اکنون که روزهای پر شور و شر مذاکرات هسته ای وین ١٠ به پایان رسیده ، می توان با ژرف نگری و شکیبایی ، دقیق تر به پی آمدها ی تمدید مذاکرات و دست آورد ها و نا کامی ها ، نگاهی انداخت .
سخنان روزهای پیشین خامنه ای این امر را آشکار کرد ، که صحنه گردان اصلی مذاکرات بیت رهبر بوده است و تمام تلاش ظریف و عراقچی و تیم شان در این سمت و سوی بوده که با خواسته ها و نظرات رهبر هماهنگ باشند . تیم مذاکره ایران ، بیم از گذر کردن خطوط قرمز رهبر دارد . و تا زمانی که محدودیت و هراس وجود دارد ، اگر مذاکرات چندین بار دیگر هم تمدید شود ، احتمالن به جایی نخوا هد رسید . چرا ؟ بدین سبب که ارزیابی ها و تحلیل خامنه ای از مذاکرات هسته ای نادرست است و وی با سوزاندن فرصت ها ، شرایط مذاکرات آینده را دشوارتر کرده است .
چرا ارزیابی ها و تحلیل خامنه ای از مذاکرات هسته ای نادرست است ؟
یکم اینکه ؛ در دیپلماسی و حقوق بین الملل ، مذاکره ، به معنای جستن نقطه اپتیمم هست که به بهترین شکل منافع هردو سوی مذاکره کننده را پاسخگو باشد . به سخن دیگر یک بازی ” برد – برد ” است . برآیند تصمیمات مناسب برای طرفین است . اگر مذاکره کنندگان قواعد بازی را بدانند ، می توانند با شیوه ظریف و ماهرانه ای ، دست آورد نیکویی برای هردو طرف به ارمغان آورند . اما آقای خا منه ای مذاکرات را همچون یک جدل می بنیند که یک سوی ، باید پشت حریف مقابلش را به خاک نشاند . وی بر این تصور است که پیروزی یک طرف شکست سوی دیگر است .
۱۴۱۱۳۰_۲
دوم اینکه ؛ آقای خا منه ای بر این گمان است که در صورت حل مساله هسته ای ، حکومت اسلامی ایران ضیف و زبون جلوه می یابد و به خیمه امپراتوری حزب شیعی وی آسیبی وارد می شود و موقیعت ولایتش متزلزل می یابد ، و دیگر نمی تواند شمشیر را از رو بر علیه دشمن خیالی ببندد (١) . اما غافل از این است که بر خلاف گمانه ها و تصوراتش ، با اتمام سناریوی بحران هسته ای و برداشتن تحریم ها ، اقتصاد حکومتش بارور و شکوفا می شود و دستان وی برای دسترسی به سودای قدرتش گشاده تر و موقیعت حکومتش مستحکم تر می شود .
سوم اینکه ؛ در صورت شکست توافق هسته ای ، اتاق فکر رهبر افزایش تحریم ها را جدی نمی گیرد . در این میانه که اقتصاد ایران بر لبه پرتگاه ایستاده و حکومت ایران با نفت فروشی بر سر پا ایستاده و رانت خواری و فساد اقتصادی سراپای حاکمان و قدرت مندان را فرا گرفته است ، سناریوی “اقتصاد مقاومتی” [که خامنه ای باز هم در سخنان روزهای پیش بدان اشاره می نماید , ] پوشالی و توخالی تر به نظر می اید .
چهارم اینکه ؛ حضور داعش و بحران خاور میانه ، نامه نگاری اوباما به خامنه ای ( ٢) ، بالیدن به قدرت برون مرزی سپاه قدس و سردار قاسم سلیمانی و ….تصور نادرستی را در اندیشه ساکنان و تحلیل گران اتاق فکر بیت به وجود آورد ه که ؛ ائتلاف آمریکا و کشور های غرب و منطقه ، در نهایت به نیروی زمینی ایران نیازمند خوا هد داشت . این شرایط سبب شد که در مذاکرات وین ١٠ ، ایران تهاجمی حرکت نماید و موضع خود را مستحکم تصور نماید . اما این خیالبافی سا ده نگرانه ای بیش نیست . زیرا :
در زمان هجوم داعش به موصل و پیشروی های پسین انا ن ، نیاز به مشارکت ایران با نیروهای ایتلآف بیشتر اهمیت داشت اما اکنون این نیاز کاهش یافته است .چون حمله های هوایی به فرماندهی امریکا علیه مواضع داعش در عراق و سوریه پیشرفت های چشمگیری داشته است. افزون بر آن ، امریکا با افزایش نیروهای مستقر در عراق و گسترش طرح آموزش و تجهیز نیروهای عراقی بر منطقه تسلط بیشتری یافته است و باجابجایی ژنرال ها و تعویض چک هگل مدیریت نظامی گری جدیدی را در منطقه اعمال کرده و بدین ترتیب نیاز کمتری به مشارکت ایران دارد .
