هفته گذشته صدمین سالگرد تاسیس روزنامه هاآرتص در اسرائیل بود، روزنامهای به لحاظ کیفیت در قد و قواره نیویورک تایمز برای اسرائیل که در عرصه اقتصادی هوادار اقتصاد بازار و در عرصه سیاسی هم لیبرال است. منتهی حالا این روزنامه ناخواسته عنوان روزنامه چپگرا گرفته، چرا که شاید تنها نشریه جدی و شناختهشده اسرائیل است که همچنان فلسطینیها را قربانی اشغالگری اسرائیل میداند و مبلغ و مروج صلح از طریق ایجاد دو کشور در کنار یکدیگر است. دفاع هاآرتص از جدایی دین و دولت در اسرائیل که روز به روز بیش با هم درمیآمیزند و دولت را به این یا آن میزان گروگان خویش گرفتهاند هم شاخصهای است که حالا با توجه به چرخش به راست در فضا و افکار عمومی در اسرائیل کمتر نشریهای پیگیرش است.
روزگاری بود که مثلا روزنامهای مثل معاریو مواضعی شدیدتر در دفاع از مطالبات فلسطینیها و در مخالفت با اشغالگری اسرائیل داشت، ولی حالا با توجه به چرخش یادشده در فضای عمومی کمتر رسانهای آن مدافع و پیگیر آن شعارها و رویکردهاست. این چرخش در فضای عمومی هم به فاکتورهای گوناگونی برمیگردد، مانند عوضشدن ترکیب جمعیتی اسرائیل به دلیل ورود صدها هزار نفر از یهودیان شرقی در دو دهه گذشته و گسترش بیسابقه شهرکها در مناطق اشغالی که حزب و دسته خود را هم در عرصه قدرت سیاسی به وجود آوردهاند، همراهشدن هر چه بیشتر دولتهای آمریکا با سیاستهای دولتهای راستگرا و سرسخت اسرائیل که به قدرتگیری بیشتر لابیهای اسرائیل در آمریکا و از جمله افزایش سهم مسیحیان آنجلیک در سیاست این کشور برمیگردد، ناکامی روند صلح چه به دلیل کارشکنی خود راستهای اسرائیل از یک سو و تندروهای فلسطینی از سوی دیگر، و نیز سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل که راست این کشور توانسته بر آن سوار شود و امنیت را به مسئله اصلی اسرائیلیها بدل کند و عملا مسئله فلسطین را به حاشیه براند و ….
نکته جالب در مورد هاآرتص این است که از دیرباز یک خانواده سهام عمده آن را در دست داشته و حالا موسسهای است که با ۴۰۰ روزنامهنگار و کادر اداری و خدماتی که در هر شیفت کاریش ۱۲۰ نفر مشغول به کارند، یک نشریه عبری، یک نسخه انگلیسی، یک هفتهنامه و یک نشریه اقتصادی منتشر میکند و نسخه عبری آن به صورت چاپی و آنلاین ۱۱۰ هزار آبونه دارد. نشریاتی مثل یدیعوت آخرنوت و معاریو تیراژهایی بالاتری دارند، ولی کیفیت ژورنالیستی هاآرتص را فاقدند. پرتیراژترین نشریه اسرائیل هم اسرائیل هیوم یا اسرائیل امروز است، نشریهای مجانی که با پول میلیارد و کازینودار اسرائیلی- آمریکایی شلدون آدلسون منتشر میشود. ادلسون در آمریکا حامی ترامپ است و در اسرائیل هم با روزنامهاش حامی پر و پاقرص نتانیاهو و تبعا بیگانه با هرگونه احقاق حق فلسطینیها.
مقررات سانسور در اسرائیل عمدتا نکاتی هستند که ارتش با اشاره به «حساسیتهای امنیتی کشور» برای رسانهها تعیین میکند. هاآرتص با شکایاتی که به دیوان عالی اسرائیل کرده اینجا و آنجا این مقررات را به چالش گرفته است، و عملا آزادی بیشتری را برای فعالیتهای رسانهای دامن زده است، ولی به هر صورت سانسور معینی در اسرائیل وجود دارد که این کشور را در زمینه رسانهای از کشورهای اروپایی و آمریکا تا حدودی متفاوت میکند.
آلوف بن، سردبیر هاآرتص گفته است که خوانندگان نشریهاش سه سنخ هستند، پدربزرگها که هسته اصلی خوانندگان هستند همچنان روزنامه را میخوانند و همچنان درک و دریافت سابق در مورد راهحل دو کشور در میانشان عمده است که خب شمارشان روز به روز بیشتر آب میرود. نسل بعدی هفتهنامهخوان است و وقتی کمتری برای روزنامهخوانی صرف میکند و نسل جوان نسخه آنلاین یا اپ هاآرتص را مطالعه میکند.
بر خلاف نسخه چاپی نسخه آنلاین هاآرتص با افزایش نسبی آبونه روبروست، آن هم در حالی که از سال ۲۱۰۳ اکثر مقالاتش را پولی و آبونهآی کرده. ظاهرا بر خلاف شرق و اعتماد در ایران، هاآرتص در در پیشگرفتن چنین رویکردی ناموفق نبوده است. روزنامه اعتماد چند روز پیش دوباره دریافت وجه برای خواندن مقالاتش را متوقف کرد و خوانندگان دوباره دسترسی آزاد به همه بخشهای آن دارند، رویهای که شماری از نشریات اروپایی هم دنبال میکنند و دادن پول را دواطلبانه و تابعی از «همت عالی» خواننده کردهاند. استدلالشان هم این است که از سویی ژورنالیسم کیفی برای بقا همچنان باید هزینه خود را از خواننده بگیرد، ولی از طرفی هم اینترنت که دسترسی همگان را به محتواها آمده کرده باید واقعا دسترسی افراد نادار و کمدرآمد به اطلاعات را بیش از دوره قبل از اینترنت تامین کند و این با پولیکردن مقالات و محتواها شدنی نیست. پس چه بهتر که خوانندگانی که دستشان به دهانشان میرسند داوطلبانه به تامین هزینه ژورنالیسمی کیفی فراخوانده شوند و از این راه سهم خود در همبستگی با اقشار ضعیفتر در دسترسی آنها به اطلاعات را هم تامین کنند، رویکردی که تا حدودی موفق بوده است.
القصه با تغییر و تحولاتی که در فضای عمومی و سیاسی اسرائیل در جریان است معلوم نیست که هاآرتص تا کی به مواضع کنونیاش پایبند خواهد ماند و همچنان صلح میان فلسطینیها و اسرائیلیها را تنها از طریق ایجاد دو کشور مستقل در کنار یکدیگر معرفی خواهد کرد و کماکان به عنوان منتقد شاخص درآمیختن دین و دولت و فرسایش دمافزون مولفههای دمکراسی در اسرائیل برآمد خواهد کرد.
حبیب حسینی فرد