”خواهران“ به بن بست رسيده ما!


مينا احدى

اخيرا مقاله اى از نانسى فريزر استاد علوم سياسى در دانشگاه نيويورک در روزنامه گاردين٬ چاپ شد که به فمينيسم و فمينيست ها حمله کرده و آنها را خدمتگزاران سرمايه دارى نئو ليبراليستى نامیده بود. اين مقاله جنجال برانگيز شد و موجى از بحثهاى جالب و مهم در مورد نقش و جايگاه فمنيسيم در دوره معاصر٬ موج اول و دوم فمينيسم و نقطه ضعفها و يا معضلات اين جنبش و جايگاه واقعى آن در مبارزات امروز زنان در سراسر جهان عليه ستم جنسيتى٬ خشونت بر زنان و نابرابرى تثبيت شده در دنيا بين زن و مرد را دامن زد.

طبعا فعالين جنبش برابرى طلبانه زنان در ايران هم با علاقه اين بحثها را دنبال کرده و در مورد آن اظهار نظر ميکنند.

من به عنوان کسى که سالهاى سال است در جنبش برابرى طلبانه زنان از ايران، کشورى زير چکمه جنبش اسلامى و عبا و عمامه آخوندها٬ صداى آزاديخواهى و برابرى طلبى زنان در اىن نوع کشورها را بلند کرده و د رمجامع بىن المللى در مورد معضلات زنان در کشورهاى اسلام زده بارها سخنرانى کرده و تنم به تن فمىنيستها خورده است٬ مقاله نانسى فريزر را با ولع خواندم و اين نوع نقد و ارزيابى ها را بسيار مثبت تلقى ميکنم.

تا آنجا که به تجربه خود من مربوط است٬ من با فمينيست هايى که مورد نقد نانسى فريزر هستند٬ بارها و بارها درگير شده ام. جنبشى که در کشورهاى اسلام زده به معضل زنان در ايران و افغانستان و عراق و سودان و غيره ميپردازد٬ از سوى اىن نوع فمىنيستها عملا به هيچ گرفته شد. و مباحثاتى که ما در مورد حجاب٬ نسبيت فرهنگى٬ سنگسار و زن ستيزى عريان و وحشتناک جنبش اسلامى در دنيا پيش برديم٬ همواره از سوى اين فمينيسم "حکومتى و دربارى" تخطئه شد و يا از کنار آن کور و کر گذشتند و هر جايى که توانستند عليه ما و جنبش صد در صد سياسى و ضد سيستم و ضد حکومتى در کشورهاى اسلام زده موضع گرفتند. من بارها در سخنرانيهاى خودم عليه سنگسار در کشورهاى اسلام زده پرسيده ام٬ کجا بودند خواهران ما وقتى مريم ايوبى ها سنگسار شدند٬ و بقول اوريانا فالاچى٬ جيرجيرک هاى فمينيست چه کردند عليه سنگسار و بيلان کارشان کجاست. ما بارها شاهد بوديم زنانى که مثلا خودشان را فمينيست قلمداد ميکردند٬ با لچکى برسر به ايران رفته و در رسانه هاى خودشان در دفاع از دانشگاههاى زنانه - مردانه در ايران قلم زدند٬ چرا که اين نوع جداسازى را به نفع زنان ارزيابى ميکردند. (جدل چاپ شده من با اولريکه لوناچک به زبان آلماني با نشريه همبستگى زنان در اطريش و يا نقد به روسرى به سر کردن اولريکه لوناچک از مسئولين سازمان همبستگي زنان در اطريش و عضو حزب سبز در جريان سفرش به ايران)

دوستان من ٬ فمينيست هايى که دراروپا با آنها آشنا شدم و با رسانه هايشان مصاحبه کرده و با خودشان ساعتها گپ زدم٬ الان بعد از گذشت بيست سال٬ که عمرى از ما گذشته٬ يا خانه نشين شده و کارى نميکنند و يا جذب يک کار دولتى شده و مشاوره ميدهند و ادعايى ندارند و حرفى نميزنند. با بسيارى از اينها وقتى امروز بحث ميکنم کماکان از سيستم فکرى چپ سنتى دفاع مىکنند٬ حجاب را فرهنگ زنان اىرانى مىدانند و حمله به جنبش اسلامى را با خارجى ستيزى برابر ميدانند و...

در آلمان آليس شوارتزر يک فمينيست فعال و به نوعى نشريه او "اما" و شخص او، بال و پرش را روى جنبش زنان در اين کشور گسترانده و مسلط ترين فرد و نهاد در اين کشور در رابطه با مباحثات رسانه اى و مدياى رسمى آلمان در مورد ستم جنسيتى و مسئله زنان است. شوارتزر در مقايسه با ديگر فمينيست ها از آغاز عليه جنبش اسلامى و حجاب و نسبيت فرهنگى موضع گرفت و بعد از اولين نقدش به جنبش اسلامى٬ دفتر کارش مورد حمله "برادران" حزب اللهى در آلمان قرار گرفت و همه کامپيوترها را شکستند و خسارات زيادى به اىن نهاد زدند و سعى کردند اينها را بترسانند.

در رابطه با معضلات زنان در آلمان و سياستهاى اين نهاد شوارتزر کاملا در کنار سيستم است و از موضع ضديت با مردان ، از حقوق زنان دفاع ميکند و بهمين دليل از جمله طرفداران آنجلا مرکل در انتخابات قبلى در آلمان بود. شوارتزر نماينده مجسم فمينيسم موج دوم است. او بشدت از سيمون دوبوار تاثير گرفته ولى در طول اين پنجاه سال بعد از سيمون دوبوار با تغيير و تحولات عميق دنيا، شوارتزر در کمپ راست جامعه قرار گرفته و اکنون هم با وجود اينکه در مورد مسئله زنان در کشورهاى اسلام زده به نوعى با ما هم نظر است٬ اما کارهاى ما و فعالىتهاى ما را زياد مطرح نميکند چرا که يک نگرش ضد کمونيستى دارد و در آنسوى خط قرار گرفته و در کنار مرکل و شرکا براى بهبود اوضاع قلم ميزند و " فعاليت " ميکند. در سال ۱۹۹۹ در آلمان کنگره سيمون دوبوار و ۵۰ سال بعد از دوبوار را آليس شوارتزربرگزار کرد که من هم يکى از سخنرانان آن برنامه بودم. عليه حجاب اسلامى و عليه خاتمى و اتوپى اصلاحات در رژيم فاشيسم اسلامى حرف زدم. که اسناد آن و سخنرانيها به زبان آلمانى بصورت يک کتاب منتشر شده است.

اينها مطرح ميکنند که سيمون دوبوار نخست مارکسيست بود و بعد از نقد اينکه نميتوان منتظر بود تا سيستم سرمايه دارى عوض شود و سپس زنان به حقوق خود برسند٬ از يک جنبش قائم به ذات فمينيستى حرف زده و معضل زنان را بررسى ميکنند.

يک حرف کليدى دوبوار اين بود "ما زن به دنيا نمى آئيم٬ جامعه موجود از ما زن ميسازد" که فمينيست ها بارها آنرا تکرار ميکنند. سيمون دوبوار محصول يک دوره معين بو، دوره اى که جنبش هاى اجتماعى و چپ و سازمانهاى کمونيستى اساسا بعد از شکست انقلاب اکتبر٬ در سرازيرى قرار گرفته و حمله به انقلابات عليه نظام کاپيتاليستى و سيستم موجود و حمله به انقلاب اکتبر و لنين و رم کردن از کمونيزم مد شده بود. در اين دوران و بعد از آن فمينيسم موجود٬ با کنار گذاشتن نقد به سيستم٬ اساسا در نقش مشاور و سپس مبلغ سيستم ظاهر شد و بتدريج ربط خود به زندگى و مبارزه ميليونها زن تحت ستم را از دست داد و کاملا حاشيه اى شد.

واقعيت اينست که جنبش در دفاع از حقوق و حرمت زنان بطور مستقيم به سيستم هاى اقتصادى ونظام سياسى مربوطه ربط دارد و مبارزه در دفاع از حقوق زنان يک مبارزه اجتماعى است و در دوران جديد و با نظام کاپيتاليستى٬ مبارزه کارگران و زنان و دانشجويان و همه مردم٬ عليه اين سيستم که ستم بر زن را ابدى و ازلى کرده و از قبل اين نابرابرى سود ميبرد٬ يک امر سياسى و يک مبارزه اجتماعى مهم است که بايد همه جانبه به پيش برده شود.