۱۴۱۱۳۰_۳
دورنمای مذاکرات آتیه
شرایط و فرصت ها در توافق اخیر بسیار مناسب بود . هر چند که از چند و چون جلسات مذاکرات نا آگاهیم اما ایران می توانست با کاهش تعداد سانتریفوژ ها ، به دستآورد پرباری برسد و خود را از مخمصه پر هزینه تحریم ها رها کند . اما با ادله مذکور ، و با ارزیابی های نا درست رهبر ، این امر خطیر به وقوع نپیوست و لحظات مناسب سوزانده شد .بدون تردید آیندگان در تاریخ می نگارند که علی خامنه ای مسول این مسامحه و فاجعه بود . باری ، آینده دشواری در پیش روی مذاکرات خواهد بودو تمدید آن به ضرر ایران می باشد و شرایط آینده نگران کننده است زیرا :
یکم اینکه ؛ جمهوری خواهان آمریکا سنا را تصاحب کرده اند و از ژانویه ٢٠١۵ آغاز به کار می کنند . طرح افزایش تحریم ها ی ایران در ماه های پیشین مورد تایید مجلس نمایندگان آمریکا قرار گرفته است و منتظرتصویب مجلس سنا می باشد . بدون تردید مجلس سنای جمهوری خواه آن را تصویب می نماید . این یک بلوف سیاسی نیست ، واقعیتی است که ایران را به عقب نشینی وا می دارد و آمریکا بهره ای بیشتر از توافق هسته ای طلب خواهد کرد .
دوم اینکه ؛ گمان بر این است که آمریکا بر شرایط منطقه خاور میانه مسلط تر می شود و همان طوریکه گفته شد با ارسال نیروهای بیشتر ، احتمالن داعش را به عقب نشینی وا می دارد ، بنابر این نیاز به مشارکت ایران با کشور های ایتلاف کاهش خوا هد یافت و موقیعت ایران ضیعف تر می شود و آمریکا از سنگر استوار تری در مذاکرات شرکت خواهد کرد .
سوم اینکه ؛ درآمد نفتی ایران در سال ٢٠١١ حدود ١٠٠ میلیارد دلار بوده است . درآمد نفتی ایران در سال ٢٠١٣ حدود ٣۵ میلیارد دلار بوده است ( یعنی یک سوم ) . قیمت نفت تا چند ماه پیش بیش از ١٠٠ دلار در بشکه بوده اما اکنون کمتر از ٨٠ دلار می باشد . بودجه ایران نیز بر پایه درآمد ١٠٠ دلاری نفت تنظیم شده است . صاحب نظران و ” آژانس اطلاعات انرژی امریکا ” بر این گمان اند که قیمت نفت از این رقم هم پایین تر خوا هد آمد . مشکلات اقتصادی ایران با افت قیمت نفت افزایش خواهد یافت و بدین ترتیب دستان ایران در مذاکرات آینده کوتاه و اهرم قوی تری در اختیار آمریکا خواهد بود .
این جاست که به سبب نا درستی ارزیابی های آقای خامنه ای قایق حکومت اسلامی به خشکی می نشیند و نرمش قهرمانانه به نوشیدن جام زهر تبدیل می شود و قطعنامه ۵٩٨ تکرار می شود .
٣٠ نوامبر ٢٠١۴
rezaalavim@yahoo.com
==============
پس نوشت :
١- آقای شهیر شهیدثالث می نویسد : ” به تازگی، مکاتباتی با یکی از متخصصان ایران در کنگره آمریکا در ارتباط با موضع ایران در مذاکرات هستهای داشتم. او برای من نوشت: “باید به اظهارنظرهای قبلی خود اضافه کنم که در جریان ماهها مذاکره (بین ایران و ١+۵) من با بسیاری از کارشناسان آمریکایی و غیرآمریکایی صحبت کردهام. …. اما این بار صحبتهای آن افراد کاملا متفاوت است. آنها یک صدا می گویند که ایران بیش از حد نگران آن است که ضعیف به نظر برسد. این ایران است که مانع رسیدن به توافق است. پیش از این، آنها وقت را برای ملامت کردن آمریکا در اتخاذ مواضع سرسختانه تلف نمیکردند، اما اینک همگی تغییر موضع دادهاند و ایران را مانع حصول یک توافق معرفی میکنند. این تنها من نیستم که این نظر را ابراز میکنم، بلکه یک یک افراد (کارشناسان) یک صدا چنین میگویند.”
٢- سوزان مالونی، از کارشناسان مسائل ایران و یکی از اعضای ارشد موسسه بروکینگز , مینویسد: “نامه اوباما سوءبرداشت عمیقی را در ذهن رهبری ایران ایجاد خواهد کرد و به احتمال قوی، به جای آنکه کمکی به حل مساله هستهای باشد، مانعی در این راه خواهد شد.”