پارسا یک قربانی دیگر کودک کشی در جمهوری اسلامی!

مرگ مغزی پارسا توسط مادر معتاد به کراک

هانیه ۸ ساله، دختري كه از پدرش خاطره زيادي ندارد و با مادر و ناپدري‌اش زندگي مي‌كرد، به بيمارستان سوانح و سوختگي شهيد مطهري منتقل شد تا راز تلخ و تكان‌دهنده یک كودك آزاري فاش شود. آن شب اهالي خياباني در جواديه تهران كه از مدت‌ها قبل هر روز صداي ضجه و ناله‌هاي هانيه را مي‌شنيدند و حتي چند بار با مادر او در اين باره تذکر داده بودند ديگر تاب نياوردند و درتماس با كلانتري محل موضوع را اطلاع دادند. دخترك كه به سختي حرف مي‌زد و با مرگ فاصله چنداني نداشت داستان زندگي‌اش را براي مددكاران شرح داد و گفت: اين زخم‌ها اثر شكنجه‌هاي ناپدري است.

نیمای ۴ ساله  كودكي كه دچار ضرب و جرح، سوختگي شديد در نقاط مختلف بدن از جمله آلت تناسلي و نيز كبودي شديد دو چشم بود. انتقال نیما به بیمارستان به دلیل کبودی وحشتناک ظاهری وی بود که دیگر امکان پنهان کردن آزار و اذیت های مکرر وی وجود نداشته است.همسایه ها هر روز صدای نیما را می شنیدند و بر فساد مادر سنگدل او گواهی می دهند.

باربد کوچولو هم کودکی بود که  داغ كودك‌آزاري بر بدن نحيفش حك شد.  باربد سه ساله روی تخت بیمارستان با ۷۰ درصد سوختگی گریه می کند و درد می کشد. پدر حیوان صفتش به قصد زهر چشم گرفتن از همسر مطلقه اش به روی او بنزین می ریزد و به آتش می کشدش.

این بار کار از کودک آزاری فراتر رفت و موجب شد که یک کودک سه ساله قربانی امیال پلید و شوم پدرش شود پدر حسود فرزندش را كشت. محمد صادق کودک سه ساله ، توسط پدرش به قتل رسید.در يك جنايت دردناك در شهرستان كلاردشت استان مازندران، مردي كودك 3 ساله‌اش را در خواب كشت و انگيزه جنايت را بي‌توجهي همسر نسبت به خودش اعلام كرد.
پنجمین خبر كودك‌آزاري فجيع در كشور! اين بار دست راست حديثه كوچك براثرتنبيه‌هاي پدرش از آرنج قطع شده است، حديثه حالا دست راستش را كم دارد و مي‌رود كنار باربد و محمد صادق3 ساله كه زير خاك قبرستان  خوابيده اند، مي‌رود كنار هانيه 8 ساله كه در مركز نگهداري كودكان بهزيستي با دست و پاي شكسته زندگي مي‌كند، مي‌رود كنار نيماي 4 ساله با زير چشم‌هاي كبود و تن سوخته با آتش سيگار، حديثه بي‌دست هم از امروز مي‌رود كنار هزاران هزار كودك آزرده، هزاران هزار كودك كبود، هزاران هزار كودك زنده با درد يا مرده در حسرت‌كه ما هر روز آنها را خبر مي‌كنيم و آنها هر روز و هر ساعت تكرار مي‌شوند بي‌آن كه اقدامي اساسي براي حمايت از آنها و جلوگيري از تكرار مجدد جرم كودك‌آزاري از سوي مسئولان كشور انجام گيرد از ميان 5 مورد كودك‌آزاري،3 مورد مربوط به پدران معتاد بوده است

