میگویند ایرانیان در مقایسه با دیگر مردمان کشورها سیاسی اند و با حوصله و فعال رخ دادهای داخلی و حتی برون مرزی را تفسیر به رای میکنندو درعین بی تفاوتی در دیدارها و نشستهای خود به همه امور میپردازند .
گام هایی اساسی برداشته شده برای ترقی و پیشرفت که امروز « رشد و توسعه » به آن میگویند در دوران گذشته بدون تردید اعتباری برای میهنمان ایجاد نمود و با توجه به «عدول از اصول قانون اساسی مشروطه یعنی حکومت به جای سلطنت بوسیله پادشاه » تفسیر به رای افراد را در ارتباط با رخ دادها تقویت نمود .
بنظر نگارنده در ارتباط با تحولات دوران معاصر ایران و مقدمات نوعی استقلال و احترام در منطقه نفت خیز خاور میانه باید مرور ی هر چند مختصر داشت تا بتوان علل و ریشه های این تصور و چرایی را در حد فرصت خوانندگان که از ان جمله اند رقم زد .
در این میان باید گفت تفسیر رخ دادها بنا به میل گوینده ، آثار مثبتی همرا ه آورده و زیرکی خاصی که سیاسی بودن میطلبد را در جامعه امروز ایران که در مقابل سخت ترین رخ دادها مقاومت نموده ایجاد کرده ، بدین معنا که با همه فشارها -جامعه رو به رشد « بدون توسعه ایران » روحیه منقادو طنز آفرین خود را تقویت و در همین اوضاع و احوال که «کسروی حکومت یک دوره ای روحانیت را لازمه ارز یابی بینش و نحوه مدیریت آنان مطرح نمود » با بودن متولیان فرصت طلب که « چون به خلوت میرسند آن کار دیگر میکنند » پیوسته عملکرد ی قابل تقدیس اعمال « با اطمینان به حداقل های معیشتی ناشی از در امد نفت » وحاکمان را مبهوت و با استفاده از فرصتهایی شبیه « حضور در پای صندوقهای رای » با همه « گزینشی بودن ها » ناتوانی و اشتباهات مغایر منافع ملی « دست اند کاران » را عیان ساخته اند .
باور داریم اگر این هشیاری و دخالت بحق و اظهار نظر در تمامی امور روز مره نمی بود « که به آن به رسم دایی جان ناپلئونی ، سیاسی بودن لقب داده اند » نظامی داعش گونه بر کشورمان مستولی بود که پاره ای سخنان و اظهار فضل اهالی تریبون بدست و…… مبین این باور میباشد .
رخ دادهای تاریخی تلخ و شیرین ۷دهه اخیر : نقش ایران بعنوان پل پیروزی در جنگ جهانی تا ظهور چهره بزرگ ، پاک و منزه ملی شادروان دکتر محمد مصدق ، طرح و پی گیری ایده های جلوتر از زمان این راد مرد میهن و مردم دوست قانونمند که الگوی استقلال طلبی منطقه بود و رفتار و برنامه هایش موردتوجه کامل قرار گرفت که « ملی شدن کانال سوئز » – با همت جمال عبالناصر رهبر مصر و « یا تفکر تشکیل کشورهای غیر متعهد »نمونه ای از ان میباشد .
طرح انتخابات آزاد بدون هر گونه دخالت ، مقدمات ملی شدن صنعت نفت و قطع ید دولت انگلیس، حضور جبهه ملی ایران در صحنه و ایفای نقش در همیاری با دولت ملی ، بنیان گذاری اعتماد بنفس ملتهای تحت ستم و نحوه مبارزه با استعمار – حرکت و جنبش ۳۰ تیر منتهی به ۲۸ / امرداد و حکومت مجدددربار ، ۱۶ آذر ، ماجرای ۱۵خرداد ۴۲ ، ترور پهلوی دوم در داخل دانشگاه ، انجام اصلاحات غیر قابل انکار تحت عنوان ششم بهمن و فرامین ۱۲ گانه مربوط به آن که امروز اگر تعصب و انکار حقایق متداول نشده بود میتوانست در بسیاری موارد الگوی توسعه باشد .
-بالا رفتن بسیار چشمگیر در آمد نفت و تند روی های دربار ، طرح سال و جشنهای پر هزینه شاهنشاهی ، اصراف و تبذیری که در این رابطه صورت گرفت ، از سویی تامین نیازهای اولیه مردم و توجه به مسایل رفاهی ، بیان مقدماتی و عنوان ازادی های اساسی ، طرح استقلال ملی ، اجرای برنامه های اقتصادی مناسب ، پرهیز از وابستگی سیاسی و نفوذ اجانب و دست آوردهایی از این قبیل که حاصل تامین نیازهای اولیه است « نکته ای که بدون اغراق مورد توجه نظام فعلی است تا دوباره مردم از روز مره گی فارغ و فیلشان یاد هندوستان ننماید !!» بالاخره حرکت اجتماعی همگانی بهمن ۵۷ که « ژیسکاردستن انرا خود کشی یکباره نهنگ ها در بودن شرایط زیستی مناسب عنوان نموده و انرا دیوانگی خوانده » استعفای دولت موقت ، اعتراض شدید کابینه شادروان بازرگان به عدم تمرکز قدرت و مثال چاقوی بی دسته ، مخالفت صریح با اعدامها و ادامه جنگ بی حاصل در پی نجات خرمشهر در سوم خردادماه ، اشغال سفارت آمریکا بوسیله آنانکه در این روز گار بشدت نادم و سر افکنده مانده اند و همگی در مراسم یادبود وزیر امور خارجه آنزمان ( شادروان دکتر ابراهیم یزدی ) بعنوان اصلاح طلب مشارکت فعال داشند که بنظر نگارنده نوعی استغفار بشمار میرود و میتوان همه آنان را توابین زمانه اصلاحات دانست .
