‫هر ساعت ۱۵ طلاق در خانواده های ایرانی اتفاق می افتد ‫

 


گفتگو در خانواده های ایرانی به 17 دقیقه رسیده است.یعنی در روز حرفی باقی نمانده است و تلویزیون و ماهواره ها جایی برای دیدار از اقوام نگذاشته اند همین سردی عاطفه باعث شده در بسیاری از خانواده های نسل سوم والدین را با اسم کوچک صدا کنند.

آسیب های اجتماعی که سردمدار آن طلاق است رو به افزایش است سرعت این افزایش به حدی است که به نظر بسیاری از کارشناسان می توان وضعیت را بحرانی دانست ،بسیاری معتقدند آمار طلاق به مرز هشدار رسیده است،اما آنچه بیش از همه چیز موجب نگرانی است تربیت فرزندان در خانواده های از هم گسیخته و تک والد است دکتر مجید ابهری رفتار شناس اجتماعی به سوالات ما در مورد این نگرانی پاسخ داد:.

خانواده ها چه نقشی در ایجاد تریبت فرندان دارند؟

خانواده به عنوان اصلی ترین و کوچکترین عضو جامعه است و اولین مدرسه آموزش رفتارهای اجتماعی برای فرزندان است، نقش خانواده به عنوان اولین شکل دهنده تربیت اجتماعی فرزندان همواره مورد توجه بوده است در طول تاریخ جامعه شناختی، خانواده های موازی، عمودی و افقی حضور داشته اند و بهترین نوع خانواده در ایران حضور داشته است. پدر بزرگ و مادر بزرگ ها و والدین و فرزندان در نهاد خانواده هر یک دارای نسل و وظایف عاطفی تربیتی بوده اند که متاسفانه به علت نفوذ زندگی غربی و گسترس مشکلات مادی و اجتماعی از قبیل زندگی آپارتمانی، اشتغال زن و شوهر با یگدیگر در خارج از خانه، فرزندان به صورت فرزندان مهد کودکی در آمده و خانواده کاربرد عاطفی خود را از دست داده است حتی در شهرستانها افراد کمتری می توانند به دیدار اقوام درجه یک رفته و یا حالی از والدین خود بپرسند خارج شدن نسل اول از خانواده به شکل زندگی در خانه سالمندان یا زندگی های انفرادی باعث شده نسل دوم از راهنمایی و تجارب آنها محروم شده و در نتیجه اختلافات زناشویی و افزایش یافته و آمار طلاق به اینجا رسیده که در هر ساعت 15 طلاق در خانواده های ایرانی اتفاق می افتد.

درگذشته پدر و مادر بزرگ ها محورهای راهنمایی بوده و در انتقال فرهنگ اصیل ایرانی به نواده خود در قالب لالایی و قصه های شبانه نقش مهمی داشتند در حال حاضر مادر بزرگ ها یا تنها در یک خانه زندگی می کنند و بعد از چند روز از مرگ انها فرزندان توسط همسایگان متوجه می شوند و یا در خانه های سالمندام در حسرت دیدن نواده خود هستند نسل دوم خانواده اگر دچار طلاق فیزیکی یا در گرداب طلاق عاطفی گرفتار نشده باشند آنقدر مشغول زندگی اداری و مادی خود هستند که نمی توانند آخرین بار کی برای فرزندان خود قصه گفته یا لالایی خواندند دیگر از سفره هایی که به دور آن جمع می شدند و ضمن گفتگو در خصوص مسائل روزانه از نظر عاطفی اشباح می شدند خبری نیست. گفتگو در خانواده های ایرانی به 17 دقیقه رسیده است.یعنی در روز حرفی باقی نمانده است و تلویزیون و ماهواره ها جایی برای دیدار از اقوام نگذاشته اند همین سردی عاطفه باعث شده در بسیاری از خانواده های نسل سوم والدین را با اسم کوچک صدا کنند. اگر مشکلی بین والدین و فرزندان پیدا شود پدر و مادر بزرگی وجود ندارد که با نصیحت ها مشکلات بین آنها را برطرف کند.بنابراین در مسیر مادی و غربی شدن، خانواده ها به طرف هسته ای شدن از نوع جامعه شناختی یعنی زن و شوهر و فرزند پیش می رود و بچه ها حتی اقوام درجه یک خود را نمی شناسند و اگر هم بشناسند هیچ گونه وابستگی عاطفی ندارند.

آماری از خانواده های تک سرپرست وجود دارد؟

ده درصد خانواده های ایرانی زن سرپرست اند یعنی حس عاطفه مردانه و نقش پدر کمرنگ شده و فرزندان این خانواده با کمبود عاطفه مردانه وارد جامعه می شوند در این صورت جذب محبت های دروغین شده و مشکلات و شکست های عاطفی را تجربه می کنند. خانواده هایی که در اثر فوت پدر تک سرپرست شده اند آنها نیز شرایطی نظیر گروه اول دارند. فرزندانی که نا پدری یا نا مادری را در زندگی خانوادگی تجربه می کنند آنها نیز مشکلات مخصوص خود را دارند، افت تحصیلی، مشکلات رفتاری و پناه بردن به دوستان بعضا ناباب در پیشروی آنها قرار دارد. بنابراین وقتی خانواده های کامل زمانی را برای مبادله عاطفی ندارند چه توقعی از خانواده های تک سرپرست داریم. خانواده های متزلزل بر اثر اعتیاد یا طلاق بستر اصلی و خاستگاه فرزندان بزهکار می باشد.

این خانواده ها چه نقشی در بزهکاری فرزندان دارند؟

76درصد از جوانان بزهکار در خانواده های متلاشی و تک سرپرست و متزلزل تربیت شده اند از این آمار می توان به نقش شاخصه های عاطفی و جایگاه تربیتی فرزند پی برد.

چه راهکاری برای مقابل با این معضل دارید؟

پر رنگ شدن نقش پدر و مادر یزرگ ها یا برقراری ارتباط مادری و یا در غیر اینصورت نهاد های حمایتی با فعالیتهای روانکاوی و بهپروری از سقوط اینگونه فرزندان جلوگیری می کند.

چه سازمانهایی در این موضوع مسئول هستند؟

آموزش و پرورش، سازمان ملی جوانان، سازمان بهزیستی، وزارت رفاه و نهاد های مردمی در زمینه فعالیتهای حمایتی و عاطفی و نهاد های متولی در این زمینه هستند