روز چهارشنبه ۱۰ مهر (۲ اکتبر) تظاهرات اعتراضی در نقاط مختلف بغداد نسبت به نابسامانی اقتصادی، فساد دستگاه دولتی و بیکاری ادامه پیدا کرد. به گزارش رسانههای آلمان شبکه تلویزیونی “الشرقیه” تصاویری از بغداد را نشان داده که معترضان خیابان را مسدود کردهاند و لاستیک اتومبیلها را به آتش میکشند. اعتراضها در روز دوم نیز با خشونت نیروهای امنیتی روبرو شد. آنهم پس از آن که راهپیمایی اعتراضی گسترده در روز سهشنبه در چند شهر عراق، از جمله در بغداد و بصره سه کشته و ۲۰۰ زخمی برجای گذاشته است.
صبح چهارشنبه عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق در بیانیهای به شهروندان وعده رسیدگی به خواستهای آنان را داد. او از این که تظاهرکنندگان کشته دادهاند، ابراز تاسف کرد، دستور تحقیق درباره حوادث روز سهشنبه نهم مهر (اول اکتبر) را داد، خواستار “امدادرسانی سریع به افرادی شده که در جریان این تظاهراتها زخمی شدهاند را داد و به خانواده کشتهشدگان تسلیت گفت.
علت واقعی تظاهرات چیست؟
مسئله انرژی، نابسامانی خدمات عمومی، بدی وضع معیشت و فساد در نهادهای قدرت شهروندان عراقی را سال گذشته نیز در شهرهای مختلف این کشور به خیابان کشاند. اعتراضاتی که با فراخوان مقتدی صدر آغاز شد. تفاوت تظاهرات دو روز گذشته با سال قبل این است که گفته شده حرکتهای اعتراضی از طریق شبکههای اجتماعی سازماندهی شدهاند. تا این لحظه نیز هیچ گروه یا سازمان سیاسی مهر خود را بر این تظاهرات نزده است.
اما “باشگاه خبرنگاران جوان” وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نقل از قیس خزعلی، دبیر کل گردانهای اهل الحق عراق نوشته است: «آنچه در تظاهرات اخیر دیده شد دلیلی بر وجود دستهای خبیثی است که میخواهند ثبات عراق را برهم زنند». این دستهای خبیث چه دستهایی هستند؟ تظاهرکنندگان چه کسانی هستند؟ چه میخواهند و آیا رابطهای با آن “دستها” دارند؟
علی صدرزاده، روزنامهنگار و تحلیلگر مسایل جهان عرب به دویچهوله فارسی میگوید: «بیشتر تظاهرکنندگان از فارغالتحصیلان بیکار دانشگاهها بودند که علیه بیکاری و علیه فساد به خیابان آمدند. این چیزی است که شاهدان عینی میگویند. ولی آنچه از اظهارنظرها و عکسالعملها در رسانههای ایران میتوان تشخیص داد این است که هم ایران و هم نیروهایی که طرفدار ایران هستند به ویژه حشدالشعبی، به شدت مخالف این تظاهرات هستند و به این دلیل گزارش دادهاند که “دستهای مشکوکی در کار هست” که میخواهد عراق را به ناآرامی بکشاند.»
او به موضعگیری مقتدی صدر اشاره میکند که از نخست وزیر، رئیس مجلس و رئیس جمهوری عراق خواسته است تحقیقاتی عادلانه درباره آنچه در تظاهرات روز سهشنبه رخ داد، انجام دهند.
ایران چه میخواهد؟
به باور علی صدرزاده ایران با این که از دولت عادل عبدالمهدی چندان خشنود نیست، اما مایل هم نیست که ثبات نسبی که در عراق به وجود آمده، برهم خورد و این دولت دچار مشکل شود: «چون دولت فعلی میتواند در عین حال میان ایران و آمریکا، و ایران و عربستان نقش میانجیگری را بر عهده بگیرد و تا حدودی به خواستههای ایران پاسخ دهد. اگر این دولت سقوط کند، این احتمال وجود دارد که تحولات سیاسی عراق چندان به نفع ایران تمام نشود.»