عضو هيات رئيسه مجلس اعتقاد دارد مجازات پدري كه كودكش را مي‌كشد، گرچه باعث عبرت ديگران است، اما كودك مرده را زنده نخواهد كرد در حالي كه دولت مي‌تواند با استفاده از راهكارهايي، كودكان در معرض خطر را در سراسر كشور شناسايي كند. دولت موظف است با استفاده از ابزارهايي كه در اختيار دارد كودكان در معرض آسيب را در خانواده‌هاي ناهنجار و بخصوص در خانواده‌هايي كه درگير اعتياد هستند شناسايي كند و آنها را به شكل نامحسوس زير نظر بگيرد تا در صورت تشخيص نمونه‌هايي از كودك‌آزاري، كودك را از خانواده بگيرد و تا زماني كه خانواده به شكل سالم خود بازنگشته است كودك را تحويل ندهد
.این ناپدرها ونامادرها که تنها اسم والدین کودک را یدک می کشند دست به جنایتی زده اند که نه تنها در آن کودکی قربانی شده است بلکه جامعه را به زشت ترین بی اخلاقی ها آلوده کرده اند. آیا چنین رفتار سبعانه ای که در فرهنگ و تاریخ ایرانی جای نداشته،  تناسبی با یک مملکت اسلامی دارد؟

کودک‌آزاری رایج‌ترین شکل خشونت خانگی است که ریشه در قوانین، خرده فرهنگها و آموزش خانواده‌ها دارد و سقف مجازات کودک آزاري تنها 6 ماه حبس است!

عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق کودکان با اشاره به اينکه سقف مجازات در نظر گرفته شده براي کودک آزاري شش ماه حبس است، خاطرنشان کرد: يکي از مشکلات قانون فعلي حمايت از کودکان و نوجوانان عدم تناسب جرم و مجازات است.


 توصیفی که اداره حقوقی قوه قضاییه از تنبیه متعارف دارد این است که تنبیه متعارف آن است که باعث تغییر رنگ پوست نشود  و پدر و مادری که از حدود متعارف تنبیه تجاوز نکنند، بابت تنبیه کودکان مجازات نمی‌شوند.

کودک آزاری چیست؟

کودک آزاری عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود، برخی از این آثار می‌تواند مخفی باشد. ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیر زمین اشکال مخفی کودک آزاری است. تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری فیزیکی است که علائم آن قادر به ردیابی است.

خشونت فیزیکی تنها یک نوع از خشونت‌ها علیه کودکان است که اگرچه رواج بسیاری دارد؛ اما نباید انواع خشونت‌های کلامی و روحی را نیز نادیده گرفت. تحقیرکردن، سرکوفت زدن، مقایسه نادرست با همسالان، ناسزا گفتن و ... اگر تداوم داشته باشد، می‌تواند جزو انواع کودک آزاری شمرده شود.

متاسفانه در فرهنگ ما این توهم که کودکان تا تنبیه بدنی نشوند، بزرگ نمی‌شوند، وجود دارد. بنابراین فرهنگ خشونت در جامعه ما نهادینه شده است، در حالی که تداوم این خشونت‌ها می‌تواند به ترس، اضطراب و پرخاشگری در کودک، پنهان کاری، شب ادراری،عدم اعتماد به نفس و عدم قدرت ارتباط با دیگران شود، به طوری که اکثر کودکان و نوجوانان بزهکار از خشونت‌های خانگی رنج برده‌اند.
طبق آمار واحد مددکاری انجمن حمایت از کودکان، نتایج یک تحقیق میدانی در ایران نشان می‌دهد که بیش از ۵۰ درصد والدین تنبیه بدنی کودکان را حق خود و یکی از راه‌های تربیت کودکان می دانند. همچنین بر اساس آمار سازمان بهزیستی ۱۴۴ هزار و ۵۶۵ مورد کودک‌آزاری در شش ماه اول سال ۸۸ به اورژانس اجتماعی گزارش شده است.

