مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا روز جمعه ۹ نوامبر ۲۰۱۸ اظهار امیدواری کرد که با همکاری چین در زمینه تحریم ایران، درآمدهای نفتی حکومت اسلامی را به صفر برساند.
پرسش این است که چرا؟
جهانیان پس از ۴۰ سال دریافتند که ملت ایران به گروگان اسلامگرایان درآمده و شبکه های مافیائی روحانیت شیعه، توانسته تمامی ثروت و امکانات کشور را برای خود ویا در خدمت نیازهای اسلامگرایان منطقه (امت اسلام) بگذارند. سیاست الویت اسلامیت بر ایرانیت در چهار دهه گذشته منجر به نابودی اقتصاد، کشاورزی، محیط زیست و سقوط جامعه ایرانی در فقر، فلاکت، بی خانمانی، گرسنگی، بیکاری و تنفروشی … شده است.
در قرن بیست یکم اسلام سیاسی توانست پرچمدار فاشیسم دینی را برافرازد و بیشماری از مردمان منطقه، بویژه ایران، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و ..در گرداب جهل، جنگ و مرگ کشاند.
هیولائی که با کمک غرب بیدار شد و کنترل آن را از دست داد، چون طاعون بجان مردم خاورمیانه افتاد. مبارزه با این هیولای سیاسی، امری جهانی بوده و صرفن پیکاری ملی نیست. شبکه های اسلامگرایان در سطح جهانی با هم همکاری دارند و درهم شکستن دستگاههای ترور، سرکوب و ماشین های جنگی آنها هم نیاز به یک همدلی دمکراتیک لائیک جهانی دارد.
اما همواره بار سنگین تعیین تکلیف با حکومت های ترور و جنایت بر دوش ملتی می باشد که بر آنها حکمروائی می کنند.
حکومت اسلامی چهار دهه هستی ایران و ایرانیان را هزینه شبکه های مافیائی متشکل از “سیدها” ، “عراقی تبارهای در قدرت”، آخوندهای شیعه، پایه های حمایتی خود در شهرهای اسلامزده، “امت” اسلام در فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن و .. کرد. ملت ایران هم نشئه خرافاتی شد که دستگاه های تبلیغاتی رژیم بشکل سیستماتیک و هدفمند به خوردشان می داد.
مردم ایران می بایستی از نشئگی مذهبی بیرون می آمدند تا در سایه خودباوری ملی بتوانند خود را از زیر بار اسلام سیاسی بیرون بکشد و اجازه ندهند تا قدرت های بزرگ و ارتجاع داخلی در روند گسست کامل از اسلام سیاسی و استبداد اختلال ایجاد کنند. عقب ماندگی جامعه ما بستر جولاندهی اسلام سیاسی را مهیا کرد، تا آنجا که حکومت اسلامی که ۴۰ سال به ملت ایران تحمیل شده بود، برای مردم منطقه هم تحمل ناپذیر گردد.
سیاست تحریم های دوباره حکومت اسلامی، در واقع غل و زنجیری ست بر دست و پای هیولائی که به یاری غرب در ایران به قدرت رسید و همچنان مورد حمایت آنها می باشد.
تا هنگامی جامعه ایرانی نتواند این هیولا را به بند بکشد، رخدادهای ایران ویران کن بسیاری در انتظارمان خواهد بود.
امریکا در انطباق با اهداف خود و شرکای منطقه ای اش، سیاست قطع صدور نفت را دنبال می کند. نفت بعنوان ثروت ایران، همان بهتر که صدور آن قطع گردد تا هزینه حکومت اسلامی و ویرانگری منطقه شود.
واقعیت این است که اسلامگرایان (مکتبی ها) از حراج خاک ایران و دختران ایرانی ((با پوشش فاحشگی موقت) دریغ نکردند، چه رسد به منابعی نظیر نفت، گاز و آب؟ از آنجا که از غارت سرمایه کشور چیزی به جامعه ایرانی نمی رسد و تنها صرف امت اسلام می گردد، بسود ایران و ایرانیان که لوله های نفت، گاز و آب بسته شوند.
اما وظیفه قطع صدور نفت نه بر عهده ائتلاف امریکا – عربستان و .. بوده، بلکه وظیفه مردمانی می باشد که در سرزمین های شان نفت را به تاراج می برند.
کرختی و عقب ماندگی مردمان سرزمین های لرنشین، راه را برای غارت منابع نفت، گاز و آب کشور فراهم کرده است. وظیفه پیشگیری از تولید، توزیع و فروش نفت، در مرحله نخست بر عهده ساکنان سرزمین های لرها در گستره بوشهر، بخشی از استان فارس، کهگلویه بویراحمد، خوزستان، لرستان، چهارمحال بختیاری، بخشی از استان اصفهان می باشد.
سیاست فلج کردن منابع مالی حکومت ترور، خیانت و جنایت با مردمانی ست که تا کنون تنها نظاره گره غارت ایران ستیزان و بیچارگی و بدبختی خود بوده اند. هنگامی ما مردمان مناطق لرنشین توانستیم مالکیت ثروت مان (نفت، گاز و آب) را از دست حکومت خارج کنیم، آنگاه دیگر بهانه ای برای تحریم امریکا و لشکرکشی جهت تقسیم کشور میان ترکیه، عربستان، روسیه و.. باقی نمی ماند و در همین روند ما می توانیم با اعمال خودمدیریتی سوسیال و دمکراتیک، نقش بزرگی در ایجاد جمهوری خودمدیریت ایران و نابودی تبعیض در کشور داشته باشیم.
زمانی جامعه ایرانی در آستانه انقلابی بزرگ قرار گرفت تا ایران را شر حکومت های قومی – قبیله ای قاجار نجات دهد و کشور در مسیر پیشرفت قرار گیرد. در آنزمان ائتلافی از مردمان بختیاری، شمالی، آذربایجانی و ارامنه توانست انقلاب مشروطه را با همه کاستی های آن به نتیجه رساند.
اکنون نیز مردمان سرزمین های لرنشین می بایستی خود را برای پذیرش یک مسئولیت ملی و تاریخی آماده کنند. ما به دلیل استقرار در منابع بزرگ نفت، گاز و اب، می توانیم منابع مالی حکومت را مسدود کرده و تا استقرار جمهوری ایران، از غارت ثروت مان پیشگیری کنیم. ما همزمان با قطع منابع مالی حکومت “امت” اسلام، اندیشه و سیاست ساختن جمهوری ایرانی آزاد و لائیک دمکراتیک را تبلیغ و ترویج می کنیم.
جامعه ایرانی راهی جز آماده شدن برای یک انقلاب دیگر ندارد۔
ما نیازی به قیمومیت امریکا نداریم و خود با اقدام به فلج نمودن سیاست غارت ثروت های طبیعی ( که در دو نظام شاه و شیخ انجام گرفت)، می توانیم جهت بسترسازی براندازی حکومت اسلامی و شکل دهی به نظامی ملی, مردمی, سوسیال, لائیک دمکراتیک و ایرانمدار آماده شویم.
۱۰٫۱۱٫۲۰۱۹
اقبال اقبالی