علی صدرزاده به فساد گسترده در عراق اشاره میکند که از جمهوری اسلامی نیز گوی سبقت را ربوده است و به باور او در چنین وضعی نباید از نارضایتی شدید مردم حیرت کرد. او میگوید: «فساد در عراق در جهان ضربالمثل شده است. تا به حال حدود ۴۵۰ میلیارد دلار در عراق گم شده است. مردم به شدت نسبت به سیاستمداران عراقی بدبین هستند. زمینه عینی نارضایتی و تظاهرات هم همیشه وجود داشته، چون دولت عراق از تامین نیازمندیهای مردم از جمله در زمینه انرژی ناتوان است».
تظاهرات روز نهم مهر در بغداد و دیگر شهرهای عراق با سرکوب خشن روبرو شد
صدرزاده همچنین معتقد است که مشکلات عراق پیچیدهاند و بازسازی زیربناهای اقتصادی و فرصتهای شغلی زمان میبرد. او میگوید: «درست است که عراق نفتاش میفروشد و وضع نسبت به قبل کمی بهتر شده اما مردم هم صبر و حوصلهای را که برای رفرم لازم است، ندارند. این کشور از نظر سیاسی هم فاقد یکپارچگی لازم است که بتواند به صورت یک دولت منسجم برای حل مشکلات حرکت کند. علاوه بر این عراق به زمین مناقشه ایران و آمریکا تبدیل شده به زمین مناقشه ایران و عربستان سعودی که این هم به مشکل عمدهای برای آن تبدیل شده است.»
ایران یکی از علل اصلی مشکلات عراق
پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام حسین، زمینه برای نفوذ ایران در این کشور که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند به خوبی فراهم شد. شکل گیری داعش نیز زمینه را برای حضور و نفوذ سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در نقش “ناجی” در عراق بیش از پیش گسترش داد. این نفوذ چه تاثیری بر عراق گذاشته است؟
علی صدرزاده جمهوری اسلامی را «یکی از مسببین اصلی» مشکلات امروز عراق میداند و در توضیح آن میگوید: «ایران این تصور را دارد که جامعه عراق را باید مثل ایران توسط نیروهای بسیجی و پاسدار و گروههای شبهنظامی که در خارج از دولت عمل میکنند، اداره کند و سعی میکند مدل حکومت خود را در عراق پیاده کند.»
از نظر او ایران پس از سقوط صدام تلاش کرد این مدل را به عراق نیز صادر کند و این حالا به مشکلی جدی برای برای ایجاد یک دولت واحد و فراگیر در عراق تبدیل شده است. او درباره نقش ایران میگوید: «درست است که نیروهای پراکنده حشدالشعبی برای دفع داعش کمک کرد ولی همینها مانعی هستند برای ایجاد یک دولت متمرکز که لازمه هرگونه رفرم اقتصادی است. ایران از این نظر هم باعث بینظمی در عراق شده است. متاسفانه نیروهای مخالف ایران هم به همین وسیله متوسل شدهاند. مسئله حشدالشعبی تنها به حشدالشعبی طرفدار ایران محدود نیست. حشدالشعبیهایی هم هستند که مخالف ایران هستند. حتی حشدالشعبی سنی هم درست شده برای حشدالشعبی شیعی طرفدار ایران.»
او اضافه میکند: «اگر از این منظر نگاه کنیم ایران یکی از مسببان اصلی است. نیروهای شیعی مانند حکیم و مقتدی صدر هم به همین دلیل مخالف نفوذ ایراناند. ولی ایران مقاومت میکند و امکانات و پول هم دارد. سفارت ایران در دست شخصی است که از اعضای بلندپایه سپاه پاسداران بوده است. ولی با همه این ها نفوذ ایران در حال نزول است چون به هرحال نیروهای اصلی سیاسی عراق تشخیص دادهاند که با این وضعی که نیروهای شبهنظامی خارج دولت داشته باشیم نمیتوانیم مملکت را اداره کنیم و خود حشدالشعبی هم کم کم به این نتیجه رسیده است که با ادغام در دولت میتواند نفوذ بیشتری داشته باشد.»