آرمان- مرتضی رفیعی: محمدجواد ظریف پس از آنکه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد از حد تعیین شده در برجام برای غنیسازی خود فراتر خواهد رفت در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «ایران در حال برداشتن دور دوم گامهای جبرانی خود طبق پاراگراف ۳۶ برجام است. ما این حق را برای خود محفوظ میدانیم که به اتخاذ اقدامات جبرانی قانونی در چارچوب برجام برای حفاظت از منافع خود در برابر تروریسم اقتصادی ایالات متحده ادامه دهیم. تمامی این گامها تنها در صورت پایبندی گروه ۳E (انگلیس، فرانسه، آلمان) به تعهداتش قابل بازگشت خواهد بود.» به همین منظور «آرمان» گفتوگوی کوتاهی را با هرمیداس باوند، استاد روابط بینالملل ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به آنکه ترامپ در پیامی توئیتری در واکنش به سخنان دکتر روحانی که گفته بود به هر میزان بخواهیم به غنیسازی اورانیوم میپردازیم اعلام داشت ایران باید مراقب تهدیداتش باشد. کاخ سفید چه سناریوی مشخصی را در قبال تهران در پیش خواهد گرفت؟
تمام هدف ترامپ آن است که با جمهوری اسلامی ایران به تفاهمی نائل آید. ترامپ تبلیغات بسیار گستردهای کرده تا ایران را بهعنوان خطری برای منطقه و کل جامعه بینالمللی قلمداد نماید. بنابراین هدفش آن است که اگر بتواند به تفاهمی با ایران برسد از بین شروط ۱۲ گانهای که پیش از این توسط پمپئو مطرح شده بود، ۳ شرط بیشتر مد نظر او نیست. اول آنکه ایران توانمندی نظامی را متوقف کند. دوم تجدیدنظر در نفوذ منطقهای و سوم عدم حمایت از کشورهای منطقه که با آمریکا مشکل دارند. همچنین در پی آن هستند تا در مذاکراتی تازه چون برجام را ناقص میدانند توافق جدید حاصل شود. به نظر میرسد این آرزوهای مشخص ترامپ نسبت به ایران است. از سوی دیگر به دلیل تبلیغات گستردهای که از خطر ایران نزد افکار عمومی و جامعه بینالمللی مطرح داشته بهدنبال دستاوردی در عرصه جهانی برای خود میگردد تا بدین وسیله جایگاه خود را ارتقا داده و همچنین در انتخابات آینده نیز از این مساله به نفع خود بهرهبرداری کرده و آن را دستاوردی بزرگ نزد جامعه بینالمللی جلوه دهد.
تلاشهای صورتگرفته توسط کشورهای مختلف در خصوص میانجیگری میان تهران-واشنگتن تا چه میزان توانسته جلوی یکجانبهگرایی افراطگونه ترامپ و مشاورانش را بگیرد؟
تاکنون حتی با وجود سعی نخستوزیر ژاپن در میانجیگری میان تهران-واشنگتن، تحریمهای به قول ترامپ بیسابقه علیه ایران که نهتنها در زمینه تکنولوژی هستهای و نفت و گاز، آن را به فولاد و سایر کالاها گسترش داده است. واشنگتن سعی میکند حلقه فشار را تا جای ممکن تنگتر و تنگتر کند. ترامپ در مورد کرهشمالی نیز خیلی با تبلیغات سعی داشت به نوعی دیپلماسی خود را در عرصه جهانی موفقیتآمیز جلوه دهد. هر چند حرکت اولش با کرهشمالی قرین موفقیت نبوده است. حال تلاش میکند از طریق کرهجنوبی شاید یکبار دیگر بتواند مذاکرات با کرهشمالی را کلید بزند. کرهشمالی از نظر جغرافیایی در انزوای جغرافیایی قرار دارد، اما ایران کاملا متفاوت است.