جنگ ایران و عراق بمدت ۸سال با صدها هزار تلفات و میلیاردها خسارت و لجاجت در ادامه ان « تلقین شعار راه قدس از کربلا می گذرد» در حالیکه سران دول عربی آنزمان حاضر به پرداخت خسارت بودند ، ترورهای کور و اعدامهای کورتر ، تند روی ها ، انحصار طلبی ها ، طرح خودی و غیر خودی ، توسعه رانت و رانت جویی ، زیر پانهادن اصل انتصاب افراد واجد شرایط به مسیولیتهای کلان ، پاسخگو نبودن متولیان ریز و درشت ، برقراری فیلترهای نامناسب در انتخاب و انتصاب افراد به پستهای حساس ، عدم تمرکز قدرت و وحدت فر ماندهی ، اعطای درجات تحصیلی حتی در حد دکترا به اعوان و انصار بدون طی مراحل تحصیلی ، تا ماجراهای خرداد۸۸ و حصر و محرومیتهای بی اثر و غیر قابل توجیه و ۸ سال حضور فردی « عوام » بقولی از جنس مردم « بدون قصد جسارت به مردم شریف کشورمان » بعنوان رییس جمهور ، خدمت بسیار چشمگیر به پول خارجی ، تنزل ارزشها و منزلت ایران و ایرانی ، دور شدن از حداقل های اصول روابط بین المللی ، سوء استفاده های بی سابقه و کلان مالی و هزاران مورد دیگر تا برجام و عواقب آن که قرارمان بر خلاصه گویی بود …..
همه انچه بر مملکت مان گذشته و می گذرد که بقول سیاستمداری «پر خبر ی ایران در میان کشورها زبان زد است » به نحوی که «برای انتصاب به میز ایران در وزارت امورخارجه کشورها ی تصمیم گیر » سر و دست می شکنند چون بدون کوچکترین فعالیت بیشترین اخبار و تفسیرها جهت ارایه گزارش به مقامات مافوق در دسترس است ….. محرکی قوی بر تحلیل چرایی عملکرد حکومت ها بوسیله احاد ملت در ایرانست که به سیاسی بودن تعبیر شده در حالیکه به این تفاسیر میتوان ارایه پیشنهاد توام با اعتراض آرام ، تذکر و نقد نام نهاد !!
ورود هموطنان به امور مبتلی به خود ، نوعی اعتراض به ندیده گرفتن مصالح جامعه از طرف حکومت بشمار میرود تا به : ناامنی های محسوس و ملموس در بسیاری زمینه ها ، گرانی های افسار گریخته ، انحرافات گوناگون اخلاقی و رفتاری ، دعاوی میلیونی ، توسعه مدرک گرایی ، بیکاری بسیار شدید نیروی انبوه تحصیل کرده آماده بکار ، هزینه های روز افزون درمان و تحصیل که برابرهمین قانون اساسی با همه کم و کسری ها باید برای همه اقشار مجانی باشد ، توسعه بی رویه و بدون کیفیت رشته های دانشگاهی بدون توجه به نیاز بازار کار ، افزایش روز افزون نرخ ارز و آثار سریع آن بر افزایش قوت روز مره خانواده های حقوق بگیر ثابت ، وضعیت موسسات مالی اعتباری که اعتماد بسیستم بانکی بشدت کاهش یافته ، نبود آزادی های مصرح در قوانین موجود و رعایت حقوق شهر وندی ، کم کاری و…..که ریشه در عملکرد منصوبین و مدیران ناتوان و بی برنامه غیر واجد شرایط متکی به عوام در گیر معاش دارد باحد اقل هزینه خاتمه دهد
آیا باید انتظار داشت که جامعه در این وانفسا حتی در خلوت به این امور نپردازد و عنوان « سیاسی بودن » بر این عکس العمل ها مناسب میباشد ؟
توجه به اخبار رادیو و تلویزیون های فارسی زبان و مراجعه به سایتهای گوناگون که با هزینه بسیار هر لحظه کاملترین تحولات داخلی و نگاه جهان به ما را با بهترین و مودب ترین ادبیات کلامی بعد از ساعتها مطالعه ، شسته و رفته آنهم مجانی درب منزل با تفسیرهای مناسب تحویلمان میدهند .
از همه مهمتر بعد از ان همه اخبار و تحلیلها با نگاه بیطرفانه کارشناسان – مجالس و محافل هموطنان خوش مشرب به تفسیرمجدد ونقد منتهی میشود تا غصه سر آید !! ایا این تحمل تو ام با دلخوشی و امید به مقاومت قابل تمجید نیست و ادامه ان در این شرایط «از نگاه نظر سنجی ها » مفید بنظر نمیرسد ؟
هر چند مفسر بودن ایرانیان کمک شایانی به استمرار وضعیت فعلی نموده و مینماید و با « هدف ضربه گیری وایجاد آرامش » در دولت« دوم روحانی » قرار است نظام به آن « میدان فراختری » بدهد تا سوپاپها اثر بخش تر باشند .
همچون انتشار این یادداشت و طرح زیرکانه سئوال ، که باش تا صبح دولتش بدمد !!
بنابر این باید توجه داشت که « بعمل کار بر آِید به سخندانی نیست »
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است