوب، حضور عظیم، همدل و همصدا در سنگرهایی به گستره ایران است.
حکومت اسلامی امسال توانست با لشکرکشی به استان فارس، از همایش پاسارگاد جلوگیری کند. غافل از اینکه جامعه ایرانی در تب انقلاب می سوزد و حکومتگران نمی دانند که، با آرمان های مردم برای آزادی، استقلال، داد، دمکراسی و سرنگونی حکومت اسلامی چه کنند؟
مبارزات روزمره نشان داده که ملت ایران با حکومت اسلامی سر اشتی ندارد. مبارزه در میان همه اقشار جامعه ادامه دارد و نیروی آزادی، داد و دمکراسی اجازه نخواهد داد که آب خوش از گلوی حاکمان پائین رود. ما می دانیم هنگامی پاسارگاد از محاصره حکومت اسلامی خارج می شود، که توازن قوا در خیابان بسود ملت ایران تغییر کند. از اینرو سیاست درست براندازانه، تسخیر خبابان است و گام نخست را می توان از محل زندگی و محیط کار برداشت.
در این شرایط حساس کشورمان، موج سواران فرصت طلب در کمین نشسته اند تا بجای تدارک سیاسی سرنگونی حکومت اسلامی، سازماندهی در کف خیابان و کوشش برای بمیدان آوردن جنبش های پیشرو اجتماعی، منافع حقیر خود را با دور زدن مردم متحقق کنند.
اگر جبهه ای از جمهوری خواهان لائیک دمکرات نتواند با مبارزات و جنبش های مردمی پیوند ارگانیک برقرار کند، امر برچیدن کامل استبداد دینی، تدارک دمکراتیک مجلس موسسان و نهادینه کردن آزادی، داد، دمکراسی و لائیسیته در کشورمان به انحراف برده می شود و پاسارگاد و همه ارزش های نیک بشری و ایرانی در محاصره استبداد خواهد ماند و بتدریج زیر آواز تجاوز آئینی، سیاسی و فرهنگی اسلامگرایان دفن خواهند شد.
۳۰٫۱۰٫۲۰۱۸
اقبال اقبالی