ایران چه شروطی را برای انجام گفتوگوهای احتمالی با واشنگتن در چارچوب برجام مد نظر داشته است؟
در ایران موضع در ابتدا این بود که اگر ایالات متحده چارچوب برجام را بپذیرد، ایران در مذاکره در چارچوب برجام مانعی نمیبیند. همچنین ایران تا حدودی نگاهش به اتحادیه اروپا بود. با توجه به آنکه طرف اروپایی اعلام کرده بود که یکسوم نفت ایران را خریداری میکند و یک نهاد مالی ایجاد میکند که تعاملاتی با آمریکا نداشته باشند و درآن شرکتهای کوچک به تبادلات با ایران ادامه دهند، اما شرکتهای بزرگ اروپایی به محض آنکه آمریکا از برجام خارج شد شرکتهای بزرگی همچون توتال ایران را ترک و قراردادها و توافقنامههای پیشین خودشان را نادیده انگاشتند. اما در حال حاضر نیز آخرین امید آن است تا به نوعی میانجیگری انجام گیرد. در مقابل نگرانی آن است که روند افزایش تنشها به سمت برخورد نظامی احتمالی ختم نشود. همچنین بعد از آنکه دو کشتی ژاپنی در خلیج فارس دچار حادثه مشکوک شد، طرفهای غربی به ایران اتهاماتی را مطرح کردند. همچنین بعد از این حادثه انهدام پهپاد آمریکایی در آبهای سرزمینی ایران اینگونه تبلیغ شده که ایران آرایش تهاجمی (نظامی و دیپلماسی) به خود گرفته است. تصادفا این موضع به نفع تهران است. در حال حاضر که ایران موضعی تهاجمی دارد و این موضع حاکی از ضعف ایران نیست. با توجه به آنکه ایران در موضع قدرت و تهاجمی قرار دارد، میتواند وارد فاز گفتوگو شود. از سوی دیگر مذاکره در خصوص مسائل مختلف از جمله حضور ایران در سوریه مسالهای خلقالساعه نیست، چون در حال حاضر در سوریه کشورهای دیگری همچون عربستان، ترکیه، روسیه و ایران بهنوعی حضور دارند و بر این اساس میتوان با گفتوگوهای تازه نظرات را مورد تبادل قرار داد. حتی در بسیاری از موارد گفتوگوهای طرفین به نتیجه نمیرسد، اما نفس گفتوگو میتواند فضا را از حالت تخاصمی سختافزاری خارج کند.
کاهش تعهدات برجامی ایران تا چه میزان میتواند با فشار ایران به طرفهای اروپایی، یکجانبهگرایی واشنگتن را در افزایش تحریمهای لجامگسیخته علیه مردم ایران مهار کند؟
با توجه به آنکه آمریکاییها مساله کاهش تعهدات برجامی ایران را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی کشاندهاند، این مساله خود فضای جدیدی پیش آورده است که میشود در آنجا نوک پیکان را متوجه آمریکاییها کرد، چون این واشنگتن بوده که با خروج یکجانبهاش از توافق هستهای برجام را نقض کرده است. همچنین اتحادیه اروپا بهتبع تعاملاتی که با آمریکاییها دارد ملاحظاتی را در رابطه با آمریکاییها رعایت میکند. حتی قبلا بیانیه سهجانبهای از سوی بریتانیا، فرانسه و آلمان صادر شد آنها نیز خواستار آن بودند که توان دفاع موشکی و نفوذ منطقهای ایران را متوقف کنند. لذا یک همسویی میان آمریکاییها و اروپاییها از قبل ایجاد شده بود. چین سالانه حدود ۶۰۰ میلیارد دلار صادرات به آمریکا دارد. در حال حاضر نیز مذاکراتی با آمریکاییها را کلید زده تا اختلافاتشان را محدودتر کنند. روسها نیز رسما اعلام کردهاند که حاضر نیستند خودشان وارد درگیری در این مسائل کنند. خروج آمریکا از توافق هستهای برخلاف منشور ملل متحد، قوانین و مقررات بینالمللی بوده است، اما چون ایالات متحده قدرت دارد دیگر بازیگران با سکوت خودشان و یا رعایت ملاحظاتی که با آمریکاییها دارند، بسیج جهانی با سکوت و یا همسویی اعلام نشده با آمریکا، تهران را در وضعیت نسبتا تنهایی قرار داده است. لذا خرد سیاسی اقتضا میکند اگر میانجیگری احتمالی پیش آمد با رصد دقیق تمام جوانب وارد گفتوگو میتوان شد. باید بدانیم که در سیاست هیچچیز تحتعنوان هرگز و غیرممکن وجود ندارد. به قول لرد پالمرستون نخستوزیر بریتانیا نه دوستان دائمی و نه دشمنان دائمی وجود دارند بلکه این منافع ملی است که دائمی است. به عبارت دیگر دشمنان دیروز ممکن است در پرتو تحولات جدید به دوست امروز مبدل گردند. بنابراین در سیاست غیرممکن وجود ندارد. هدف از گفتوگوهای احتمالی آن است تا از یک برخورد نظامی احتمالی جلوگیری صورت گیرد.