کار اجباری را باید یکی از شایع‌ترین موارد کودک آزاری در ایران دانست . در تحقیقی که توسط انجمن حمایت از حقوق کودکان با همکاری دانشگاه بهزیستی و توان بخشی ایران و در تهران روی 585 کودک خیابانی انجام شده است، نشان می‌دهد که علاوه بر افزایش 23 درصدی این کودکان در منطقه تجریش تهران و 81 درصدی آنها در میدان رسالت این شهر، 48 درصد از آنان 6 تا 12 سال سن دارند.
این تحقیق همچنین مشخص کرده است که 16 درصد از این کودکان زیر 16 سال سن دارند و 30 درصدشان بین 18- 12 سال سن دارند. داده‌های این تحقیق بیانگر آن است که 54 درصد از کودکان کار تنها در تهران در آمد 30 تا سقف 50 هزار تومانی ماهانه خود را که حاصل 6 تا 10 ساعت کار سخت روزانه است، صرف خانواده می‌کنند.
فقر اقتصادی، بی عدالتی اجتماعی، بیکاری، فاصله طبقاتی زیاد و درآمد کم خانواده در ایران مهمترین عللی است که منجر به وجود آمدن پدیده کودکان خیابانی و کار اجباری آنان است.
در مناطق اطراف تهران و حاشیه شهرهای بزرگ 3 ماه تابستان فرصت خوبی برای کارفرمایان است تا از کودکان با مزدی اندک بهره کشی کنند. این در حالی است که در پیمان نامه حقوق کودک آمده است که کشورهای عضو در حمایت از کودک در برابر اشکال بهره کشی مغایر با هر یک از جنبه‌های رفاه کودکان مسئول هستند.

آمار چه می‌گوید؟

طبق آخرین آمار صندوق کودکان سازمان ملل در ایران 9 میلیون کودک زیر 6 سال و 27 میلیون کودک زیر 18 سال وجود دارد این در حالی است که 9/3 درصد از نوجوانان تهرانی در معرض آسیبب‌های جسمی و عاطفی قرار دارند.

در پژوهش‌های دفتر پژوهش دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی بر روی 77 هزار و 855 دانش آموز پسر پایه دوم مقطع راهنمایی مدارس دولتی ، 20 درصد دانش آموزان در معرض آزارهای جسمی قرار دارند. 20 درصد والدین این کودکان با یکدیگر مشاجره و درگیری دارند که آزار عاطفی و جسمی را در پی دارد. 27 درصد دانش‌آموزان اظهار کرده اند که زندگی پر تنشی دارند. 35 درصد والدین سخت گیری دارند. 35 درصدشان اعتقاد دارند که والدینشان انتظاری بیش از حد توانایی آنان دارند. 58 درصد کاملا احساس تنهایی می‌کنند. 10درصد احساس راحتی در خانه را ندارند. 40 درصد دانش آموزران مجبورند به تنهایی از عهده مراقبت‌های خویش بر آیند که نشان دهنده آزار عاطفی و بی توجهی خانواده است. 25 درصد از آنان می‌گویند که آسایش ندارند. 9 درصد تمایل شدید دارند که در یک خانواده دیگر زندگی کنند و 55 درصد گفته اند که چنانچه از قوانین پیروی نکنند بشدت تنبیه می‌شوند.

عوامل کودک آزاری زیاد است.از ضعف و خلاء قوانین تا کم کاری مسئولین و مشکلات اقتصادی و افزایش ناهنجاری های اخلاقی و غیره. اما نهادی که بیش از دیگران از او انتظار می رود تا در این موضوع خاص وارد شود و با قاطعیت جلوی افزایش این دست حوادث را بگیرد دستگاه قضائی است. با این که هر روز خبری از این دست حوادث فاجعه بار منتشر می شود اما کسی به خاطر ندارد که حتی برای یک بار مسبب این نوع جنایت ها در ملا عام مجازات و یا حداقل درباره قصاص وی اطلاع رسانی شود.

