شیرین عبادی: تبعیض قانونی یکی از شایع‌ترین انواع خشونت علیه زنان است

 

 


خشونت علیه زنان هر گونه عمل خشن مبتنی بر جنسیت است که موجبات آزار یا صدمه جسمی، جنسی یا روانی زن را فراهم آورد. این خشونت نوعی بیماری همه‌گیر جهانی است که در سکوت پیشروی می‌کند و بسیاری از ملیت‌ها کم و بیش به آن مبتلا هستند؛ شاید برای همین است که از ۳۰ سال پیش روز ۲۵ نوامبر را به نام روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نام نهادند تا..

در ایران اما، زنان همچنان با این زشت‌ترین نماد تبعیض و نابرابری در حقوق و در زندگی روزمره خود مواجه‌اند و این اعمال خشونت نه تنها در کالبد خشونت‌های خانگی ظاهر می‌شود بلکه خشونت‌های اجتماعی و خشوت‌های توسط دولت که از طریق وضع قوانین اعمال می‌شود، روز به روز رو به افزایش است.

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل، که هم اکنون برای نشست چند روزه‌ای به مناسبت روز مبارزه با خشونت علیه زنان در ایتالیا به سر می‌برد معتقد است " تبعیض قانونی یکی از شایع‌ترین نوع خشونت علیه زنان است."

این فعال حقوق بشر در خلال برنامه‌هایش، در فرصت کوتاهی که در اختیار داشت به برخی از سوالات جرس درباره خشونت علیه زنان در جامعه ایران پاسخ داد.

خانم عبادی، در جامعه امروز ایران خشونت علیه زنان به غیر از خشونت خانگی در چه بخش‌های دیگری هم تعریف می‌‌شود و وجود دارد؟

ما در بخش‌های مختلف خشونت علیه زنان را شاهد هستیم. تبعیض قانونی یکی از شایع‌ترین نوع خشونت علیه زنان است. وقتی که در قانون می‌نویسند که شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد هست او را تحقیر می‌کنند و این تحقیر خشونت در برابر زن است. یا وقتی که در قانون اجازه می‌دهند مردی اگر زن خودش را بیگانه‌ای ببیند او را به قتل برساند بدون این که هیچ‌گونه مجازاتی متوجه او شود این خشونتی است علیه زن، زیرا که باعث می‌شود مرد هم قاضی، هم شاکی و مامور اجرای حکم باشد. مواردی از این دست، یعنی خشونت‌هایی که قانون تجویز می‌کند متاسفانه زیاد است.

نوع دیگر خشونت، خشونت‌هایی است که قانون بر آن‌ها صحه نمی‌گذارد. مانند این که مردی زنش را کتک بزند، قانون طبیعتا این مرد را مجازات می‌کند. اما مساله مهم این است که با طرح چنین شکایتی زندگی زن به خاطر مسائل اقتصادی در مخاطره قرار می‌گیرد. قانون و موسسات حکومتی هیچ‌گونه نهاد حمایتی هم برای چنین زنانی که مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند پیش‌بینی نکرده است. بنابراین زنی که به علت خشونت خانگی در خواست طلاق می‌‏کند اگر استقلال اقتصادی نداشته باشد و نتواند خود را اداره کند بايد به منزل پدر بازگردد و اگر منزل پدری نداشته باشد، پدر فوت شده باشد، يا به هر دليل ديگری نتواند به خانه پدری بازگردد ادامه زندگی برای او در خارج از محيط خانواده دشوار است و زن ناچار است با نبود حمايت قانونی، خشونت را تحمل کند.

جدا از قوانین که زمینه‌ساز خشونت می‌شوند، فرهنگ جامعه تا چه میزان در این مسئله نقش دارد؟ بعضی معتقدند پیش از تغییر قوانین باید فرهنگ‌سازی کرد و در واقع تغییر قوانین به تنهایی نمی‌تواند تاثیری در کاهش این خشونت‌ها داشته باشد.

فلاسفه‌ی حقوق بر این اعتقادند که قانون دو وظیفه‌ی مهم را باید ایفا کند. یکی ایجاد نظم در اجتماع و دوم فرهنگ‌سازی. بنابراین به نظر من برای فرهنگ‌سازی قوانین ابتدا باید تغییر پیدا کند. وقتی که در یک قانون اجازه داده می‌شود مردی چهار همسر اختیار کند، قبح تعدد زوجات و به عبارتی قبح خیانت به زن از بین می‌رود. برای فرهنگ‌سازی هم نیاز به قوانین مناسب داریم.

در چنین شرایطی، نقش فعالان حوزه‌ی زنان در جامعه چیست؟

مهم‌ترین کاری که آن‌ها می‌توانند انجام دهند اطلاع‌رسانی از وضعیت تبعیض‌آمیز زنان و همچنین اعلام خواست زنان به مقامات حکومتی و همچنین جامعه‌ی بین‌الملل است تا همه‌ی مردم دنیا بدانند که زنان ایران از چنین قوانینی ناراحت و خواهان اصلاح آن هستند.

و خود زنان و قربانیان خشونت برای بهبود اوضاع چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟

مهم‌ترین نقش را آن‌ها باید اجرا کنند. کسانی که قربانی خشونت هستند باید صدای اعتراض خود را بلند کنند.

با سپاس از این که با وجود زمان اندک، وقتی برای مصاحبه با جرس گذاشتید

 

 

تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .