آقاى روحانى حالا دیگر توپ در زمین شماست- کاووس ارجمند


سعدى شیرازى در دفتر خویش که اندرزنامه گرانبهائى است ( گلستان ) در باب هفتم داستانى دارد در مورد جوانى با یال و کوپال و اندامى ورزیده که با کاروانى همراه است ، در طول راه جوان برومند مرتب و در مراحل گوناگون توانمندى ، زور بازو و یال و کوپال خود را در برابر همسفرانش در کاروان به نمایش مى گذارد و کاروانیان نیز با خوشحالى از اینکه چنین جوان برومند و جنگ آورى با کاروان همراه است استقبال مى کنند، چرا که در بین راه و از پیچ و خم راه و گردنه ها که کاروان گذر مى کند خطر دزدان و حرامیان مى تواند امنیت کاروان را به خطر بیندازد و این جوان برومند براى کاروان سپر دفاعى خوبى مى تواند باشد چنانچه دزدان و راهزنان به کاروان حمله کنند.
در آن داستان سعدى شیرازى چنین ادامه مى دهد که  کاروان به آرامى راه خود را به پیش مى برد که ناگهان از پس سنگى دو هندو سر بر مى آورند در دست یکى سنگى و در بغل دیگرى کلوخ کوبى و سعدى به جوان پهلوان مى گوید تو را چه مى شود ؟
بیار آنچه دارى زمردى و زور
که دشمن بپاى خود آمد بگور
و سعدى مى نویسد ،  تا جوان دو هندو را بدید  ناگهان  تیر و کمان و گرز از دستش بر زمین فرو افتاد و دچار ترس و لرز گردید و اختیار از کف بداد.
و پس از این رویداد و کار پهلوان تو خالى ، سعدى  در ادامه داستان مى گوید
نه هرکه مى شکافد به تیر جوشن خاى
 به روز حمله جنگ آوران بدارد پاى
داستان سعدى به شکلى با وضع کنونى آقاى حسن روحانى مى تواند شباهت داشته باشد ، آقاى روحانى با وعده و نوید هائى که به مردم در گرما گرم انتخابات داده است و در حالیکه یال و کوپال خود را نیز به حریفان نشان داده است  و با امیدوار کردن و کشاندن مردم بسوى صندوق هاى رآى و به گفته بسیارى چون من به پاى صندوق انتصابات ، حالا مردم از آقاى روحانى انتظار دارند که او با پشتوانه رآى اکثریت در برابر دزدان خانه زاد و چپاول گران از هر رده اى محکم بایستد و از رآى ملت با فرهنگ ایران پاسدارى کند و ” هیچ اما و اگرى هم ملت از ایشان نخواهد پذیرفت ” و  باید توجه داشته باشیم که با توجه به انتخاب شدن دونالد ترامپ به ریاست جمهورى ایالات متحده  و قرارداد هاى هنگفتى که او در مورد جنگ افزار هاى پیشرفته  در همان لحظه هاى نخست انتخابات و یا انتصابات در ایران با عربستان سعودى نوشته است و از سوى دیگر اسرائیل را نیز به زیر چتر حمایت خود در آورده است ، لذا  رژیم اسلامى ایران دیگر توان ماجرا جوئى در سوریه و عراق و یمن را به شکل پیشین نخواهد داشت و بیش از پیش خود را در خطر احساس مى کند و مردم ایران که کشور را در لبه پرتگاه مى بینند و مى دانند روحانیون شیعه پشیزى براى ایران و تمدن این سرزمین و استقلال کشور قائل نیستند و قرارداد هاى گلستان و ترکمان چاى که دویست سال پیش روسیه تزارى بر ایرانیان تحمیل کرد و تمام قفقاز و بخشى از آران و تاجیکستان و دیگر کشورهاى کنونى در آسیاى میانه از دست رفت حاصل حکم جهاد همین روحانیون شیعه در دوران فتحعلى شاه قاجار و پسرش محمد شاه قاجار است ، لذا مردم آگاه ایران خطر را پشت گوش خویش احساس مى کنند و نمى خواهند کشورشان سرنوشت لیبى ، عراق و سوریه را پیدا کند و خوب توجه کنیم که در عصر جدید نیز روحانیون مى توانند با یک فرمان  جهاد و ماجراجوئى با هر انگیزه اى کشور ایران را در برابر ابر قدرت إیلات متحده و هم پیما نانش اسرائیل و عربستان قرار دهند  و روحانیون که پیرو مکتب شهادت هستند ” ولى نه براى فرزندان و نزدیکان خود”  مى توانند میهن ما ایران را به سوریه و یا عراق تبدیل کنند ولى ملت ایران مانند مادرى مى ماند که براى نجات فرزندش زمانى که مى بیند او در حال فرو رفتن در گرداب سهمگین و خطرناکى است لذا خود را به أمواج خروشان مى سپارد تا کودک خود را از گرداب برهاند ، ملت ایران در این شرائط بسیار خطر ناک به یکى از همین”  قوم به حج رفته به گفته ” مولانا ” دل سپرده است و سکان کشتى پر تلاتم  را به او سپرده است و اینجاست که آقاى دکتر  روحانى باید مردم ایران را ولى نعمت خود بداند و نه اینکه تدارک چى ولایت فقیهان گردد و باید تلاش هاى بسیار نماید و با از خود گذشتگى در راه تحقق امید و آرزو هاى ایرانیان به پیمانى که با مردم بسته است وفادار بماند و بدون هیچ عقب نشینى به پیش برود و هرکجا که لازم شد ، ملت را براى پشتیبانى دولت فرا بخواند ، همانگونه که میرزا تقى خان امیر کبیر ، قائم مقام فراهانى و دکتر مصدق این کار پسندیده را انجام دادند و به پیروزى هاى چشم گیرى هم دست یافتند  و آن سه سیاستمدار برجسته شهامت و از خود گذشتگى هاى لازم را نیز داشتند و خطر را نیز با جان و دل پذیرا شدند و ملت ایران به همین دلیل آنها را همواره گرامى مى دارد .
سعدى شیرازى در این ارتباط مى گوید :
نام نیکى گر بماند ز آدمى
به کزو ماند سراى زرنگار
سال دیگر را که میداند حساب ؟
یا کجا رفت آنکه با ما بود یار ؟
آقاى دکتر روحانى شما با جلب اکثریت آراء ملت در روز ٢٩ اردیبهشت جان تازه اى نیز به کالبد نیمه جان حکومت اسلامى داده اید و این را مردم خوب تشخیص داده اند و به همین دلائلى که براى شما آوردم تلاش کنید که مانند آقاى خاتمى تا درجه یک تدارک چى سقوط نکنید و بجاى تدارک چى بودن به سر رشته دارى کار ها بپردازید و چنانچه با مردم بدون هیچ خدعه دست دوستى دراز کرده اید ، لذا بدانید که مردم ایران مردمانى قدر شناس هستند و مى توانند بر گذشته امنیتى و پر از إبهام شما چشم بپوشند  و این آخرین بارى است که ملت مى خواهد با مدارا با حکومت اسلامى براى برون رفت از دشوارى ها به یک توافق برسد ، همانگونه که سعدى شیرازى گفت سال دیگر را کسى نمى داند چه پیش خواهد آمد !!!
و کلام آخر آنکه به گفته فوتبالیست ها : اکنون توپ در زمین شماست ، و دوباره از زبان سعدى به شما مى گویم :
بیار آنچه دارى زمردى و زور
که دشمن بپاى خود آمد بگور
کاووس ارجمند شهروند افتخارى شهر حماسه ها ” کوبانى “
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است