قوانین حقوقی
بسیاری از جامعه شناسان و حقوقدانان، نقض قوانین را مهمترین عاملی می‌دانند که باعث افزایش و عدم مهار کودک آزاری در ایران است. مریم توکلی حقوقدان در این باره می‌گوید: خشونت در ایران تا حدود زیادی نهادینه شده است؛ اما در این میان کودکان و زنان از آسیب‌های اجتماعی بیشتری رنج می‌برند که نیاز به حمایت‌ها و اهرم‌های قانونی دارد، همین مسئله که در هنگام آسیب رساندن به یک زن یا کودک باید تنها نیمی از دیه کامل یک انسان پرداخت شود. علاوه بر آن که می‌تواند از لحاظ روحی به این قشر صدمه وارد کند باعث به وجود آمدن نوعی حمایت قانونی نا آگاهانه می‌شود. وی می‌افزاید: از طرف دیگر در قانون به صراحت عنوان شده است که اقدامات والدین و سرپرستان که موجب تادیب یا حقارت آنان شود مشروط بر این که در حد متعارف باشد ایرادی ندارد، در حالی که این حد متعارف مشخص نشده است.
برای رفع این مشکل نیاز به حمایت جدی دستگاه‌های قانونی و اجتماعی است که نقض‌های قانون را شناخته، اصلاح و قوانین جایگزین را وضع کنند
اما مهمترین حربه‌ای که می‌تواند جلو ;کودک آزاری را در جامعه ما بگیرد افزایش مجازات‌ها در برابر چنین تخلفاتی است ؛ زیرا عده‌ای تنبیه کودک را حق طبیعی خود می‌دانند، بنابراین ضمن آگاهی دادن خانواده‌ها باید با حربه‌های قانونی نیز از این موضوع بهره بگیریم، زیرا قانونی که به پدر اجازه می‌دهد در صورت قتل فرزندش بر طبق قانون 220 تبرئه شود، هیچ کارکردی مثبتی نمی‌تواند داشته باشد  این  مورد یکی از مواردی است  که در سالهای  اخیر  در کشور اتفاق افتاده و پدر تنها بعد از طی چند سال زندان ، آزاد و مادر هم از شکایت خود صرف نظر کرده واز دریافت دیه خودداری نمود این در حالی است که اگر این جنایت توسط مادر کودک انجام می شد مطمئنا به اعدام محکوم می شود مگر این که پدر به عنوان ولی دم از قصاص صرف نظر می کرد.
در یکی از روستاهای عرب نشین اطراف اهواز پدری  دختر 7 ساله اش را یه ظن تجاوز دایی  به او سر برید و قتل به خاطر پدر بودنش از مجازات اعدام نجات پیدا کرد و تنها به چند سال حبس تعزیری محکوم شد ؛ با اعلام پزشکی قانونی به دخترک تجاوز نشده بود.

قتل فرزند در برخی از قوانین جزایی  کشورها  دارای حکمی خاص بوده  و مثلا در مواردی برای مادرانی که به منظور حفظ  آبرو اقدام به کشتن نوزاد خود می نمایند و یا هنگامی که مادران در اثر افسردگی  پس از زایمان  دچار ارتکاب جرم می شوند ، مجازات کمتری پیش بینی شده است . قانونگذار ایران جنایت علیه  فرزند از سوی مادر را مشمول احکام کلی جنایات عمدی دانسته  و حیات کودکان را از بدو تولد و حتی قبل از آن مورد حمایت قرارداده و جانی را در این خصوص  نیز مشمول کیفر شمرده است.
اگر مادری فرزند خود را به قتل برساند محکوم به اعدام می شود ولی اگر پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و  به پرداخت دیه به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.

 

نگرش بالا به واقعیت موجود جامعه بلادیده و تباه ایران پرسشهای زیر را بر می انگیزد:

آیا خشونت بر کودکان و زنان بخشی و بازتابی از خشونت حاکم بر کل جامعه نیست؟

 آیا خشونت حاکم بر کل جامعه نمادی از ایدئولوژی حاکم بر جامعه یعنی ایدئولوژی اسلامی نیست؟

آیا همانطور که در قوانین اسلامی پدر صاحب و مالک فرزندانش است، بطوریکه می تواند فرزندش را بدون مجازات بکشد، زورمداران حاکم بر جامعه عملا چنین حقی را برای خود دربرابر مردم قائل نیستند؟ هر چند که قوانین مدنی که بیشتر ربطی هم به اسلام ندارد به آنها اجازه کشتن مردم را نمی دهد.


آیا  رفع فاجعه کودک آزاری و ریشه های آن، در درجه اول برکناری نظام جمهوری اسلامی را نمی طلبد؟

تالیف : سارا محمدرحیمی