سيمون دوبوار گفت من قبلا مارکسيست بودم الان فمينيست هستم و آليس شوارتزر که از دوستان آن دوره دوبوار هم بود٬ در ادامه حيات و فعاليت سياسى خود٬ به اينجا رسيد که در کنار سيستم قرار گرفت و براى زنان و ارتقا شغلى آنها قلم زد و همواره از نظام و سيستم دفاع کرد و نقدى و کلمه اى در مورد سيستم موجود و نظام سياسى موجود نگفت و زير نور افکن رسانه ها قرار گرفت و همواره توجه ها را به مردانگى مردان و زير پا گذاشته حقوق زنان توسط مردان جلب کرد.

امروز دنيا عوض شده است. جنبش ۹۹ در صديها در سراسر جهان٬ توجه ها را به سيستم و کاپيتاليسم استثمارگر و موقعيت زنان در اين سيستم هاى به بن بست رسانده جلب کرده است. امروز ميليونها زن خود به خيابان آمده و حرف دلشان را ميزنند. زير پاى جنبش فمينسيتى اساسا از اين طريق دارد جارو ميشود. ضمن اينکه اينها در عمل ربط خود را به زندگى زنان و ستم بر زنان را از دست داده و عملا به پادوهاى سيستم تبديل شده اند آنگونه که نانسى فريزر به درست آنرا مي بيند.

يک واقعيت ديگر هم اينست که تا جايى که به جنبش اسلامى و زير پا گذاشته شدن وحشيانه حقوق زنان در اين قرن مربوط ميشود٬ جنبش فمينيستى موجود در مجموعه بى خاصيتى خود را نشان داد.

اگر در غرب معضل زنان فقط امرى مربوط به مردانگى مردان بايد تلقى شده و آنرا تبليغ ميکنند٬ در کشورهاى اسلام زده بايد چه بگويند و چه بکنند. در کشورى که قانون اعلام ميکند که زن را ميتوان سنگسار کرد و زن حق طلاق ندارد و زن نيمه انسان است٬ کدام فمينيستى ميتواند عليه نظام و حکومت حرف نزند و فقط در مورد فرهنگ و اخلاقيات مردسالارانه حرف بزند که بنظر منهم مهم هستند.

در حاليکه جنبشى عظيم در اىن کشورها عليه زن ستيزى در جرىان بود و مايى بوديم که در سراسر جهان عليه زن ستيزى اسلامى مى جنگيديم و پاسخ فمينيست ها را هم در عمل و هم در کنگره هاى بين المللى ميداديم٬ به نانسى فريزر بايد بگويم نقد اين فمينيسم از سوى ما مدتها است که شروع شده است. سوال من از اين "خواهران به بن بست رسيده" همواره اين بوده و هست چگونه ميتوان بر سر در سازمانى تابلوى دفاع از حقوق زن را نوشت و وجدانت راحت باشد که در مورد سنگسار هيچ کارى نکرده و حتى در بهترين حالت از فعاليتهاى کسانى که با بجان خريدن خطر ترور از طرف تروريستهاى اسلامى و برادران و خوهران حزب اللهى٬ جنبشى عليه اينها را در دنىا نماىندگى ميکنند٬ دفاع نکرد.

بنظر من بايد کارشناسان اين عرصه و متفکرين مدافع حقوق و برابرى زنان با نقد جنبش فمينيستى موجود٬ و با عطف توجه به دستاوردهاى جنبش برابرى طلبانه زنان در همه جاى دنيا و از جمله در کشورهاى اسلام زده٬ کارى کنند که از اين دوران فراتر رفته و در سطح بين المللى جنبشى در دفاع از حقوق زنان دامن بزنيم و جنبشى را نمايندگى کنيم که هم اکنون در نقد فرهنگ و اخلاقيات مردسالارانه و در نقد و مقابله با سيستم سرمايه دارى و دولتهاى موجود پيش ميرود و عملا زندگى زنان را بهبود مى بخشد و در کنار ميليونها بشر در کنار ۹۹ در صديها براى يک دنياى بهتر مبارزه ميکند. شرايط عينى و عملى براى اين جنبش فراهم تر از هميشه است. بايد با نقد و کنار زدن فمينيسم سر به راه و دنبالچه سيستم و فمينيسم ضد مرد٬ جنبش واقعى عليه ستم جنسيتى و نابرابرى و خشونت به زنان را دامن زد.



تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .